تبیین رابطه فقه نظام و علوم انسانی و نقش آن در تحقق تمدن نوین اسلام

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 190

فایل این مقاله در 19 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_FRH-3-1_002

تاریخ نمایه سازی: 18 اردیبهشت 1400

چکیده مقاله:

چکیده تبیین رابطه میان فقه نظام و علوم انسانی یکی از مهم‎ترین مقدمات و لوازم تحقق نوین اسلامی است. فقه نظام، رویکردی است فقهی که عهدهدار کشف و استنباط احکام نظام‎واره جامعه اسلامی در ابعاد متنوع آن است. بنا بر تحلیل روشن میشود که اعتبارات و احکام فقه نظام همان احکام و اعتبارات نظام اجتماعی اسلام است. تمدن اسلامی نیز همان کلان‎نظام اجتماعی کارآمد است. در واقع تمدن اسلامی به نظام اسلامی تحویل مییابد و نظام اسلامی نیز بر فقه نظام مبتنی میشود. از سوی دیگر اهداف علوم انسانی دستیابی به اهداف نظام اجتماعی و برداشتن موانع و مشکلات در این مسیر است. با ارائه این تصویر میتوان به چهار نحو رابطه میان فقه نظام و علوم انسانی قائل شد. نخستین نوع ارتباط، ارتباط در موضوع است. علوم انسانی، علم معرفت به امور انسانی و پدیدههای اجتماعی‎اند. ازآنجاکه استنباط هر حکمی در فقه نظام متوقف بر شناخت موضوعات اجتماعی است، علوم انسانی میتوانند موضوعات مسائل فقه نظام را توصیف و تبیین کنند. علوم انسانی در هدف نیز با فقه نظام ارتباط دارند. فقه نظام با استنباط اهداف نظام اجتماعی به عنوان هدف مشترک میان علوم انسانی و فقه نظام، میتواند به علوم انسانی جهت ببخشد. فقه نظام همچنین میتواند به تجویزات علوم انسانی، اعتبار و حجیت دهد. این اعتبار و حجیت میتواند تجویزات علوم انسانی را در جهت اهداف نظام اسلامی و تمدن نوین اسلامی مستقر سازد. همچنین در جامعه اسلامی اعتبارات و احکام شرعی بافت اعتباری علوم انسانی را تشکیل میدهند. این بافت اعتباری تعیین‎کننده نوع کنش انسان‎ها و کنشگران اجتماعی خواهد بود. به همین دلیل، به میزان تفاوت بافت اعتباری در هر جامعه، کنشهای انسانی متفاوت خواهند بود.

نویسندگان

امینرضا عابدی‎نژاد

PhD of Comparative Philosophy and a professor in Qom Seminary, Iran