مرور انتقادیِ کتب نقد ادبی در زمینه آبشخورهای نقد
محل انتشار: مجله ادبیات پارسی معاصر، دوره: 9، شماره: 1
سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 399
فایل این مقاله در 23 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_PARSI-9-1_012
تاریخ نمایه سازی: 4 آذر 1399
چکیده مقاله:
تقریباً همۀ مولفان کتُب نقدِ ادبی درایران ازاستاد زرینکوب تا متاخّران(شمیسا، امامی، غلامحسینزاده، درگاهی، بشردوست، شایگانفر و...) همه یا بخشی ازکتاب خود را به بررسی آثار، منابع و آبشخورهای «نقد ادبی درگذشته» اختصاص دادهاند. بهرغم منظرها و رویکردهای مختلف مولفان، با مقایسه و جمعبندی مطالب این کتب درباب گذشته نقد ادبی در ایران میتوان به یک آرشیو ِمحدود و مشخص برپایه «ذخیره ذهنی مشترک» دست یافت.این آرشیو معین و در حقیقت گفتمانی با تفاوتهای نهچندان چشمگیر، محدود است به کتبی چون «قابوسنامه، چهارمقاله، ترجمانالبلاغه، المعجم، حدائقالسحر، معیارالاشعار، بهارستان، یا تذکرهها (تذکرهالشعرا، لبابالالباب، آتشکده آذر، تذکره نصرآبادی و...) یا «نقد شاعران بر یکدیگر که عمدتا بر پایه تفاخر، رقابت، حسادت و یا تعارفات» رقم خورده است مانند ستایش شهید و رودکی از شعر یکدیگر یا جدال لفظی و مقابلۀ عنصری با غضائری یا طعن فلان شاعر بر دیگری. مولفان درباب دستهبندی و گونهشناسی انواع نقد درگذشته نیز غالبا به رویّه مشابهی عمل کردهاند و به نقدهای «لفظی و لغوی، بلاغی، شکلی/ صوری، سرقات ادبی و توارد، نقد ذوقی و فنی» اشاره کردهاند. درباب تعلیل بیرمق بودن و فقر نقدِ ادبی درگذشته نیز با استدلالها و دلایل مشابهی مانند طرح نظریههای «معطوف به استبداد ایرانی( قاضی مرادی و سیف و ...)، انسداد و انحطاط، فروکشکردن خردگرایی، طرد گفتوگومندی، رواج بینش اشعریگری، رونق تصوف و تفکر شاعرانه و بینش شهودی» مواجه میشویم. دراین مقاله میکوشیم تا از رهگذر نقد مبانی و مفروضات و قراردادهای نانوشتۀ این کتب و پیشکشیدن تاملات انتقادی کتب نقد و نظریه ادبی غربی و نوع مواجهه غربیها با میراث خود و مقایسهاش با مواجهه منتقدان ما با نقدِ ادبی به مثابه امری تکافتاده، به نقد این آرشیو بپردازیم. تاریخ نظریه و نقد ادبی غربی از یونان تا اکنون، گواه حرکت کوچگرانه و انتقالِ استعاری نظریهها و مفاهیم از حوزهای به حوزهای دیگراست. توجه به متون کلامی- فلسفی، اصولی، تفسیری، عرفانی بهمثابه دستگاههای فکریای که به مقولاتی چون « معنا، لفظ، زبان، زمان، فهم، تاویل، نص، تمثیل، تجربه، وجود، جمال، معرفت، اخلاق و سیاست» پرداختهاند میتواند فضاهای جدیدی را بگشاید و شبکه گسترده نقد را به مثابه کنشی فرهنگی و تاریخی بازنماید.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
علیرضا نیکویی
دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :