ناکامی و پرخاشگری در رفتار اسفندیار با تکیه بر متن شاهنامه

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 349

فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_HEROIC-7-7_001

تاریخ نمایه سازی: 21 فروردین 1400

چکیده مقاله:

چکیده: اسفندیار، شاهزادۀ جوان و نیرومند ایرانی، فرزند خلف پدر قدرت­طلب خود بود؛ گشتاسپ، پدر او، عقدۀ قدرت­ طلبی داشت و نمی توانست به‌آسانی تخت پادشاهی را به‌ عنوان حق ‌الزحمۀ جان ‌فشانی ‌های اسفندیار پرداخت نماید. او فرزندش را در رسیدن به آنچه خود وعده داده ‌بود، ناکام گذارد. این مقاله سعی می­ کند به شیوۀ تحلیلی- توصیفی به نتایج روانی این ناکامی در اسفندیار بپردازد و به این سوال پاسخ دهد که ناکامی در رسیدن به تخت شاهی چگونه بر رفتار اسفندیار، به‌ عنوان یکی از قهرمانان شاهنامه، تأثیر منفی گذاشت و اسفندیار با چه مکانیزمی توانست تنیدگی­ های روحی و روانی خود را تسکین ببخشد؟     در مکتب روانکاوی، فرضیۀ ناکامی- پرخاشگری مطرح شده ‌است و مضمون آن به این صورت می­ باشد که هرگاه کسی در تلاش برای دست­یابی به هدفی ناکام بماند، سائق پرخاشگری در وی فعال می­ شود. پرخاشگری به‌عنوان رفتاری تعریف می­ شود که به صدمۀ شخصی، روحی، فیزیکی یا تخریب اموال منجر شود و زمانی پدید می­ آید که در برابر خواسته­ های مطلوب فرد، سدّی ایجاد شود. در مورد این شاهزادۀ جوان ایرانی نیز می­ توان این­گونه برداشت نمود که فشار روانی ناکامی­­ ها و تنیدگی­ ها در درون اسفندیار متراکم شد و ناخودآگاه، به‌صورت پرخاشگری، در رفتارش بروز یافت؛ بنابراین، او بدون اینکه متوجه باشد، خشم فشرده و انباشته ‌شدۀ خود را با استفاده از مکانیزم دفاع روانی «جا به ­جایی» به رستم که منبع ناکامی او نبود، متوجه ساخت؛ برای همین نمی­ توانست نسبت به رستم و پیشنهادهای معقول او منعطف باشد تا از بروز فاجعه جلوگیری کند.  

نویسندگان

زینب باقری

Ph.D. of Persian Language and Literature, Arak Branch, Islamic Azad University, Arak, Iran.