بررسی تطبیقی کیفیت زندگی و سلامت روانی همسران بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی و افسردگی اساسی

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 412

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CPESC02_082

تاریخ نمایه سازی: 23 آبان 1399

چکیده مقاله:

شکلگیری، رشد و گسترش مفهوم کیفیت زندگی در طی نیم قرن اخیر، آن را به مفهومی کلیدی و مهم در عرصه مباحث جهانی و مسائل انسانی تبدیل کرده است، بهطوری که امروزه در کنار مفاهیم توسعه پایدار، مفهوم کیفیت زندگی نیز مطرح شده است. برای سنجش کیفیت زندگی عمدتاً از شاخصهای عینی و ذهنی یا ترکیبی از هر دوی آنها استفاده میشود. توجه دانش جغرافیا به کیفیت زندگی و مفاهیم مربوط به آن به اواخر دهه 1960 برمیگردد.هدف این پژوهش مقایسه کیفیت زندگی و سلامت روانی همسران بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی، افسردگی اساسی بود. جامعه آماری این پژوهش را همسران بیماران دوقطبی و افسرده اساسی مراجعه‌کننده به بیمارستان ۲۲ بهمن قزوین ، تشکیل داده بودند. برای این منظور ، ۴۰ نفر از همسران افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، ۴۰ نفر از همسران افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی به‌صورت غیر تصادفی و هدفمند انتخاب شدند و به پرسش‌نامه‌های سنجش کیفیت زندگی (36-SF) و سنجش سلامت روانی ( SCL-90-R) پاسخ دادند. این پژوهش از نوع مطالعات پس رویدادی (علی-مقایسه‌ای) بوده است. جهت تجزیه‌وتحلیل یافته‌ها، با استفاده از روش‌های آمار توصیفی و به‌وسیله آزمون «کروسکال والیس» و «يو من ویتنی» نتایج زیر به دست آمد: بین همسران دوقطبی، افسرده اساسی به لحاظ تمامی مؤلفه‌های کیفیت زندگی تفاوت معنادار وجود دارد. براین اساس، می‌توان بیان داشت، تجربیات روانی بیماران مبتلا به اختلال‌های دوقطبی و افسردگی اساسی می‌تواند بر کیفیت زندگی و سلامت روانی همسرانشان تأثیر داشته باشد. همچنین هر یک از اختلال‌های فوق با توجه به تفاوت نشانه‌هایشان می‌توانند تأثيرات مختلفی بر کیفیت زندگی و سلامت روانی همسران این بیماران داشته باشند.

نویسندگان

مریم شعبانزاده چماچائی

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی دانشگاه آزاد بوئین زهرا، بوئین زهرا، قزوین