تجلی روح در سنگ: آگوست رودن و حکمت اسلامی در هنر مجسمه سازی
تجلی روح در سنگ: آگوست رودن و حکمت اسلامی در هنر مجسمه سازی
تصور کنید هنرمندی بتواند با دستانش به سنگ جان ببخشد، آنچنان که گویی نفس می کشد، احساس دارد و داستانی از اعماق وجود را روایت می کند! آگوست رودن (Auguste Rodin)، هنرمند بی نظیر قرن نوزدهم و بیستم میلادی، مرزهای میان واقعیت و خیال را در هم شکست. او مجسمه سازی را از قالب های خشک و سنتی رها ساخت و به آن روح، حرکت و حیات بخشید. رودن نه فقط سنگ را می تراشید، بلکه حکمت الهی را در دل آن به تصویر می کشید. هنر او تلاشی بود برای کشف و بازنمایی "آیات الهی" در قالب سنگ، با دیدگاهی همسو با نگرش عرفانی اسلام که معتقد است "هرچه در هستی است، ذاکر اوست." (مجلسی، ۱۴۰۳ هجری قمری، ج ۶۷، ص ۳۷۷). این مقاله به بررسی جنبه های نوآورانه هنر رودن و ارتباط آن با مفاهیم فلسفی و عرفانی اسلامی می پردازد.
1. رودن: طردشده ای که هنر را متحول کرد (رویارویی با سنت و جستجوی حقیقت)
رودن، بر خلاف هنرمندان هم عصر خود، مجسمه هایی می آفرید که مملو از احساسات عمیق انسانی و "نقص های طبیعی" بدن بود (Butler, 1993, p. 15). او به جای تکیه بر ایده آل های بی روح و کمال تصنعی، به دنبال "حقیقت وجودی انسان" بود، با تمام ضعف ها و قوت هایش. اما آکادمی هنر فرانسه، که غرق در سنت های کلاسیک بود، آثار او را نپذیرفت. آن ها معتقد بودند که مجسمه های رودن بیش از حد واقعی هستند و گویی مستقیما از بدن زنده قالب گیری شده اند (Elsen, 2003, p. 14). این طرد شدن در واقع نشان از نوآوری رادیکال رودن داشت.
در حکمت اسلامی، "حقیقت (حق)" یکی از نام های خداوند است (ابن عربی، بی تا، ج ۱، ص ۱۷۸). جستجوی حقیقت، غایت و هدف زندگی انسان مومن است. رودن، با تمرکز بر واقعیت و نقص های طبیعی، گویی به دنبال یافتن "جلوه های حق" در وجود انسان و جهان هستی بود. رد شدن از سوی آکادمی، در واقع نشان از "مخالفت با سنت های تقلیدی و جستجوی اصالت و نوآوری" بود، که در تفکر اسلامی نیز جایگاه ویژه ای دارد. در حکمت اسلامی، "تقلید کورکورانه" مذموم شمرده شده و "اجتهاد و نوآوری" در فهم دین و جهان، مورد تشویق قرار گرفته است (خمینی، ۱۳۷۹، ص ۲۹۸).
2. "متفکر": یک مجسمه، هزاران معنا (تامل در هستی و سرنوشت انسان)
"متفکر" ("Le Penseur")، یکی از مشهورترین و تاثیرگذارترین آثار رودن است: مردی که بر روی سنگی نشسته، چانه اش را بر دست گذاشته و در دریای تفکر غرق شده است. این مجسمه، ابتدا بخشی از پروژه عظیم "دروازه های دوزخ" ("La Porte de l'Enfer") بود، اما به قدری قدرتمند و گیرا بود که به یک اثر مستقل و جهانی تبدیل شد (Le Normand-Romain, 2007, p. 45). "متفکر"، نه فقط یک مجسمه، بلکه یک "پرسش عمیق از هستی انسان" است. او نماینده ای از "انسان در جستجوی معنا" است، انسانی که در برابر عظمت جهان و پیچیدگی سرنوشت خود، به تفکر و تامل فرو رفته است.
