واکاوی مدیریت عملکرد در تحقق تعالی سازمانی

زمینه و هدف : سازمانها برای متعالی شدن و رسیدن به سازمانی با عملکرد بالا ، نیازمند طرح ریزی و عملیاتی کردن برنامه های ساختار یافته هستند.به عبارت دیگر سازمانها برای رویارویی با دنیای پرتلاطم اطراف خود نیازمند سازوکاری هستند تا به حرکت آنها جهت دهدو در مسیر چشم انداز سازمان هدایت کند که این سازوکار ، مدیریت عملکرد سازمان می باشد. [6]در این مطالعه سعی شده است مروری تفصیلی و جامع بر سیستم مدیریت عملکرد به عنوان یکی از اصلی ترین فرآیندهای تعالی سازمانی انجام گیرد.روش پژوهش: این پژوهش، به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام شده و اطلاعات مورد نیاز آن با استفاده از بانک های اطلاعاتی مختلف همچون sid ، google scholar و isi و... گرداوری شده است.یافته ها :بر اساس یافته های حاصل از مطالعات سازمانی که به پیشرفت و تعالی فکر میکند و فرهنگ برنامه محوری و نیز بازخورد محوری را به عنوان زیرساخت اصلی در پیادهسازی کلیه مدلهای مدیریت عملکرد در خود نهادینه کرده است، باید نهایتا از هر دو رویکرد و مفهوم مدلها بهره بگیرد، یعنی مدلهای استراتژیک و کیفیت را در کنار یکدیگر و به صورت همسو و یکپارچه مورد استفاده قرار دهد. به این صورت که از قوت مدل EFQM در خودارزیابی و غنیسازی فرآیندها و از قوت BSC در آینده گرایی و تبدیل استراتژیها به عمل، به ایدهآلترین روش استفاده کند [14] نتیجه گیری : مدیریت عملکرد رفتار فردی و سازمانی را سامان داده و عملکرد افراد را در سطوح پایین تا بالای سازمان بهبود میبخشد.یافته های پژوهش حاکی از این است، سازمانهایی که از مدیریت عملکرد کارا و موثری برخوردارند، دارای سود بیشتر، گردش مالی بهتر و بهرهوری بالاتری هستند. مدیریت عملکرد کارکنان می تواند به عنوان سیستمی پیش فعالانه در نظر گرفته شود که عملکرد کارکنان را در راستای دستیبای به اهداف و عملکرد مورد نظر سازمان مدیریت می کند. در واقع بین اهداف سازمانی و فردی برای دستیابی به تعالی در عملکرد توازن و یکپارچگی ایجاد می کند.

کلیدواژه ها:

مدیریت عملکرد ، تعالی سازمانی ، ارزیابی سازمانی ، استراتژی