رابطه تفکر انتقادی با خودکارآمدی و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 406

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

IEPACONF06_147

تاریخ نمایه سازی: 22 اردیبهشت 1400

چکیده مقاله:

این پژوهش با هدف شناسایی رابطه تفکر انتقادی با خودکارآمدی و خودپنداره تحصیلیدانش آموزان متوسطه انجام شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادیبوده و جامعه آماری آن متشکل از کلیه دانش آموزان متوسطه شهر شیراز در سال تحصیلی۹۹ - ۱۳۹۸ بودند. نمونه آماری بر اساس جدول مورگان ۲۵۷ نفر مشخص شد که بااستفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای با خو شه بندی مدارس براساس مناطق جغرافیایی و سپس انتخاب یک خوشه بصورت تصادف ی انجام شد. داده هایمورد نیاز با استفاده از پرسشنامه های خودپنداره تحصیلی چن و تامسون (۲۰۰۴)،خود کارآ مدی تحصیلی جینکز و مورگان (۱۹۹۹) و تفکر انتقادی کالیفرنیا (فرم – ب)گردآوری و با استفاده از آزمون همبستگی و رگرس یون خطی همزمان تحلیل شدند . نتایجآزمون همبستگی نشان داد بین تفکر انتقادی و مولفه های آن با خودکارآمدی و خودپندارهتحصیلی دانش آموزان متوسطه رابطه وجود دارد. همچنین تحلیل رگرسیون نیز نشان داد۳۰ درصد از تغییرات متغیر خودکارآمدی تحصیلی، می تواند توسط کنجکاوی ذهنی، کنترلخود و تحلیلی بودن و ۵۰ درصد از تغییرات خودپنداره تحصیلی، می تواند توسط کنجکاویذهنی، تحلیلی بودن و کنترل خود پیش بینی شود. با توجه به نتایج این پژوهش می توان ازآموزش تفکر انتقادی در مدارس به منظور بهبود سطح خودکارآمد ی و خودپنداره تحصیلیدانش آموزان استفاده کرد.

نویسندگان

کاظم خرم دل

دکتری روانشناسی تخصصی، استادیار گروه روانشناسی موسسه آموزش عالی فاطمیه (س) شیراز، شیراز، ایران

لیلاسادات متقی

دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، گروه روانشناسی، موسسه آموزش عالی فاطمیه (س) شیراز، شیراز، ایران