بررسی روند تغییرات قیمت جهانی کالاهای اساسی از ماه اکتبر2010 تا ماه اکتبر 2011

بر اساس آمار بانک جهانی در بخش انرژی شاخص بهای انرژی در ماه اکتبر2011 به میزان 1 درصد نسبت به سپتامبرکاهش قیمت داشته و نسبت به سال گذشته در همین ماه حدود 22 درصد افزایش داشته است. علت کاهش 1 درصدی شاخص انرژی در ماه اکتبر را می¬توان به کاهش 1درصدی قیمت نفت و همچنین کاهش 9 درصدی قیمت گاز آمریکا مربوط دانست. لازم به ذکر است قیمت نفت نسبت به ماه قبل به میزان 1 درصد کاهش داشته که علت عمده آن مربوط به بهبود تولید نفت دریای شمال و همچنین بازیابی نفت لیبی برای صادرات می باشد. همچنین قیمت گاز آمریکا حدود 9 درصد کاهش را در ماه اکتبر 2011 تجربه نموده است که از مهمترین دلایل آن می توان به تعدیل درجه حرارت و همچنین افزایش تولید گاز از سنگ نفت زا اشاره نمود. لازم به ذکر است قیمت نفت اروپا و ژاپن طی ماه مذکور افزایش داشته اند. اما شاخص بهای غیرانرژی برای سومین ماه متوالی در اکتبر 2011 به میزان 8 درصد نسبت به ماه قبل کاهش داشته است. علت این کاهش رامی توان به کاهش شدید شاخص بهای فلزات و مواد معدنی به میزان 11 درصد و همچنین کاهش شاخص بهای محصولات کشاورزی به میزان 6 درصد نسبت داد. شایان ذکر است در گروه فلزات اکثر فلزات (حتی طلا) به استثنای فولاد در ماه اکتبر 2011 کاهش قیمت داشته اند. که بخش عمده ای از این کاهش به کاهش 16 درصدی نقره و15 درصدی آهن مربوط بوده است. علت عمده این کاهش در گروه فلزات تحت تاثیر نگرانی در خصوص تولیدات صنعت جهانی قرار داشته است. در گروه محصولات کشاورزی مانند ماه سپتامبر بیشترین کاهش قیمت مربوط به شاخص بهای آشامیدنیها و گروه روغن و چربیها هر کدام با 7 درصد کاهش بوده است. از مهمترین دلایل کاهش قیمت روغن نارگیل و روغن هسته خرما می توان به کاهش تقاضا برای آنها و همچنین افزایش تولید بی سابقه روغن هسته خرما طی 2 سال اخیر در مالزی اشاره نمود. اما در خصوص کاهش قیمت روغن سویا و روغن خرما نیز می توان به افزایش صادرات روغن سویا از سوی آمریکای جنوبی و افزایش صادرات روغن خرما از سمت مالزی اشاره نمود. ازتغییرات شدید سایر زیرگروههای بخش کشاورزی، بیشترین کاهش قیمت به پرتقال با 14 درصد و همچنین گندم سخت آمریکا با 9 درصد کاهش مربوط بوده است. مهمترین دلیل کاهش قیمت گندم نیز بهبود سطح تولید در کشورهای عمده تولید کننده ذکر شده است. بطور کلی روند کاهشی اکثر شاخصهای قیمت اعم از انرژی و غیر انرژی حاکی از کند شدن تقاضای جهانی است که قطعا با ادامه این روند اثراتی را بر بازار کار و سرمایه نیز خواهد گذاشت. البته شدت و ضعف این اثرات در کشورهای مختلف تا حد زیادی تحت تاثیر سیاستها و نظامهای اقتصادی حاکم بر آن کشورها می باشد.