مدل ساختاری تبیین شخصیت مرزی بر اساس سبک های فرزندپروری پدر و ویژگی های سرشتی با نقش میانجی طرحواره های ناسازگار اولیه

نظریه هاي سبب شناسی، اختلال شخصیت مرزي را حاصل ترکیبی از رویدادهاي آسیب پذیري زیستی وکودکی می دانند. هدف پژوهش حاضر، تبیین اختلال شخصیت مرزي، بر اساس طرحواره هاي ناسازگاراولیه، سبک هاي فرزندپروري ادراك شده پدر و ویژگی هاي سرشتی بود. براي این منظور، تعداد 400دانشجو ( 260 زن و 140 مرد) از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم با استفاده از روش نمونه گیريدر دسترس انتخا ب و با پرسشنامه هاي شخصیت مرزي، طرحواره هاي ناسازگار اولیه یانگ، سبکفرزندپروري ادارك شده یانگ (فرم پدر) و پرسشنامه ي سرشت و منش کلونینجرو مورد ارزیابی قرارگرفتند. نتایج تحلیل عاملی تاییدي و تحلیل مسیر و مدل معادلات ساختاري نشا ن دا د که سبک هايفرزندپروري پدر به همراه ویژگی هاي سرشتی با نقش میانجی طرحواره هاي ناسازگار اولیه، 36 درصد ازواریانس شخصیت مرزي را تبیین می کنند. یافته هاي پژوهش حاضر که بر مبناي نظریه ي طرحواره محوریانگ در جامعه ایران صورت گرفت، نتایج قابل توجه و نزدیکی را به این نظریه نشان می دهد. این نتایجاهمیت نقش پدر و ارتباط پدر– فرزندي را تبیین می کند. کیفیت این رابطه به همراه ویژگی هاي سرشتی بهطور واضحی در سلامت روان افراد، اثرگذار است.

کلیدواژه ها:

اختلال شخصیت مرزی ، سبک های فرزندپروری پدر ، ویژگی های سرشتی و طرحواره های ناسازگار اولیه