بررسی تاثیر عوامل روانشناختی در مدیریت سازمانی

به کارگیری کارآمد و موثر منابع برای دستیابی به اهداف سازمانی متاثر از عوامل مادی و غیرمادی است. رهبری، اخلاق، روابط، موفقیت یادگیری، خلاقیت، تعهد، تغییر و سایر موارد غیرمادی همواره در صدر دغدغه های مدیریت سازمانی قرار دارد، برای همین، اهمیت منابع غیرملموس بیش از منابع فیزیکی مورد توجه قرار می گیرد. تحقیقات صورت گرفته در حوزه مدیریت، بیانگر تاثیرات عمیق عوامل روانشناختی در فرآیند مدیریت سازمانهاست که شامل مقولاتی در دو سطح مدیران و کارکنان می باشد. در سطح مدیران مباحثی چون سبک مدیریت، استراتژی های مدیریتی، مدیریت تغییرات و انگیزش کارکنان، و در سطح کارکنان مباحثی چون عزت نفس، تعهد، خلاقیت، مهارت های ارتباطی، خودباوری و سلامت روانی مورد مطالعه قرار گرفته است. ه مچنین تاثیر شخصیت مدیران و کارکنان و شیوه تعامل آنها در شکل گیری فرهنگ سازمانی از جمله مباحث روان شناختی سازمان هاست. این پژوهش از نوع کاربردی است که به شیوه کتابخانه ای و اسنادی به واکاوی متغیرهای روانشناختی در فرایند مدیریت و رهبری سازمانی می پردازد. بررسی های میدانی و تحقیقات موردی متعدد نشان می دهد که شکوفایی سازمانی در گروه ایجاد بستری مناسب هم برای کارکنان و هم مدیران و رهبران است و خلق محیطی که هم برای روابط ارزش قائل است و هم برای نتایج، یکی از مهمترین عوامل توسعه هر سازمان موثر می باشد. اعتماد به همدیگر، مشارکت با دیگران، پرورش و توانمندسازی و انگیزش کارکنان از مولفه های اصلی در مدیریت سازمان هاست که تعیین کننده میزان تعهد متقابل فرد و سازمان است. علاوه بر این، تحقیقات دیگر در زمینه تاثیر شخصیت در انگیزه و رفتار سازمانی بیانگر این است که شخصیت تاثیر قابل توجهی روی سطوح تحمل پذیری، کیفیت محل کار و اخلاق دارد. شناخت فرآیند این تاثیر گ ذاری در اتخاذ استراتژی های انگیزشی متناسب با شخصیت کارکنان، ایجاد محیط کاری با ثبات و پایدار و همسو کردن علایق فرد و سازمان از ضرورت های آشکار است. تحلیل یافته های محققان نشان می دهد که مدیران با ارائه چشم اندازی الهام بخش همراه با ارزش هایی روشن، اشتیاق شغلی و تعهد را در کارکنان زنده می کنند و سازمان تبدیل به مکانی می شود که در آن کارکنان در جهت اهداف مطلوب و مورد انتظار با یکدیگر همکاری می کنند. برآیند مطالعات نشان می دهد توجه به نیازهای کارکنان برای توانمندسازی سازی و شکوفایی ظرفیت های بالقوه آنها منجر به متمرکز ساخت قدرت درونی شان برای رسیدن به اهداف و کسب نتایج مثبت برای سازمان می شود.

کلیدواژه ها:

مدیریت سازمانی ، بالندگی سازمانی ، روانشناسی سازمانی ، عوامل روانشناختی