چالش های انسانی سازمان ملل متحد در هزاره سوم

سازمان ملل متحد توسط متفقین در سال 1945 و بعد از پایان جنگ جهانی دوم که دول محور آن را به دنیا تحمیل کرده بودند تاسیس شد و در منشور مقرر گردید که به دنبال تحقق چهار هدف اصلی که همانا حفظ صلح و امنیت بین المللی، گسترش ارتباطات دوستانه میان کشورها با احترام متقابل به حاکمیت یکدیگر، افزایش همکاری های بین المللی با لحاظ رعایت موازین حقوق بشر و تلاش برای دستیابی به این اهداف در قالب یک سازمان بین المللی باشد و انصافا0 این نهاد بین المللی در پایان دادن به جنگهای جهانی موفق عمل کرده است. اما اولویت تلاشهای سازمان ملل متحد موضوعات سیاسی است که میتواند موجب بروز تنش و اصطکاک بین المللی گردد و در طول این هفت ده ه کمتر به چالشهای انسانی دهکده جهانی پرداخته شده است. در این تحقیق تلاش داریم به شناخت پنج دغدغه اصلی ملتها که همانا فقر، گرسنگی، بهداشت، اشتغال و تبعیض است پرداخته با این هدف که راه حلهایی را پیشبینی و توصیه کنیم که موجب توانمندسازی سازمان ملل متحد گردیده و بدین طریق جامعه جهانی را مکانی خوشایند برای عموم بشریت سازیم. روش مطالعه در این پژوهش توصیفی - تحلیلی بوده و یافته های اصلی تحقیق نشان میدهد که علیرغم پایان جنگهای جهانی به لحاظ تعارض منافع کشورها بویژه ابرقدرتها سازمان ملل متحد تلاش خود را معطوف به تحکیم صلح و امنیت بین المللی و پاسداری از نظم عمومی بین المللی نموده و فرصت و توان مالی برای حل مشکلات پنج گانه فوق الذکر در سطح جهان را ندارد. در نهایت نتایج بدست آمده حاکی از آن است که اگر سازمان ملل متحد در آینده نزدیک به حل چالشهای انسانی ذکر شده به صورت جدی مبادرت نورزد هر یک از این معضلات به تنهایی یا با هم میتواند موجب تهدید صلح، نقض صلح و بروز مناقشات انسانی خرد و کلان در دهکده جهانی شوند.

کلیدواژه ها:

سازمان ملل متحد ، تروریسم ، فقر ، تبعیض ، عدالت توزیعی