بررسی تاثیر هوش عاطفی بر عملكرد فردی كاركنان باتوجه به نقش میانجی گری انگیزه درونی

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 406

فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ESPCONF06_130

تاریخ نمایه سازی: 13 آبان 1399

چکیده مقاله:

موفقیت فرد در محیط شغلی با چگونگی گرايش، رفتار و عملکرد فرد و گروه ارتباط دارد. عملکرد فردی يک سازه کلی است که بر چگونگی انجام عملیات سازمانی اشاره دارد و خود متاثر از عوامل بسیاری است، از اين رو اين پژوهش با هدف بررسی تاثیر هوش عاطفی بر عملکرد فردی کارکنان مجتمع کاشی میبد با توجه به نقش میانجی گرانه ی انگیزه درونی انجام گرفت. روش تحقیق حاضر از نظر ماهیت از نوع همبستگی، از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه ی اجرای تحقیق از نوع مطالعات توصیفی بود. جامعه ی آماری را کلیه کارکنان مجتمع کاشی میبد 500 نفر تشکیل دادند و 217 نفر به عنوان نمونه با روش تصادفی طبقه ای بررسی شدند. ابزار گردآوری داده های تحقیق پرسشنامه های هوش عاطفی کراون )2007(، عملکرد فردی پاترسون )1970( و انگیزه فردی بخشی و همکاران )1383( بود. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار تحلیلی- کاربردی spss نسخه ی 20 و معادلات ساختاری در نرم افزار لیزرل مورد پردازش و تحلیل قرار گرفت. يافته های تحقیق نشان داد که هوش عاطفی با ضريب تاثیر 0/44 بر عملکرد فردی تاثیر دارد، همچنین هوش عاطفی بر مولفه های بهبود کار، همکاری، احساس مسئولیت در کار و نظم و انضباط در کار با ضرايب 0/12، 0/38، 0/41 و 0/32 تاثیرگذار است .) p>0/05( هوش عاطفی بر انگیزه ی درونی کارکنان با ضريب 0/72 تاثیر دارد .) p>0/05( انگیزه ی درونی با ضريب تاثیر 0/36 بر عملکرد فردی تاثیر دارد، همچنین انگیزه ی درونی بر مولفه های بهبود کار، همکاری، احساس مسئولیت در کار و نظم و انضباط در کار با ضرايب 0/63، 0/23، 0/55، 21 تاثیر دارد 0/05> p انگیزه ی درونی در رابطه بین هوش عاطفی با عملکرد فردی کارکنان با ضريب تاثیر 34/7 تاثیرگذار است .0/05 > بنابراين می توان گفت مهارت های هوش عاطفی می تواند منجر بهبود انگیزه درونی و عملکرد فردی در سازمان شده که در نهايت بهره وری را به همراه خواهد داشت.

نویسندگان

محمدرضا ابوترابی زارچی

دانشجوی کارشناسی ارشد آموزش و بهسازی منابع انسانی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، گروه علوم تربیتی، دانشگاه امام جواد(ع)، یزد،