مقایسه مکاتب تربیتی غرب با مکتب اسلام

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 3,771

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

FEMCONF01_076

تاریخ نمایه سازی: 29 تیر 1400

چکیده مقاله:

پیامآوران الهی در طول تاریخ، با فرا خواندن امتها به پرستش آفریدگار جهان، با تکیه بر ارزش های اصیل اخلاقی در همه ابعاد زندگی، انسان را به رشد ورویش فرا می خواندند. پیام آور اسلام از سلسله سفیران الهی به شمار می آید که علت برانگیخته شدن خود را اتمام و اکمال سجایای اخلاقی برمی شمرد. نظامفکری اسلام با نظام های دیگر شباهت ندارد و تلفیق یا التقاطی از نظام های مختلف نیست ، به طور کلی نظام فکری اسلام ،جنبه ی تربیتی دارد که دارای وییگی های معینی است . در این نظام ،نه فرد به تنهایی مورد نظر است و نه جمع . فرد آزاد است ،اما آزادی برای او معنایی هماهنگ با مقام والای انسانی دارد. در عین آزادی فرد مکلف و مسئول است و منافع مشروع فرد ،تا آنجا که با منافع جمع برخورد نداشته باشد ،تامین می شود ،فرد باید در برابر جمع احساس مسدولیت کند . در این نظام ،زندگی فردی از زندگی جمعی جدا نیست .به عبارت دیگر ،فرد و جمع در بربر یکدیگر قرار نمی گیرند، بلکه حقوق و آزادی های فرد با رفاه جمع ،تلفیق می شود . در عین حال ،نظام توحیدی ،فرد و جمع را در مسیر تکامل قرار می دهد . در این میان، عدهای به جای تمسک به فرهنگ اصیل و غنی دینی و گرایش به ارزشهای اخلاقی وحیانی، به مکاتب گوناگون روی آوردند تا پاسخ بخشی از مشکلات روحی و روانی و بحران های معنوی خود را بازیابند. دوری از ریشه آسمانی اخلاق و بی توجهی به خدا و آخرت، که از پایه های اساسی معرفت انسانی به شمار می رود، از آفاتی است که به ایجاد شبهات و سست شدن پایه های اخلاق منجر شده است .از این رو با توجه به هدف پژوهش نظرات برخی متفکران مکاتب فلسفی مختلف در غرب را مورد بررسی قرار می دهیم و در ادامه روش های تربیتی اسلام اریه می گردد تا در نهایت تفاوت های تعلیم و تربیت از نظر فلسفی در مکتب اسلام وغرب تعیین گردد.

نویسندگان

سجاد خزایی

دانشجوی کارشناسی ارشد رشته تاریخ و فلسفه آموزش و پرورش دانشگاه پیام نور