بررسی کاربرد نقشه برداری مغزی در تشخیص اختلالات روانی

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 427

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NSCC01_041

تاریخ نمایه سازی: 4 تیر 1400

چکیده مقاله:

مقدمه: نقشه برداری مغزی تلاشی برای آشکارسازی بهتر عملکرد مغز است. نقشه برداری مغزی اطلاعات فراوانی در ارتباط با ناهنجاری های ساختاری یا عملکردی در بیماران مبتلا به اختلالات روانی ارائه می دهد. در حالی که گزارشات مربوط به کاربرد نقشه برداری مغزی در اختلالات روانپزشکی مربوط به ۵ دهه می باشد، اما کاربرد آن در این دسته اختلالات افزایش چشمگیری داشته است. مطالعه حاضر به بررسی نقش نقشه برداری مغزی در اختلالات روانی می پردازد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع مروری سیستماتیک می باشد که در سال ۱۳۹۹ انجام شده است. در این پژوهش با جستجوی کلید واژه های مقاله در پایگاه های اطلاعاتی لاتین pubmed ،google scholar به مقالات مرتبط با موضوع دست یافتیم، سپس بعد از حذف مقالات نامرتبط و تکراری، به بررسی و تحلیل داده ها پرداختیم. یافته ها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که: نقشه برداری مغزی به پزشک و روانپزشک مجموعه ای از ابزارهای غیرتهاجمی را ارائه می دهد که می تواند در تشخیص افتراقی، انتخاب درمان و ارزیابی بیماری کمک بکند. بخش بالایی از بیماران مبتلا به اختلالات خلفی (اضطراب، وسواس فکری- عملکردی و ...) فعالیت الکتریکی غیرطبیعی مغزی را نشان می دهند، یافته ها نشان می دهند که مطالعات نقشه برداری مغزی ۲۰ تا ۶۰ درصد در تشخیص «اسکیزوفرنی (Schizophrenia)» موثر بوده است و همچنین در «اوتیسم (autism)» به صورت قطعی موثر است. به وسیله نقشه برداری مغزی می توان به تشخیص افتراقی بین «اختلال یادگیری رشدی (SDLD)» و «اختلال نقص توجه (ADHD)» دست یافت و همچنین با دقت بالای ۹۰ درصد، اختلال (ADHD) را تشخیص داد. همچنین شواهدی مبتنی بر تاثیر نقشه برداری مغزی بر اختلالات خواب افراد نیز وجود دارد. نتیجه: روش های جدید نقشه برداری مغزی یک جایگزین اقتصادی و مطلوب برای سایر روش های تصویربرداری عملکردی مغز می باشد و چون سیگنال های ضبط شده افراد سالم مشخص است و بیماران با طیف وسیع بیماری های روانی، سیگنال های غیر معمول نسبت به افراد عادی نشان می دهند، فرایند تشخیص آسان تر می شود. این تکنولوژی باعث افزایش کیفیت زندگی انسان از طریق پیش بینی بروز برخی بیماری ها از جمله الزایمر (Alzheimeرr) و پارکینسون (Parkinson) می شود. تمام شواهد این مطالعه دال بر آن است که، استفاده از نقشه برداری مغزی در تشخیص بیماری های روانی، گامی موثر در بهبود فرایندهای تشخیص و درمانی بوده است و همان گونه که آگاه هستید نقشه برداری مغزی نیز برای شکوفایی هرچه تمام تر نیازمند تحقیقات و پژوهش های آزمایشی فراوانی است تا بتواند به عنوان یک روش معمول تشخیصی شناخته شود.

کلیدواژه ها:

نقشه برداری مغزی ، اختلالات روانی ، نقشه برداری مغزی در روان شناسی ، نقشه برداری مغزی در بیماری های روانی

نویسندگان

فاطمه اماموردیان

کارشناس رادیولوژی، دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز