خوانش لوح یاد بود نفیسه بانو دختر سلطان عادلشاه لاری پس از قریب پانصد سال

*یک لوح بسیار زیبا و با نقوش هندسی و نگاره های اسلیمی به تاریخ نهصد و پنجاه هجری قمری (حدود پانصد سال قبل) در شهر لار*

 *٩٥٠هجری قمری مطابق با ١٥٤٣ میلادی برابر با ٩٢٢ خورشیدی*

توفیت الطاهره المسماه به نفیسه بنت عادل حضره القدسیه

آن «نفیسه پاک » دختر حضرت عادل مقدس از دنیا رفت

 *با لطف خدای سبحان موفق شدم پس از پانصد سال از تاریخ کتابت الواح،، این الواح مهم را علی رغم پیچیدگی و صعوبت در خوانش ،، در حدود چهارسال قبل و با تلاش چند ماهه و با همراهی و کمک جناب اقای دکتر محمد ابراهیم انصاری لاری و جناب اقای سید محمد باقر حسینی هرجی ،، خوانش را تکمیل و قرائت را کامل نمایم*

*لوح وفات نفیسه دختر عادل شاه لاری* 

اما عادل شاه لاری کیست ؟

عادل شاه لاری از امرای میلادی لار و هم اوست که ممره ونیزی سیاح و تاجر مشهور کشور محروسه ونیز به خدمت امیر عادل شاه لاری شرفیاب میشود و حال آنکه در عجب است از امنیت راههای لارستان

*پرسش او از امیر لارستان و پاسخ پادشاه در تاریخ اینگونه ثبت گردید :*

ممره !

سوالی دارم شما در مسیر جاده های لارستان تکس عبور کالا نمیگیرید ( منطقه آزاد تجاری و فری زون در پانصد سال قبل ). ولی راهداران شما در طول راه از هیچ حمایتی از تجار و قوافل تجاری دریغ نمیکنند

 به لار وارد شدم مغازهای پر از کالا بدون نگهبان که صاحبان مغازه برای فریضه نماز به مسجد رفته بودند مایه تعجب من شد

عادل شاه پاسخ داد:

*شهر لار نمونه کامل عدالت است*

*ما فقر را ریشه کن کردیم*

عادل شاه لاری شاعر ، عارف و موسیقیدان بود و به نوشته مورخین هم عصر ،از جمله مولف مشهور کتاب وزین روضه السلاطین یعنی سلطان محمد هروی که اینچنین آورده است

عادل شاه لاری از اولادان گرگین میلاد بود و مثل او پادشاه عادل پیدا نشده و تا غایت از ابتدای کار به همه نکویی از او استماع کرده میشود و در خوش طبعی و ادوار مشهور عالم بود و این غزل از او شهرت دارد و مقبول تر از این غزل نقش نبسته است : 

یار جفادار من گرچه وفایی نداشت 

هر که جدا ماند از او هیچ صفایی نداشت 

دوش که پیکان یار در دل تنگم نبود

 چون جرس بی زبان هیچ صدایی نداشت 

*همچنین*

ابونصر سام میرزا (۹۲۳----۹۷۴ هجری قمری )

فرزند شاه اسماعیل یکم ( موسس سلسله صفویه) هنرمند خطاط و شاعر و نویسنده و صاحب تذکره سامی و یا تحفه سامی که شرح حال پادشاهان و سلاطین و بزرگان شعر و ادب را در مجموعه تحفه سامی گردآورده ،،،در خصوص پادشاه لار چنین اورده 👇

تحفه سامی :

 *شاه عادل*

*چند سال سلطنت شهر لار تعلق بدان حکومت شعار داشت . پادشاه خوش طبع و کامکارو سرور شجاع چابک سوار بود و در کمانداری و شکار اندازی روح بهرام گور از او منفعل و در استعمال نیزه و شمشیر صد چو گیو و پشین از وی خجل نسب او به گرگین میلاد میرسد قریب بسهزار سال است که حکومت ان ولایت در آن خاندان است*

در شهور سنه اثنین و خمسین و تسعمائه بدست یکی از مجهولین بزخم کارد کشته گشت و این مطلع از جمله اشعار اوست و در ایجاد آورده شد

مطلع

*کهن شد قصه مجنون حدیث درد من بشنو*

*بهر افسانه عمر خود مکن ضایع سخن بشنو*

جناب نوید بازیار عکاسی فنی لوح را انجام دادن که موجب امتنان و سپاس بیکران است از جناب حاج عبدالکریم آوازه و آقایان برادران رضوانیان که در بررسیهای میدانی همراه بوده اند نیز سپاسگزاریم

منوچهر عابدی راد اسفند ماه ۱۴۰٣ خورشیدی