روایت شناسی داستان لاله بر اساس الگوی کنشی گریماس

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 336

فایل این مقاله در 17 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ADABICONF04_101

تاریخ نمایه سازی: 23 اسفند 1399

چکیده مقاله:

روایت به طور خاص یک داستان است؛ داستانی که مجموعه ای از وقایع در دورهای از زمان در آن شکل می گیرد؛ بنابراین، روایت چیزی است که داستان را بازگو کند یا به تصویر کشد، و این کار باید در بخشی از زمان صورت گیرد و در این میان آلژیر ژولین گریماس از نظریه پردازان مطرح در این زمینه است. او روایتشناسی را بر پایه ریخت شناسی حکایات پراپ استوار نمود و از دامنه مطالعات پراپ فراتر نرفت و »الگوی کنشی«، خود را ارائه کرد تا انگیزه اعمال و رفتار و تفکرات شخصیتهای داستان را مشخص و روابط ساختاری نهفته در معنا را آشکار کند. داستانهای کوتاه ادبیات معاصر ایران یکی از انواع ادبی مهم هستند که قابلیت این را دارند تا از دیدگاه روایت شناسی مورد بررسی قرار گیرند. در این پژوهش داستان کوتاه »لاله« از مجموعه داستان »سه قطره خون« اثر صادق هدایت که اغلب آثارش ترکیبی از نگاه ادبی، سیاسی و اجتماعی است و میکوشد در آثارش جنبه های مختلف وجود آدمی را به تصویر بکشد، مورد بررسی قرار می گیرد. هدف از نگارش آن دست یافتن به میزان انطباق داستان مورد نظر با نظریات گریماس است. نتیجه این پژوهش، نشان خواهد دادداستان به رغم سادگی ظاهری ازالگوی ساختاری وروایی کاملی برخوردار است ودرقالب نظریه کنشی و معناشناسانه گریماس قابل بررسی و ارزیابی است

نویسندگان

مرتضی کریمی نیا

دکترای زبان و ادبیات فارسی، عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید باهنر همدان

فاطمه شریفی

دکترای زبان و ادبیات فارسی، مربی دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید باهنر همدان