در فلسفه اسلامی، "تفکر " جایگاه بسیار والایی دارد (طباطبائی، ۱۳۷۴، ج ۱، ص ۵۶). قرآن کریم، بارها انسان را به "تدبر و تفکر در آیات الهی" دعوت می کند (قرآن کریم، سوره حشر، آیه ۲۱). تفکر، کلید گشایش درهای حکمت و معرفت است. "متفکر" رودن را می توان نمادی از "انسان عاقل و خردمند" دانست که به "خودشناسی و خداشناسی" از طریق تفکر و تامل در هستی می پردازد. از سوی دیگر، در حکمت اسلامی، "بار امانت الهی" بر دوش انسان نهاده شده است، که همان "عقل و اختیار" است (قرآن کریم، سوره احزاب، آیه ۷۲). این امانت، مسئولیت سنگینی را بر دوش انسان می گذارد و او را در برابر خداوند، مسئول اعمال و اندیشه های خود می سازد. "متفکر" رودن، شاید نمادی از این "بار مسئولیت" و "تعهد انسان به حقیقت" باشد.
3. "بوسه": عشق در سنگ حک شده (تجلی عشق و زیبایی)
در تقابل با "متفکر" که نماد تفکر و تنهایی است، مجسمه "بوسه" ("Le Baiser") را داریم: زوجی که در آغوش هم، عشقی پرشور و عمیق را به تصویر می کشند! این اثر، تجلی "عشق انسانی" در اوج زیبایی و لطافت است (Grunfeld, 1987, p. 92). بر خلاف مجسمه های رسمی و خشک آن دوران، "بوسه" سرشار از زندگی، احساس و حرارت است (Tancock, 1976, p. 112). این اثر، "انقلابی در بازنمایی عشق" در هنر مجسمه سازی به شمار می رود.
در عرفان اسلامی، "عشق" جایگاه بسیار والایی دارد. عشق، هم "صفت الهی" و هم "جوهره وجود انسان" است (غزالی، بی تا، ج ۳، ص ۲۵). "عشق الهی" منشا خلقت عالم است و "عشق انسانی" جلوه ای از آن عشق ازلی است. مجسمه "بوسه" رودن را می توان تجلی "جمال الهی" در قالب "عشق انسانی" دانست. در حکمت اسلامی، "زیبایی" نیز یکی از نام های خداوند است (کاشی، ۱۳۷۶، صص ۲۱-۲۲). هنر، تلاشی است برای بازنمایی این زیبایی در قالب های محسوس. رودن با خلق "بوسه"، نه فقط یک اثر هنری زیبا، بلکه "آیه ای از جمال الهی" را به نمایش گذاشته است.
4. رودن: مجسمه سازی که احساس را به سنگ بخشید (رهایی از قالب ها و جستجوی اصالت)
رودن به دنیای هنر نشان داد که مجسمه ها نباید بی احساس، بی روح و ایستا باشند! او "مرزهای هنر مجسمه سازی" را جابجا کرد و راه را برای نسل های بعدی هنرمندان باز نمود (Descharnes & Chabanais, 1967, p. 78). او به خطوط ناتمام، سطوح خشن و "ناقص بودن" علاقه خاصی داشت، چرا که معتقد بود: "ناقص بودن، همان چیزی است که هنر را زنده و پویا می کند!" (Rodin, 1911, p. 45). او در "نقصان"، "کمالی پنهان" را می دید.
