بررسی رابطه تفکر سیستمی بر رضایت کارکنان خدمات پس از فروش ( موردمطالعه: شرکت مدیران خودرو)

تفکر سیستمی از واژگان نسبتاً جدیدی در ادبیات مدیریت به شمار می رود و عامل نیروی انسانی نیز یکی از عوامل اساسی دربقای سازمان ها محسوب می شود. از دیدگاه کلی، موفقیت هر سازمان بستگی به تلاش و رضایت شغلی کارکنان آن سازمان دارد. براین اساس دراین پژوهش، رابطه ی تفکر سیستمی (شامل ابعاد مدلهای ذهنی، قابلیت های شخصی و آرمان های مشترک) بر رضایت کارکنان خدمات پس از فروش شرکت مدیران خودرو سنجیده شده است.این پژوهش ازلحاظ هدف، یک پژوهش کاربردی است. همچنین پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی بوده و به شکل میدانی اجرا شده است. در این پژوهش 191 نفر از کارکنان خدمات پس از فروش شرکت مدیران خودرو در استان خراسان با روش نمونه گیری غیر تصادفی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای است که توسط خود واحدهای مورد پژوهش تکمیل گردیدکه جمعاً 111 نفر پرسشنامه ها را برگرداندند. از پرسشنامه ای محقق ساخته با طیف پنج گزینه ای لیکرت استفاده شده است. تجزیه و تحلیل های لازم با استفاده از نرم افزار Spss22 صورت گرفته است.نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان می دهد که بین متغیرهای مدل های ذهنی، قابلیت های شخصی و آرمان های مشترک با میزان رضایت شغلی کارکنان خدمات پس از فروش شرکت مدیران خودرو رابطه معناداری وجود دارد. بنابراین با توجه به نتایج، شرکت باید برای افزایش رضایتمندی کارکنان خدمات پس از فروشش، به این ابعاد توجه کافی داشته باشد.

کلیدواژه ها:

تفکر سیستمی ، خدمات پس از فروش ، رضایت شغلی ، مدل های ذهنی