فلسفه حقوق کانت و اندیشه انسان جهانوطن

سال انتشار: 1393
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 432

فایل این مقاله در 22 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_OCCIDE-5-1_005

تاریخ نمایه سازی: 7 اردیبهشت 1400

چکیده مقاله:

پرسشی که در این نوشتار به آن خواهیم پرداخت نسبت بین فلسفه حقوق کانت و تلقی او از انسان، به عنوان موجودی جهانوطن است. اگر کانت، حقوق خود را با التفات به انسان جهانوطن تقریر کرده باشد، میتوان فهمی فرااروپایی از فلسفه حقوق وی داشت و فلسفه حقوق کانت واجد انسجام و ظرفیت لازم برای استقرار مدنیت در زیست اجتماعی انسانها بوده و این امر بنیانی برای طرح فلسفی صلح پایدار، در نظام فلسفی کانت خواهد بود. کانت در فلسفه حقوق، از حقوق خصوصی و حقوق عمومی بهتفکیک سخن میگوید. حقوق خصوصی به مالکیت محدود میشود. انسان آزادی مالکیت دارد اما این آزادی در حقوق کانت مطلق نیست. حق عمومی در فلسفه کانت، به سه دسته حق حکومت، حق ملی و حق بینالملل تقسیم میشود. حق خصوصی بستر حق عمومی و در حق عمومی، حق حکومت، بستر حق ملی و حق ملی بستر حق بینالمللی است. بنابراین برای توجیه حق بینالمللی باید از حق خصوصی آغاز کرد. در نتیجه این مراحل است که میتوان درک کرد کانت متاثر از هابز، ضرورت حکومت را در حفاظت از آزادی افراد میداند. پس آزادی فردی حقی طبیعی است که حق حکومت اجتماعی را طبیعی میسازد و بر این اساس، مدنیت در شان اجتماعی انسانها، قابل تحقق خواهد بود.

نویسندگان

حسین کلباسی اشتری

استاد گروه فلسفه، دانشگاه علامه طباطبایی

محمدجلیل آل امین

دکتری فلسفه غرب، دانشگاه علامه طباطبایی