نقش نور در مفهوم سازی عشق در غزلیات حافظ

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 435

فایل این مقاله در 23 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_LIR-2-3_008

تاریخ نمایه سازی: 4 مرداد 1399

چکیده مقاله:

استعاره مفهومی از جمله نظریات زبان­شناختی است که در سال­های اخیر توسط دو زبانشناس به نام­های لیکاف و جانسون (1980) مطرح شده است.آن­ها معتقد هستند که بستر استعاره در ذهن و اندیشه و ناخودآگاه بشر است؛ نظام ادراکی انسان،سرشتی استعاری دارد و تمام کنش­ها و رفتار و گفتار انسان بر اساس همین قلمرو سازمان­یافته و ناخودآگاه ذهنی صورت می­گیرد. طبق این نگاه، استعاره انتقال یا نگاشت از قلمروی انتزاعی به سوی قلمروی عینی است. پاسخ به این پرسش که چگونه عشق با واژه­ها و اصطلاحاتی که مفید معنای نورانیت هستند، تبیین شده است، محور اصلی این پژوهش است. بنابراین تلاش شده است تا بر اساس نگرش استعاره مفهومی، مقولهعشقو ارتباط آن با نور، در غزلیات حافظ بررسی و تحلیل گردد. بدین ترتیب نور و ملزومات آن که مفهومی عینی است، در قلمروی مبدا و عشق که موضوعی انتزاعی است، در قلمروی مقصد قرار گرفته است. ارتباط گسترده این دو قلمرو در غزل حافظ، بیانگر آن است که شاعر برای محسوس کردن موضوع عشق از مجموعه نور و ملزوماتش استفاده کرده استکه خود این مساله نشان­دهنده آن است که حافظ عشق را روشنگر می­داند. این پژوهش به شیوه کتابخانه­ای و روش تحلیلی توصیفی انجام شده است.

کلیدواژه ها:

استعاره مفهومی ، نور ، عشق ، حافظ ، قلمرو عینی و انتزاعی

نویسندگان

شهرام کارگر

دانشجوی دکتری دانشگاه فردوسی مشهد

میثم زارع

دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز

بهرام شعبانی

استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه جهرم