تبیین رابطه اقتصاد مقاومتی با اقتصاد خلاق و هنرهای معاصر

هنرهای معاصر به وسیله راهکارهای، از آن خودسازی، ویژگی مکانی، کم دوامی و ناپایداری، انباشتن، گفتمانی بودن و پیوندگری خود را از هنرهای مدرن جدا میکند و با عنوان هنر پستمدرن، فراتر از یک سبک یا جنبش هنری، به عنوان یک حاکمیت فرهنگی در جهان شناخته میشود. جنبه های اقتصادی آن بیش از گذشته مورد توجه قرار می گیرند. امروزه مبحث اقتصاد مقاومتی در ادبیات اقتصادی ایران مطرح میباشد و اقتصاد خلاق به عنوان جایگزین اقتصادهای پیشامدرنیسم و مدرنیسم مورد توجه جهانی است. این رویکرد اقتصادی در ارتباط با صنایع فرهنگی و هنری تبیین شده و در حوزه هنرهای معاصر میتواند گسترش یابد . مقاله ابتدا به مفاهیم جهانی شدن فرهنگی، اقتصاد مقاومتی، اقتصادخلاق و هنرهای معاصر پرداخته، سپس ارتباط اقتصاد مقاومتی با اقتصاد خلاق و مدل های ساختاری صنایع خلاق، عوامل موثر بر صنایع خلاق و بخش بندی صنایع فرهنگی را تبیین و در ارتباط با هنرهای معاصر تحلیل نموده است. اطلاعات گردآوری شده به صورت کتابخانه ای و به شیوه توصیفی - تحلیلی در پاسخ به" چگونگی و تبیین رابطه اقتصاد مقاومتی با اقتصاد خلاق و هنرهای معاصر می پردازد؟ " میباشد. از یافته های این پژوهش این نتایج حاصل شد که هنرهای معاصر به وسیله مدل دایره های هممرکز در آخرین سطوح گسترش با هنرهای عکاسی، ویدئوآرت، هنرهای دیجیتال و رسانه های جدید و همه عوامل موثر بر صنایع خلاق ب جز فضای فیزیکی ارتباط داشته و راهکارهای خود را حفظ مینماید.

کلیدواژه ها:

جهانی شدن فرهنگی ، هنرهای معاصر ، اقتصاد مقاومتی ، اقتصاد خلاق ، مدلهای ساختاری صنایع خلاق ، عوامل موثر بر صنایع خلاق