ماهیت اتحادیه اروپا از منظر حقوق بشر زنان

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 328

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JHM-14-1_011

تاریخ نمایه سازی: 30 تیر 1399

چکیده مقاله:

اتحادیه اروپا برابری جنسیتی را در راستای یک دموکراسی جامع ضروری می­ داند و گسترش مشارکت و حضور مردان و زنان را در اقتصاد، در تصمیم ­گیری و در زندگی اجتماعی، فرهنگی و مدنی، هدف خویش قرار داده است. گرچه مبنای حقوقی موجود بیان می­دارد که گسترش حقوق برابر بین زن و مرد اهمیت دارد، اما شرایطی را محدود و مشخص نمی­ کند و لذا باب تفسیر را در مورد آن باز گذارده است (غالب­سازی جنسیت، بند دوم از معاهده جامعه اروپا). با عدم تعیین حوزه ­هایی که برابری جنسیتی باید در آن­ها رواج یابد، این اتحادیه بر روی اجرای این اصل در حوزه ­هایی فعالیت می­ کند که از نظر آن­ها دارای اهمیت هستند و این حوزه ­ها عبارتند از: الف) گسترش راهبردهایی برای ترغیب غالب­سازی جنسیت در تمام خط مشی ­هایی که تاثیری بر روی جایگاه زنان در اقتصاد دارند، ب) ارزیابی و اجرای توازن جنسیتی در تصمیم ­گیری سیاسی و افزایش توازن جنسیتی در تصمیم گیری اقتصادی و اجتماعی، پ) افزایش توازن جنسیتی در کمیسون، ت) ترویج دستیابی یکسان به اشتغال کامل و حقوق اجتماعی برای همه و غیره. هدف این لایحه غالب­سازی جنسیت و برابری جنسیتی، کاملا اقتصادی بوده است. یعنی گسترش راهبردهایی برای غالب­سازی جنسیت در تمام سیاست­هایی که تاثیری بر جایگاه زنان در اقتصاد دارند. لذا سیاست­های درون اتحادیه اروپا، زنان و هویت آنان را نادیده می­ گیرد و زنان را واحدی وابسته به اقتصاد بازار می­ داند. برنامه کار اتحادیه اروپا زندگی بسیاری از زنان را در نظر نمی­ گیرد، بخصوص پیچیدگی روابط بین کار خانواده، رفاه و بازار کار و لذا با محدود نمودن حقوق زنان به بازار کار (یعنی محیط اقتصادی) مسائل مربوط به سوء رفتار جنسی، خشونت علیه زنان، دسترسی به مراقبت بهداشتی و سقط جنین و بسیاری از مسائل اساسی مربوط به هویت زنان را نادیده می­ انگارد. در اینجا هدف من ابتدا نگاهی به ماهیت اتحادیه اروپا از دیدگاه جنسیت و برابری جنسیتی است، یعنی آنچه این اتحادیه تاکنون برای ترویج حقوق انسانی زنان انجام داده است، از آن جایی که تقویت مشارکت مدنی در سطح محلی به اندازه بین المللی برای تقویت مشارکت کامل زنان و همچنین یک دموکراسی تکامل یافته می­ باشد و نهادهای غیردولتی تبدیل به منابع ضروری اطلاعات در خصوص شرایط محلی و گرایشات و مخاطبان موثر برای مردم آسیب پذیر شده ­اند. توجه خویش را بر روی سازمان ­های زنان متمرکز نموده و توضیح خواهم داد که گروه ­های زنان چگونه از هویت و تفاوت­ های خود به عنوان ابزاری برای اعمال نفوذ استفاده می­ کنند تا در مقابل، تغییر سیاسی ایجاد کنند که شامل تساوی حقوق زن و مرد باشد. به عبارتی دیگر در اینجا سعی خواهم نمود توضیح دهم که آیا اتحادیه اروپا به عنوان یک سازمان فراملیتی که تا حدودی نسبت به مسائل زنان حساس است، می­ تواند به عنوان ابزاری توسط گروه­های زنان در راهبردهای خود برای جلب و خاطر نشان ساختن نابرابری­ هایشان و تصدیق این نابرابری­ ها به کار رود. برای درک ماهیت اعمال نفوذ و چگونگی استفاده سازمان­های زنان از نابرابری ­ها و هویت­های اذعان نشده خود به عنوان ابزاری برای توانمند ساختن زنان، [به معنای] تقویت توانایی ­های آنان برای ایجاد تغییر در بستر ملی و فراملی، یکی از کشورهای عضو یعنی یونان به عنوان مطالعه موردی انتخاب گردیده است.

نویسندگان

هنده اسلن- زیا

استاد گروه روانشناسی، دانشگاه شاخ طلایی. ترکیه

مراجع و منابع این مقاله:

لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :
  • Equapol. (2003). State of the Art Report.  Gender-sensitive and women ...
  • European Women’s Lobby. (2004). Personal Interview ...
  • Gal, S. and Kligman, G.  (2000). Reproducing Gender: Politics, Publics ...
  • Hansen, L.  (2000). Gendered communities: The ambiguous attraction of Europe.  ...
  • Heitlinger, A.  (1995). Women’s Equality, Work, and Family in the ...
  • Heitlinger, A.  (1993). The Impact of the Transition from Communism ...
  • Hellenic Report (2004 draft version).  Women Towards Leader ...
  • KETHI.  (2004). Personal Interview.  ...
  • Koukoulis-Spiliotopoulos, S.  (2000). Greece: From formal to substantive gender equality.  ...
  • Mazur, A.  (1995). Comparative State Feminism, Oxford: Oxford University Press. ...
  • Mazur, A.  (2002). Theorizing State Feminism, Oxford: Oxford University Press. ...
  • Perrons, D.  (1999). Flexible working patterns and equal opportunities in ...
  • Wallace, W.  (2000). Collective Governance , in: Wallace, H., Policy ...
  • Wallace, H.  and Wallace, W.  (2000). An introduction to policy ...
  • Watson, P.  (1992). Gender Relations, Education and Social Change in ...
  • Yotopoulos Marangopoulos, A.  (1998). Affirmative Action Towards Effective Gender Equality.  ...
  • The DAPHNE Program (2000).  http://europa.eu.int/comm/justice_home/project/daphne/en/ ...
  • The European Union: Gender Equality: European Campaign to Raise Awareness ...
  • European Union: Community legislation force Document 487Y1207(01), http://europa.eu.int/eurlex/en/lif/dat/1987/en_487Y1207_01.html ...
  • European Union: Gender Mainstreaming:  http//europa.eu.int/comm./employement_social/equ_opp/gus_en.html ...
  • نمایش کامل مراجع