دولتِ تمدنی و کنشگری در روابط بینالملل
محل انتشار: فصلنامه علوم سیاسی، دوره: 21، شماره: 84
سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 277
فایل این مقاله در 28 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JCKE-21-84_001
تاریخ نمایه سازی: 19 اسفند 1399
چکیده مقاله:
هدف پژوهش حاضر بررسی نحوهی اثرگذاری تمدن، به عنوان یک پدیدهی نوظهور در نظام بینالمل است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده و اطلاعات به شیوه کتابخانه ای گردآوری شدهاند. حاصل این پژوهش، فهم چگونگی کارگزاری دولت تمدنی و تمایز آن با سایر بازیگران (همچون دولت ملی) و نحوهی کنشگری آنها در نظام بینالملل معاصر بود. پیامد دانشی تحلیل فرایندی اثرگذاری تمدن در نظم جهانی و اثبات وجود چنین فرایندی، ما را به ضرورت سطح تحلیل تمدن و یا نظریههای تمدنی رهنمون میسازد. برای بازیگران تمدنی، ادامهی کنشگری در وضعیت سرزمینی و ملی، مخاطرهآمیز بوده و باعث مسکوتماندن بخشی از ظرفیتهای این بازیگران و در نهایت تکرار تجربهی اوایل قرن بیستم ایران، ترکیه و ... میشود. باقی ماندن در وضعیت دولت ملی و دولت سرزمینی، هم در سیاست داخلی و هم در سیاست خارجی، سبب میشود که بخشی از منابع اثرگذار بر این دولتها از چرخهی بهرهبرداری خارج شوند. حفظ حد و مرزهای مشخص براساس یک قرائت ملی و سرزمینی، در حالی که عناصر تشکیلدهندهی هویت تمایل به برونگرایی حداکثری دارند، زمینهساز نوع خاصی از توقف است. فهم چگونگی ظهور دولت تمدنی میتواند ما را به فهم کنشگری دولت تمدنی در روابط بینالملل برساند و به چگونگی ایجاد صلح در منطقهای خاص یا در نظام بینالملل و نظم جهانی و افزایش سطح همگرایی رهنمون شود. هدف پژوهش حاضر بررسی نحوهی اثرگذاری تمدن، به عنوان یک پدیدهی نوظهور در نظام بینالمل است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده و اطلاعات به شیوه کتابخانه ای گردآوری شدهاند. حاصل این پژوهش، فهم چگونگی کارگزاری دولت تمدنی و تمایز آن با سایر بازیگران (همچون دولت ملی) و نحوهی کنشگری آنها در نظام بینالملل معاصر بود. پیامد دانشی تحلیل فرایندی اثرگذاری تمدن در نظم جهانی و اثبات وجود چنین فرایندی، ما را به ضرورت سطح تحلیل تمدن و یا نظریههای تمدنی رهنمون میسازد. برای بازیگران تمدنی، ادامهی کنشگری در وضعیت سرزمینی و ملی، مخاطرهآمیز بوده و باعث مسکوتماندن بخشی از ظرفیتهای این بازیگران و در نهایت تکرار تجربهی اوایل قرن بیستم ایران، ترکیه و ... میشود. باقی ماندن در وضعیت دولت ملی و دولت سرزمینی، هم در سیاست داخلی و هم در سیاست خارجی، سبب میشود که بخشی از منابع اثرگذار بر این دولتها از چرخهی بهرهبرداری خارج شوند. حفظ حد و مرزهای مشخص براساس یک قرائت ملی و سرزمینی، در حالی که عناصر تشکیلدهندهی هویت تمایل به برونگرایی حداکثری دارند، زمینهساز نوع خاصی از توقف است. فهم چگونگی ظهور دولت تمدنی میتواند ما را به فهم کنشگری دولت تمدنی در روابط بینالملل برساند و به چگونگی ایجاد صلح در منطقهای خاص یا در نظام بینالملل و نظم جهانی و افزایش سطح همگرایی رهنمون شود.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
رسول نوروزی فیروز
عضو هیات علمی