در حکمت اسلامی، "کمال مطلق" تنها مختص خداوند است و "مخلوقات" همگی دارای نقص و محدودیت هستند (صدرالمتالهین، ۱۳۶۳، ج ۷، ص ۱۲۳). اما همین "نقصان"، نشان از "فقر وجودی مخلوق در برابر غنای مطلق خالق" دارد. رودن با تاکید بر "ناقص بودن" در هنر، گویی به این "حقیقت هستی شناسانه" اشاره می کند. از سوی دیگر، در عرفان اسلامی، "جمال و جلال الهی" در کنار هم قرار دارند. "جلال" به معنای عظمت و کبریایی خداوند و "جمال" به معنای زیبایی و لطافت اوست (قیصری، ۱۳۷۵، ص ۳۹۸). رودن با به تصویر کشیدن "سطوح خشن و خطوط ناتمام"، شاید به دنبال بازنمایی "جلال الهی" در کنار "جمال" آن بوده است. در واقع، هنر رودن، تلاشی است برای "جمع بین اضداد" و دیدن "وحدت در کثرت"، که از اصول اساسی حکمت اسلامی است (همان، ص ۴۰۲).
نتیجه گیری
آگوست رودن، از یک هنرمند طردشده و ناشناخته، به بزرگ ترین و تاثیرگذارترین مجسمه ساز قرن خود تبدیل شد! سرنوشت او، گواهی بر "پیروزی اصالت و نوآوری بر سنت های تقلیدی و جمود فکری" است. رودن به ما نشان داد که "سنگ هم می تواند احساس داشته باشد"، اگر با نگاهی عارفانه و دلی آگاه به آن نگریسته شود و با دستان هنرمندانه تراشیده شود! او "زبان سنگ" را کشف کرد و به ما آموخت که چگونه به "سخن سنگ" گوش فرا دهیم. شاید راز ماندگاری و عظمت رودن در همین نکته نهفته باشد: "او زندگی را در سنگ حک کرد!" او نه فقط مجسمه ساخت، بلکه "روح هستی" را در آثار خود به تجلی درآورد و به ما یادآوری کرد که "حیات و معنا، در همه جا حضور دارد، حتی در جمادات!" هنر رودن، پلی است میان دنیای محسوس و نامحسوس، ماده و معنا و انسان و حکمت الهی.
فهرست منابع
- ابن عربی، محمد بن علی. (بی تا). الفتوحات المکیه. بیروت: دار صادر.
- Butler, R. (1993). Rodin: The Shape of Genius. Yale University Press.
- Descharnes, R. & Chabanais, J.F. (1967). Auguste Rodin. Macmillan.
- Elsen, A. E. (2003). Rodin's Art: The Rodin Collection of the Iris & B. Gerald Cantor Center for Visual Arts at Stanford University. Oxford University Press.
- غزالی، محمد بن محمد. (بی تا). احیاء علوم الدین. بیروت: دار المعرفه.
- خمینی، سید روح الله. (۱۳۷۹). صحیفه امام (مجموعه آثار). تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
- کاشی، عزالدین محمود بن علی. (۱۳۷۶). مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
- قیصری، داود بن محمود. (۱۳۷۵). شرح فصوص الحکم قیصری. قم: انتشارات بیدار.
- قرآن کریم.
- مجلسی، محمدباقر. (۱۴۰۳ هجری قمری). بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
- مولوی، جلال الدین محمد بن محمد. (بی تا). مثنوی معنوی. تهران: انتشارات امیرکبیر.
- Le Normand-Romain, A. (2007). The Thinker. Musée Rodin.
- Rodin, A. (1911). Art: Conversations with Paul Gsell. Small, Maynard & Company.
- صدرالمتالهین، محمد بن ابراهیم. (۱۳۶۳). الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
- طباطبائی، سید محمدحسین. (۱۳۷۴). المیزان فی تفسیر القرآن. تهران: دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
- Tancock, J. L. (1976). The Sculpture of Auguste Rodin: The Collection of the Rodin Museum, Philadelphia. Philadelphia Museum of Art.
با آرزوی موفقیت و روشنایی در مسیر علمی و آموزشی تان
خواهان دعای خیر، محمدزاده، معلمی کوچک در مسیر روشنایی