جنبشهای بنیادگرایی دینی
محل انتشار: دوفصلنامه غرب شناسی بنیادی، دوره: 3، شماره: 2
سال انتشار: 1391
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 240
فایل این مقاله در 31 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_OCCIDE-3-2_005
تاریخ نمایه سازی: 7 اردیبهشت 1400
چکیده مقاله:
اصطلاح بنیادگرایی دینی در مورد گروههای بسته مذهبی بهکار میرود که جریان اصلی خود را، که از میان آن برخاستهاند، به دلیل سازشکاری یا غفلت، متهم به فراموشی اصول بنیادین مذهبی میدانند و آن را قبول ندارند و خود را نماینده واقعی دین مزبور میدانند. در این مقاله، برای اینکه بتوان بنیادگرایی دینی را بهمنزله جنبشی اجتماعی بررسی کرد، به استفاده از نظریهای مناسب در زمینه جنبشهای اجتماعی نیاز است تا ابعاد بنیادگرایی دینی بهمنزله جنبشی اجتماعی بر ما روشن شود، بنابراین در این مقاله از نظریه کاستلز بهره جستیم و برای تبیین این جنبشها در واقعیت از مدل عملی ـ نظری زاهد استفاده کردیم که، علاوهبر توجه به فرد و جامعه، به عامل رابطه در بحث جنبش اجتماعی توجه دارد و با استفاده از این مدل ابعاد جنبش اجتماعی (زمینه اجتماعی و سیاسی جنبش، ایدئولوژی، کنشگران، و خود جنبش) را از سه جریان بنیادگرای دینی، یعنی صهیونیسم مسیحی، گوش آمونیم، و القاعده بیرون آوردیم که هریک از آنها مربوط به یکی از سه دین بزرگ ابراهیمی است. نهایتا به نقاط مشترک بین این جنبشهای بنیادگرا دست پیدا کردیم. این نقاط مشترک عبارتاند از: ۱. پدیدهای جهانیاند؛ ۲. معتقد به قطعیت متون مقدساند، اما در عین حال برخوردی گزینشی با آن دارند؛ ۳. خواهان بازگشت و تفسیر مجدد بنیادها و مبانی دینی طبق ایدئولوژی مورد نظر خودشاناند؛ ۴. جهتگیری سیاسی خاصی دارند و در مقابل نظم سیاسی موجود ایستادهاند؛ ۵. از سکولاریسم انتقاد میکنند و واکنشی افراطی به جریانهای ضد دین رایج در دوران مدرناند؛ ۶. اکثر آنها تحت تاثیر عقاید هزارهگرایانهاند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
سیدسعید زاهد زاهدانی
دکترای جامعهشناسی، دانشیار گروه جامعهشناسی و برنامه ریزی اجتماعی دانشگاه شیراز
احسان حمیدیزاده
دانشجوی دکتری جامعهشناسی، دانشگاه شیراز