بررسی رنگ در آثار آنی آلبرس در سال های پیش و پس از ج ابه جایی باهاوس (قبل و بعد از دهه ۳۰ میلادی)

مدرسه- مکتب باوهاوس، تنها رشته ای پیونددهنده برای پیشرفت هنرمندان نبود بلکه مرکز اجتماعاتی بود که در آن، سرنوشت های هنری شکل می یافتند و جهت داده می شدند. افراد تشویق م یشدند تا از قوه تخیل و ابتکار خود بهرهببرند و جسورانه به تجربه بپردازند و در کنار آن، از منظور و کاربردی که طرح آنها باید برآورده سازد غافل نشوند.باوهاوس که به این اندیشه وفادار بود از همان آغاز به صنعتگری و هنرهای کاربردی، یعنی قلمروهایی که هنر و فن درآنها پیوند بسیار نزدیکی باهم دارند، گرایش داشت و قالی بافی و پارچه بافی از حرفه هایی بود که از ابتدا مورد توجهقرار گرفت. یکی از هنرمندان خلاق در باوهاوس در زمینه پارچه بافی آنی آلبرس بود که بر هنر طراحی پارچه در آندوره از نظر زیبایی شناسی مدرن، اثر گذاشت. در این پژوهش با شیوه توصیفی، نگرش آنی آلبرس و تاثیر اساتید مطرحاو و شرایط و تحولات دو دوره زندگی وی در باوهاوس بر رنگ و ترکی ببندی تعدادی از آثارش مورد بررسی قرارمی گیرد تا مشخص شود که آلبرس تا چه اندازه تحت تاثیر آموزشهای باهاوس بوده و تا چه میزان فراتر از آن رفتهاست. نتایج نشانگر آن است که آلبرس با پرورش نیروی خلاقه خویش و تحت تاثیر اندیشه های باوهاوس و اساتیدش درکنار تجربیات شخصی خود در دوره دوم فعالیتش، با مفهوم مواد طبیعی و ترکیب آنها آشنا شد و نتیجه آن از لحاظترکیب بندی و رنگ در آثارش کاملا نمود پیدا کرد.

کلیدواژه ها:

باهاوس ، آنی آلبرس ، رنگ ، پارچه ، پل کله ، واسیلی کاندینسکی