بدفهمی های متداول در آموزش ریاضی ابتدایی

آموزش ریاضی نیاز به یک فلسفه شایسته ی ریاضی دارد که باید ریاضی را به عنوان یک نظام از دیدگاه فعالیت های همکاری و ارتباط بین انسان ها و اشیاء ریاضی و تعامل اجتماعی ببیند. در این دیدگاه خطاها و بدفهمی ها در یاددهی و یادگیری قسمتی از ساختار مفهومی دانش آموزان را تشکیل می دهند که با مفاهیم جدید در تعامل و همچنین بر یادگیری مفاهیم جدید تاثیر گذار هستند. یکی از اصول های مهم یادگیری آگاهی در مورد مفاهیم درک شده و بدفهمی های دانش آموزان است. هدف از این مقاله ارائه قسمتی از دست یافته های پژوهش در رابطه با ریشه یابی علل وقوع بدفهمی ها و اشتباهات مفهومی دانش آموزان در درس ریاضی است که در آن به ابزار شناختی طرحواره های ذهنی و کج فهمی های ریاضی اشاره شده است. این پژهش همچنین در پی آن است که کج فهی هایرایج فراگیران در حوزه محتوایی ریاضی را تحت بررسی قرار داده و راهکارهایی برای برطرف کردن این مشکلات و چالش ها، پیش روی معلّمان قرار دهد.

کلیدواژه ها:

بدفهمی ، آموزش ، ریاضی ، یادگیری ، طرحواره