تعهد هنری و نسبت آن باتعیین جایگاه اجتماعی هنرمند

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 778

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

AVOA06_008

تاریخ نمایه سازی: 3 اردیبهشت 1399

چکیده مقاله:

جایگاه هنرمند در ادوار مختلف تاریخ به سبب تفاوت در مفهوم هنر و رابطه هنر و خرد دستخوش تغییرات بنیادین بوده است. از ایده خلاقه آفرینش که خالق را در مقام هنرمند اول قرار می داد تا عصر سلطه فلسفه دین یا الهیات که در آن هنرمند در مقام صنعتگری صرف مجری ایده های برتر و سرنمون ها بود و خود فاقد هرگونه اعتبار ویژه اجتماعی و یا پس از آن که با ظهور رنسانس هنرمند دانشمندانی پدیدار شوند که باتاکید بر تفوق ایده های انسانی موقعیت جدیدی را ایجاد نمودند که نهایتا در قرن بیستم با ظهور هنر مفهومی تعریف جدیدی از هنرمند فیلسوف، را به منصه ظهور رسانید. اما با زوال اندیشه مدرن و برپایی نظام های نقادی آن، ناقوس پایان و مرگ بسیاری از مفاهیم به صدا درآد. جستار حاضر که با روش توصیفی تحلیلی و با هدف روشن ساختن نسبت میان تعهد هنری و جایگاه اجتماعی هنرمند در تاریخ به ویژه در دوران متاخر ایران انجام شده است، نشان خواهد داد که در ابتدای تاریخ هنرمند در مقام خالق، هم پایه داستان های اساطیری خلقت، دارای توانمندی و کنش گری ویژه در امر خلقت است و هنرش در تعهد امر آفرینش گرایانه تعبیر می شود، در حالی که در ادوار بعد که ا یده هنری از انحصار ذهن وادراک شخصی هنرمند خارج می گردد، هنر به اندیشه و باور حامیانش تعهدا معطوف و مقید می گردد، این امر گرچه اثر هنری را دارای ارج و اهمیت می کند، اما جایگاه هنرمند را به مقام صنعتگری گمنام تنزل می دهد. در عصر خرد، بار دیگر هنرمند با تعهدی که نسبت به خلق اثر هنری مبتنی بر اندیشه فردی به دست می آورد، موفق به کسب مقامی ویژه در عرصه اجتماعی می گردد.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

مینا محمدی وکیل

دکترا پژوهش هنر عضو هیئت علمی دانشگاه هنر دانشگاه الزهرا تهران