نگاهی اجمالی به کارکرد عقل و عشق در اندیشۀ ابن عربی، مولوی و سنایی
محل انتشار: فصلنامه زبان و ادبیات فارسی، دوره: 15، شماره: 17
سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 387
فایل این مقاله در 37 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_PERSI-15-17_001
تاریخ نمایه سازی: 30 بهمن 1399
چکیده مقاله:
یکی از مضامین مشترک شاعران و نویسندگان ادبیّات فارسی، موضوع عقل و عشق است. بررسی کارکردهای عقل و عشق و اینکه عشق، شارح غوامض عقل ؛ ولی عقل از شناخت رموز عشق ناتوان است، دیدگاه های گوناگونی را در پی داشته است. از آنجایی که یکی از اصول صوفیّه عشق ستایی و عقل ستیزی است، عرفا راه علوم و فلسفه و عقل معاش را در شناخت حقّ ناتوان میدانند و معتقدند آنچه میتواند انسان را به معرفت حقیقت و حقیقی برساند عشق است وبس. این مضمون دراندیشۀ دو ابر مرد عرفان و فرهنگ اسلامی در قرن هفتم یعنی ابن عربی و مولوی و اندیشۀ حکیم سنایی غزنوی که بنیان گذار تفکّر عرفانی در شعر فارسی- قرن پنجم و اوایل قرن ششم - است به طرز خاصی، نمود پیدا کرده و جلوه گر است و از مباحث بسیار مهم و کلیدی اندیشۀ آنان به شمار می رود. از این روی در این وجیزه مشخص خواهیم کرد که آیا عرفا و بخصوص ابن عربی،مولوی وسنایی با همۀ معانی عقل مخالف هستند؟ عقل و عشق در اندیشۀ آنان چه جایگاهی دارد و «گسست» و «پیوست» میان عقل و عشق کجاست؟
نویسندگان
علی سینا رخشنده مند
دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد تهران جنوب ، دانشگاه آزاد اسلامی ، تهران، ایران
اصغر دادبه
استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد تهران شمال ، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
سعید حمیدیان
استاد بازنشسته دانشگاه علامه طباطبایی و مدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب