قراردادهای بهینه بهره برداری از مولدهای مقیاس کوچک تولید برق: مسئله کارگزار- کارفرما

در فضای صنعت برق تجدید ساختار یافته که مالکیت مولدها و نیروگاه های برق در اختیار بخش خصوصی قرار می گیرد و بهره برداری و نگهداری از آن نیز در قالب قرارداد بهره برداری توسط یک شرکت بهره بردار خصوصی دیگر صورت می گیرد، تحلیل نظام مند روابط بین طرفین، نیازمند بررسی و واکاوی قراردادهای منعقده مابین آنها می باشد. از آنجاییکه قراردادها، مهمترین عامل شکل دهنده تعامل بین این بازیگران است انتخاب یک الگوی پرداخت مناسب جهت جبران خدمات شرکت بهره بردار بهترین راه حصول اطمینان از اثربخش بودن تعامل بین طرفین (کارگزار و کارفرما) می باشد. مع الوصف پدیده اطلاعات نامتقارن، که به نوبه خود کژمنشی و کژرفتاری را به دنبال دارد، مانع اصلی در مقابل طراحی و اجرای یک قرارداد ایده آل و مطلوب می باشد. در این مقاله روابط میان مالک مولد مقیاس کوچک و بهره بردار این مولد در چارچوب یک قرارداد بهره برداری و در قالب نظریه بازی ها با تاکید بر کژمنشی و کژرفتاری مورد بررسی قرار می گیرد. بدین منظور و با در نظر گرفتن برخی فروض در مورد مالکان و بهره برداران مولدهای مقیاس کوچک، تلاش می نماییم تا قراردادهای بهینه از نظر مالک مولد را به منظور پیشنهاد به بهره بردار با رویکرد ریاضی به نحوی طراحی نماییم که مطلوبیت انتظاری مالک مولد حداکثر شده و در عین حال مشارکت و انگیزش بهره بردار نیز به خوبی حاصل شود. در خاتمه تلاش می شود تا با شبیه سازی فضای واقعی و به کمک الگوریتم ژنتیک پاسخ نظری به دست آمده صحت سنجی شود. بر اساس یافته های این مقاله کارفرما می تواند قراردادهای پیشنهادی معینی را که در این مقاله بدان اشاره شده است و با توجه به شناخت اولیه خود از جامعه کارگزاران هدف (بهره برداران از مولدهای مقیاس کوچک) طراحی نماید به گونه ای که مطلوبیت انتظاری وی حداکثر شود.

کلیدواژه ها:

Principal-Agent Problem ، Moral Hazard ، Adverse Selection ، Asymmetric Information ، Payment Schema ، مسئله کارگزار-کارفرما ، کژمنشی ، کژگزینی ، اطلاعات نامتقارن ، الگوی پرداخت ، قرارداد بهینه ، مولد مقیاس کوچک