بوطیقای روایت در داستان یک سرخپوست در آستارا از بیژن نجدی
محل انتشار: دو فصلنامه ادب فارسی، دوره: 3، شماره: 1
سال انتشار: 1392
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 479
فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_ADFA-3-1_001
تاریخ نمایه سازی: 21 اردیبهشت 1400
چکیده مقاله:
در بوطیقای ارسطو، هنر و ادبیات، محاکات و تقلیدی از واقعیت تلقی میشد و تمام اجزای اثر ادبی، بازنمودی عینی در عالم واقع داشت و عناصر شکلدهنده داستان، همانهایی بود که هر روزه با آنها در تعامل هستیم. با تئوریپردازیهای فردینان و سوسور و رومن یاکوبسن و شکلگیری رهیافتهای جدید ـ مانند ساختارگرایی ـ بوطیقایی پدید آمد که ادبیات را نه تقلید از واقعیت، بلکه برساختن دنیایی متفاوت با عالم واقع معرفی میکند که در آن اجزا بهگونهای کنشگرانه در ارتباطی دیالکتیک با همدیگر، کلیت متن ادبی را شکل میدهند. نگارندگان این مقاله کوشیدهاند با تکیه بر شالودههای نظری زبانشناختی و رهیافت ساختارگرایی، تمایز میان بوطیقای ارسطویی و بوطیقای جدید در معنای سوسوری آن را در داستان یک سرخپوست در آستارا از مجموعه داستانی دوباره از همان خیابانها از بیژن نجدی بکاوند و این نکته را تبیین کنند که چگونه بوطیقای جدید، میتواند متنی ادبی را همواره متعلق به اکنون ـ و نه به تاریخ پیوسته ـ نشان دهد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
سعید واعظ
استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی
عبدالله آلبوغبیش
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :