بررسی تأثیر رسانه های نوین بر فرهنگ و ماهیت زندگی انسان معاصر از منظر نظریه انتقادی

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 779

فایل این مقاله در 8 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MAEICN04_005

تاریخ نمایه سازی: 16 اسفند 1399

چکیده مقاله:

انديشمندان مكتب فرانكفورت با تحليل تأثيرات ايدئولوژيك و اجتماعي وسايل ارتباطات جمعي، نظريه انتقادي را در حوزه فرهنگ بنيان نهادند. پيروان اين رويكرد با تمركز بر صنايع فرهنگي، آنها را در بافت توليد جوامع صنعتي بررسي كرده و با ارائه نظريه «صنعت فرهنگ» تجاري شدن فرهنگ تحت مناسبات سرمايه داري را مطرح كردند. آنان ادعا كردند كه جامعة جديد توان ترويج آزادي را از دست داده است و رشد تكنولوژي رسانه اي باعث شده كه صاحبان قدرت افكار خود را در قالب فرهنگ كليشه اي و مصرفي تحويل توده مردم دهند و بدين وسيله آنان را تحت كنترل خود درآورند. اين پژوهش با روش توصيفي- تحليلي بر اساس نظريه انتقادي مكتب فرانكفورت تبيين مي كند كه در عصر جديد همراه با گسترده تر شدن تنوع جهاني با كمك نظام نوين رسانه اي، گرچه مخاطبان به گمان اينكه واقعاً آنچه مي خواهند را در رسانه هاي مختلف مي يابند، در آرامشي نسبي فرو مي روند؛ اما همين رسانه ها با استفاده از ويژگي هاي تكنولوژي باعث تغيير ماهيت زندگي انسان معاصر شده اند. قابليت رسانه هاي نوين با ظهور واقعيت مجازي، براي دگرگون كردن تعريف واقعيت افزايش يافته است و با انتقال مجاز به واقعيت و بالعكس، رسانه تبديل به قوي ترين شيوه بياني جهت شكل دادن به ارزش هاي فرهنگي گشته است. در نتيجه ي يكدست كردن جامعه با توليد انبوه محصولات فرهنگي، مردم تقاضاي همگون داشته و آن چيزي را مي خواهند كه رسانه ها به ايشان عرضه مي كنند كه نتيجه آن سلب آزادي و تنوع افكار توده هاست. رسانه هاي نوين با هدف انتشار فراگير ايدئولوژي با غلبه بر اذهان مردم، ذوق و سليقه، احساسات آنان را در اختيار گرفته و امكان پيدايش اشكال جديد سلطه را فراهم كرده اند.

نویسندگان

آذر رهنما

گروه گرافیک، واحد شهر قدس، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران