سرناد در ادبیات فارسی
محل انتشار: دو فصلنامه ادب فارسی، دوره: 10، شماره: 1
سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 127
فایل این مقاله در 23 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_ADFA-10-1_011
تاریخ نمایه سازی: 20 اردیبهشت 1400
چکیده مقاله:
بالاتر نشستن معشوق نسبت به عاشق، موضوعی است که دائما در ادبیات عاشقانه تکرار میشود (= بنمایه ادبی). به این حالت در ادبیات اروپائی سرناد میگویند. عاشق در آستانه منزل معشوق برای او ترانه میخواند و با او گفتگو میکند، و معشوق بر بالای پنجره به آن گوش فرا میدهد و با او گفتگو میکند. این جایگاه لزوما پنجره یا آستانه نیست و میتواند بام، اسب، آسمان، خورشید یا هر مقام بلند دیگر باشد. سرناد در ادبیات قدیم بیش از ادبیات معاصر قابل مشاهده است، و این تفاوت موضع بدان دلیل است که در ادبیات کلاسیک ایران معشوق در مقام ناز است و عاشق در مقام نیاز و این دو خصلت اخلاقی سبب آن است که معشوق ضرورتا در جایگاهی فوق عاشق قرار گیرد. به عکس، در ادبیات معاصر، و شاید به دلیل زمینیتر شدن معشوق و همنشینی عاشق با او، مکان این دو نسبت به یکدیگر به همسطحی آن دو تبدیل شده است. سرناد را علاوه بر ادبیات عاشقانه میتوان در هر جایی که شخصی بر دیگری قدرت و اقتدار یافته نیز گزارش کرد، و به همین دلیل قدرتمندان سیاسی همواره بر بالا مینشینند. در ادبیات قدرتمحور نیچه، زردشت از بالای کوه به پایین فرو میآید تا دیگران را نجات دهد، و در قدرت انضباطی میشل فوکو، نظارتهای دنیای مدرن بر شهروندان از فراز برجهای سراسرنمای زندان انجام میگیرد؛ برجهایی که جانشین سیاهچالههای قدیم شده است.
نویسندگان
ندا بهسان
دانشآموخته کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی-واحد تهران شمال
حسن جعفری تبار
دانشیار گروه حقوق خصوصی و اسلامی دانشگاه تهران
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :