حروف اضافة var و manəstən در زبان گیلکی

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 612

فایل این مقاله در 28 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_LS-7-11_003

تاریخ نمایه سازی: 24 آذر 1399

چکیده مقاله:

در زبان گیلکی، حروف اضافة vir/var، varǰa و biǰa به معنی «نزد، نزدیک، کنار» به کار می­روند و افزون بر مفهوم مکان، بر همراهی نیز دلالت دارند. نظیر این کارکرد را در گونة فارسی گفتاری، حرف اضافة «ور» در ساخت «ورِ دست کسی بودن» بر عهده دارد. حرف اضافة manəstən نیز برای دلالت بر شباهت و همانندی به­کار می­رود. در این مقاله، معنی اولیة var روند تحولات معنایی و دستوری­شدگی آنها با استفاده از داده­های زبان اوستایی و فارسی میانه بررسی و رابطة آن با varǰa و biǰa معلوم می­گردد. روند تحولات manəstən نیز با استفاده از داده­های تاریخی زبان بررسی می­شود. برای روشن­شدن مطلب، گاه از داده­های زبان فارسی نیز استفاده می­گردد. vir / var صورتی از varah به معنی «سینه» در زبان اوستایی است که به صورت war در زبان فارسی میانه به کار رفته است. این واژه از طریق مجاز، معنی «کنار، سمت، سو» حاصل کرده و برای اشاره به فضای اطراف انسان که تحت مالکیت و نظارت اوست، به­کار رفته است. سپس، با حرف اضافة ǰa / ǰe به معنی «از» ادغام شده و حروف اضافة virǰa و biǰa از آن پدید آمده­اند. manəstən نیز مصدر به معنی «شباهت داشتن، همانند بودن» است که در ساخت گروه اسمی بدل به حرف اضافه شده است.

نویسندگان

الهه حسینی ماتک

دانشجوی دکتری زبانشناسی دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران

احسان چنگیزی

استادیار زبانشناسی دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران

مراجع و منابع این مقاله:

لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :
  • ابوالقاسمی، محسن. (1387). دستور تاریخی زبان فارسی. چاپ هفتم. تهران: ...
  • ارانسکی، ای. م. (1379). مقدمة فقه­اللغة ایرانی. ترجمة کریم کشاورز. ...
  • ارانسکی، یوسیف م. (1386). زبانهای ایرانی. ترجمة علی­اشراف صادقی. تهران: ...
  • استاجی، اعظم. (1386). «پیدایش نام حروف اضافه از نام اندامهای ...
  • انوری، حسن. (1381). فرهنگ سخن. 8 جلد. چاپ اول. تهران: ...
  • پاینده لنگرودی، محمود. (1375). فرهنگ گیل و دیلم (فارسی به ...
  • تفضلی، احمد. (1376). تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام. به ...
  • چنگیزی، احسان و سپیده عبدالکریمی. (1396). «روند دستوری­شدگی حرف اضافة ...
  • دهخدا، علی­اکبر. (1377). لغتنامه تهران: دانشگاه تهران. ...
  • ژینیو، فیلیپ. (1382). اردایراف­نامه (متن پهلوی، حرف­نویسی، ترجمة متن پهلوی، ...
  • ستوده، منوچهر. (1332 [1354]) الف. «ترانه­های گیلان (2)». ایران­زمین. تهران: ...
  • ـــــــــــــ . (1332 [1354]) ب. «مثلهای گیلکی». ایران­زمین. تهران: رشدیه. ...
  • عبدلی، علی. (1363). ترانه­های شمال (سرودهایی از شاعران بی­نام و ...
  • لکوک، پیر. (1383). «گویش­های حاشیة دریای خزر و گویش­های شمال ...
  • ماهوتیان، شهرزاد. (13). دستور زبان فارسی از دیدگاه رده­شناسی. ترجمة ...
  • مرعشی، احمد. (1355). فرهنگ لغت و اصطلاحات و ضرب­المثلهای گیلکی. ...
  • مرعشی، احمد. (1363). واژه­نامة گویش گیلکی به انضمام اصطلاحات و ...
  • منشی، ابوالمعالی نصراله. (1388). ترجمة کلیله و دمنه. تصحیح و ...
  • نجفی، ابوالحسن. (1378). فرهنگ فارسی عامیانه. جلد دوم. تهران: سخن. ...
  • نغزگوی­کهن، مهرداد و محمد راسخ­مهند (1391). «دستوری­شدگی و بسط استعاری». ...
  • نوزاد، فریدون. (1381). گیله­گب (فرهنگ گیلکی ـ فارسی). گیلان: دانشگاه ...
  • Bartholomae, C. (1961). Altiranisches Wörterbuch. Berlin: W. De Gruyter. ...
  • Bubenik, V. 2006. “Case and Prepositions in Iranian”. In J. ...
  • Bybee, J. (2003). “Mechanism of Change in Grammaticalization: the Role ...
  • Bybee, J., (2015). Language Change. Cambridge: University Press. ...
  • Heine, B., U. Claudi & F. Hűnnemeyer. (1991). From Cognition ...
  • Grammar-Evidence from African Language. In E. C. Traugott and C. ...
  • Heine, B. (2003). “Grammaticalization”. In B.D. Joseph & R.D. Janda ...
  • Heine, B. & T. Kuteva. (2004). World Lexicon of Grammaticalization. ...
  • Hopper, P.J. (1991). “On Some Principle of Grammaticalization”. In E. ...
  • Hopper, P.J. & E.C. Traugott. (2003). Grammaticalization. Cambridge: University Press. ...
  • Kent. R. 1953. Old Persian: Grammar, Texts, Lexicon. New Haven, ...
  • MacKenzie, D. N. (1971). A Concise Pahlavi Dictionary. Oxford: University ...
  • Rastorgueva, V.S. & A. A. Kerimova, A. K. Mamedzade, L. ...
  • Sundermann, W., (1973). Mittelpersiche und Parabeltexte der Manichäer. Berlin: Akademia-Verlag. ...
  • Svorou, S. (1994). The grammar of space. Amesterdam: John Benjamins. ...
  • Traugott, E. C. & E. Kőnig. (1991). “The Semantics-Pragmatics of ...
  • Utas, B. & Ch. Toll (1988). Farhang ī Pahlavīk (Edited ...
  • Williams, A. V. (1990). The Pahlavi Rivāyat Accompanying the Dādestān ...
  • نمایش کامل مراجع