نقد و ارزیابی عدالت در اندیشه افلاطون (نظریه عدالت در رساله جمهوری)
محل انتشار: فصلنامه پژوهش های فلسفی، دوره: 13، شماره: 29
سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 203
فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_PHILO-13-29_014
تاریخ نمایه سازی: 8 خرداد 1400
چکیده مقاله:
افلاطون این سئوال را اساسی میدانست که کدام دولت بهتر وکدام نظم منصفانهتر و چه کسی صلاحیت حکومت بر مردم را دارد؟ از نظر افلاطون، عدالت میبایست در درون فرد و درون جامعه تحقق یابد. عدالت در شهر در سلسله مراتب طبیعی و تقسیم کار یافت میگردد. عدالت در نفس آن هنگام صورت میگیرد که هر جزء از نفس مشغول به کار خویش باشد تا هماهنگی نفس پدیدار آید. افلاطون حکومت را هنری میداند که حاکم باید نفع کسانی را که تحت حاکمیت قرار دارند را ملاحظه نماید و با در نظر داشتن میانهروی و هماهنگی از افراط و تفریط دوری کند. افلاطون دولت را مانند بدن انسان دارای سه بخش تصور میکند که در آن به جای سر و سینه و شکم، حکمرانان و پاسداران و زحمتکشان وجود دارند. آنگونه که آدم سالم و هماهنگ تعادل و تناسب به خرج میدهد، نشانه دولت بافضیلت نیز این است که هر کسی جایگاه خود را بداند. این مقاله بدنبال تبیین مبانی نظریه عدالت افلاطونی بر پایه رسالهی جمهوری و ایرادات مترتب بر آن بوده و دنبال ارایه پاسخی مطلوب به این پرسش است که از منظر افلاطون آیا عدالت، فضیلت است؟
نویسندگان
غلامرضا صائبی
دانشجوی دکتری رشته علوم سیاسی (اندیشه سیاسی)، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد چالوس
سعید اسلامی
دانشیار گروه علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد چالوس، چالوس، ایران