موانع و مشکلات اجرایی استفاده از سیستم کانبان در زنجیره تأمین قطعات خودرو

هدف پژوهش حاضر، شناسایی موانع و مشکلات اجرایی استفاده از سیستم کانبان در زنجیره تأمین قطعات خودرو بود. روشپژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری دادهها از نوع توصیفی و پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر ازسه قسمت تشکیل شده بود، شامل کارشناسان شرکتهای سازنده قطعات خودرو برای ایران خودرو که به طرح کانبان متصلشده اند، شرکت ساپکو و انبارهای ایران خودرو که از این میان با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده،نمونه ای به اندازه 110 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها سه پرسشنامه به تفکیک جامعه آماری تهیه شد که این پرسشنامهدارای 81 سوال مشترک و یا غیرمشترک بود. در این پژوهش برای تایید روایی پرسشنامه از شیوه های روائی ظاهری و محتوائیاستفاده شد؛ همچنین، پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ برای هر سه پرسشنامه بالای 0.7 به دست آمد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامهها از طریق نرمافزار SPSS در دو بخش توصیفی و استنباطی (آزمون کالموگروف-اسمیرنوف، آزمون ANOVA، مدل رتبه ای فریدمن) انجام پذیرفت. نتایج تحقیق نشان داد در رتبه بندی موانع اجرایصحیح و اصولی سیستم کانبان در سه گروه ساپکو، سازندگان و انبارهای ایران خودرو، متغیر مشکلات سیستمی به طور کلی دررتبه اول و متغیر عامل هماهنگی مدیران با سیستم کانبان در رتبه هشتم قرار داشت. همچنین، موانع اجرای سیستم کانبان بهتفکیک به صورت ترتیبی شامل: «مشکلات سیستمی به طور کلی، سیستم نامناسب مدیریت پالت، مشکلات اقتصادی، عملکرد ناصحیح نیروهای اجرایی، مکانیزم ارتباطی و نرم افزار، سیستم های حمل و نقل و تحویل، طرح های بسته بندی نامناسب، عامل هماهنگی مدیران با سیستم کانبان» می شوند.

کلیدواژه ها:

سیستم تولید بهنگام ، سیستم کانبان ، مدیریت زنجیره تأمین ، صنعت خودرو