اصول و قواعد فقهی و حقوقی متناظر بر تحصیل دلیل توسط علم قاضی در رویه های قضایی

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 906

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

SPCONF06_0023

تاریخ نمایه سازی: 1 تیر 1400

چکیده مقاله:

قاضی کیفری، نقش تعیین کننده و سرنوشت سازی در تحصیل دلیل دارد، اگر چه قضات دعاوی حقوقی نیز سعی در کشف حقیقت دارند و در عمل، به مستندات ابرازی از سوی طرفهای اختلاف، در حل و فصل قضایا توجه میکنند. اجرای عدالت به علت فقدان وسیله اثبات، متزلزل میگردد؛ بنابر این، قاضی کیفری که مکلف به کشف حقیقت است، باید کوشش کند که تمامی دلایل له و علیه متهم که گاهی تحصیل آنها به طور مستقیم به عهده وی گذارده شده را جمع آوری نماید. در این راستا، برخی از حقوقدانان معتقدند که تحصیل دلیل نباید توسط قاضی صورت بپذیرد و قاضی باید به دلایل، مستندات و اظهارات طرفها بسنده کند و از آن به عنوان قاعده منع تحصیل دلیل یاد میکنند. اما برخی دیگر معتقدند که تحصیل دلیل در راستای کشف حقیقت توسط قاضی، منعی ندارد. قانونگذار به پیروی از عقاید فقها، متعارف بودن علم قاضی را شرط اصلی اعتبار آن دانسته است. تحصیل علم از راه های متعارف و عادی، در قوانین سابق و فعلی مورد توجه قانونگذار بوده است؛ در نتیجه، علم حاصل از روشهای خارق العاده و غیرعادی، فاقد اعتبار بوده و استناد به آن جایز نیست. در حقوق کیفری ایران قبل از انقلاب، اگر چه مقنن به صراحت متعرض علم قاضی یا نظام دلایل معنوی نشده بود، اما با گذشت زمان و از نظر علمای حقوق و رویه قضایی، علم قاضی متمایل به نظام دلایل معنوی شده است، از این رو، مفهوم و آثار نظام مذکور بر آن منطبق می باشد.

نویسندگان

عباس تدین

عضو هیات علمی دانشگاه آزاد تهران مرکز

رجب گلدوست جویباری

عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی

مهدی حلال خور میرکلا

دانشجوی دکترای دانشگاه آزاد اسلامی شهر قدس