تاکنون به رابطه ی بین
طراحی لباس و معماری کمتر پرداخته شده است. معماران با کمک گرفتن از تکنیک های خیاطی مانند تاکردن، منگنه کردن(دوختن)، بریدن و پوشاندن توانستند بناهایی انعطاف پذیر، هوشمند و در تعامل با مخاطب طراحی کرده و بسازند تا جایی که حتی قابل حمل بودن این ساختارها نیز مورد توجه واقع شد. اگرچه به رابطه-ی بین معماری و
طراحی لباس در این قرن بیشتر از قرن گذشته توجه میشود. ولی بررسی ارتباط آنها کمتر مورد توجه مورخین، طراحان و معماران قرار گرفته است. آغازیترین تلاش برای پیدا و تحقیق کردن رابطه ی موجود کنونی بین معماری و طراحی لباس، یافتن و بررسی موارد مشترک بین آنها، مانند بررسی ایده پردازی ها، شکل شناسی، تکنیکها و مصالح مورد استفاده و هم چنین روند کلی طراحی طراحان، میباشد. هدف از این پژوهش بررسی شاخص های هویتی در
لباس ایرانی با الهام از
معماری ایرانی میباشد. نتایج تحقیق نشان داد که رابطه ی بین
طراحی لباس و معماری رابطه ای انحرافی و با واسطه ای نیست. هر دو بر پایه ی ساختار، فرم و زیبا کردن نیازهای اساسی انسان بنا شده اند. پوشش چه به صورت لباس و چه به صورت سر پناه از نیازهای اصلی انسان میباشد. حتی نیم نگاهی ساده به معمار مدرن معمولی و نه چندان معروف و مقایسه ی آن با طراح لباس ما را به تجربیاتی مشترک از آن دو راهنمایی میکند. این دو گروه هر دو به اندازهی هم از سبکها و مدلهای گوناگون و حتی مشترک بهرمند هستند و تاثیر عوامل مختلف در تغییر و تحول آنها نیز مشترک میباشد.