نقش سبکهای شناختی، شیوه های حل مسئله و یادگیری خودراهبر بر تفکر انتقادی دانش آموزان

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 374

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CEDP04_088

تاریخ نمایه سازی: 3 شهریور 1399

چکیده مقاله:

هدف پژوهش حاضر سبکهای شناختی، شیوه های حل مسئله و یادگیری خودراهبر بر تفکر انتقادی دانش آموزان بود. هدف پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه ی دانش آموزان پسر دوره متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 1397-98 تشکیل میدادند. برای انتخاب نمونه از میان جامعه آماری، با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای، نمونهای به حجم 250 نفر انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سبک شناختی کلب، شیوه های حل مسئله کسیدی و لانگ، یادگیری خودراهبر فیشر و تفکر انتقادی ریکتس استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که تفکر انتقادی با سبکهای شناختی آزمایشگری فعال و تجربه عینی رابطه مثبت و معنادار و با سبکهای شناختی مشاهده تاملی و مفهوم سازی انتزاعی رابطه منفی و معناداری دارد. همچنین تفکر با انتقادی با شیوه های حل مسئله درماندگی و مهارگری رابطه منفی و معنادار و با شیوه های حل مسئله اعتماد، خلاقیت و گرایش رابطه مثبت و معناداری دارد. یادگیری خودراهبر نیز با تفکر انتقادی رابطه مثبت و معناداری دارد. از سویی نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای سبکهای شناختی، شیوه های حل مسئله و یادگیری خودراهبر قادرند تغییرات متغیر تفکر انتقادی را در دانش آموزان پیش بینی کنند. بنابراین توجه به سبکهای شناختی، شیوه های حل مسئله و یادگیری خودراهبر نقش مهمی در افزایش تفکر انتقادی دانش آموزان دارند.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

رامین حبیبی کلیبر

دکتری روان شنا سی تربیتی، دانشیار گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران،

سیاوش شیخعلی زاده

دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریژ، ایران