تحلیل روان شناختی شخصیت کودکان در داستان های هوشنگ مرادی کرمانی براساس نظریه ی کارن هورنای

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 344

فایل این مقاله در 17 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_LIR-1-2_002

تاریخ نمایه سازی: 3 اردیبهشت 1399

چکیده مقاله:

ادبیات کودک و نوجوان ادبیاتی است متنوع و از دیدگاه های مختلف قابل بررسی. لذا هدف پژوهش حاضر مطالعه ی شخصیت و شخصیت پردازی در داستان های هوشنگ مرادی کرمانی بر مبنای نظریه ی شخصیت در اندیشه ی کارن هورنای است. این مطالعه به لحاظ روش شناسی، کیفی است. جامعه ی پژوهش حاضر شامل داستان های کودکان و نوجوانان از هوشنگ مرادی کرمانی گزینش وتحلیل شد. از میان داستان های این نویسنده، داستان هایی انتخاب شده است که شخصیت های آن ها را بتوان با نظریه ی کارن هورنای تحلیل روان شناختی کرد. نتایج بررسی ها نشان می دهد که تضاد اساسی موجود در شخصیت ها باعث شده است که آن ها به سه تیپ مهرطلب، برتری طلب و انزوا طلب، بگروند. تمام تیپ های شخصیتی، برای رهایی از رنج وآزار عصبی، به خود آرمانی، متوسل شده اند و در برخورد با دیگران عمدا یا به صورت ناخودآگاه ماسک به صورت می زنند و احساس می کنندکه خود حقیقی را از دیگران پنهان کرده اند. در تمام شخصیت های داستان ها، اضطراب بنیادی به عنوان اساسی ترین اصل در نظریه ی هورنای قابل مشاهده است،اضطرابی که از خانواده، محیط و اجتماع نشات می گرفت و در دوران طفولیت برکودک تحمیل شده است و به یک رفتارعصبی مخرب، تبدیل شده است.

کلیدواژه ها:

اضطراب اساسی ، کودکان و نوجوانان ، شخصیت ، نظریه ی کارن هورنای

نویسندگان