پاسخ به شبهه عدم درج نام حضرت مهدی در «حدیث دوازده خلیفه» از منظر مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی
پاسخ به شبهه عدم درج نام حضرت مهدی در «حدیث دوازده خلیفه» از منظر مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی
محمدحسین ایراندوست، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم
*****
مقدمه :
«حدیث دوازده خلیفه» حدیث مشهوری است که با الفاظ مختلف (مثل خلیفه، امیر، نقیب و امام) و از طرق متعدد از جابر بن سمره از پیامبر اکرم (ص) نقل شده و در منابع حدیثی شیعه و سنی آمده است. به عنوان مثال در صحیح بخاری از پیامبر اسلام (ص) نقل شده که خلفای بعد از خود را در دوازده خلیفه منحصر کرده و همه از قبیله قریش هستند. تقریبا همه حدیث شناسان اهل سنت ، این حدیث را حدیثی صحیح می دانند. و دانشمندان شیعی هم این حدیث را دلیلی بر امامت امامان دوازده گانه خود می دانند. اما آنچه محل شبهه شده است ، این نکته است که عالمان اهل سنت نظر واحدی درباره مصداق این دوازده نفر ندارند. و لذا برخی افراد که قصد شبههافکنی دارند بدون توجه به روایات بسیاری دیگر و بدون تامل در الفاظ و عبارات مختلف « حدیث دوازدهگانه» این شبهه را مطرح نمودند که نام حضرت مهدی(عج) در خلفای دوازدهگانه نیست. همین سئوال را مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی در کتاب «نظام امامت و رهبری» مطرح نموده و پاسخ دادهاند.
1- حدیث دوازده خلیفه:
روایات متعددی در منابع اهل سنت و شیعه با سند های صحیح از پیامبر اسلام (ص) بدین مضمون نقل شده که «برای این امت دوازده نفر خلیفه خواهند بود که همه آنان از قریش اند».
درباره این که مراد از دوازده خلیفه چیست و مصادیق آن چه کسانی هستند، تفسیر های متعددی از علمای اهل سنت نقل شده است. این حدیث در منابع شیعی با همین مضمون بازتاب داشته است با این تفاوت که مصادیق آن هم بیان شده است. بطور کلی می توان این حدیثرا در منابع شیعی در دو حالت کلی جستجو کرد:
الف- معرفی اولین و آخرین خلیفه :
مانند روایت امام صادق(ع) از رسول اکرم(ص) که فرمود: امامان بعد از من دوازده نفرند. اول آن ها علی بن ابی طالب(ع) می باشد و آخر آنان قائم(عج) است. پس این عده جانشینان و اوصیاء و اولیاء من هستند و از طرف خداوند بر امت من حجت می باشند. مومن اقرار به امامت آنان می کند و کافر هم منکر فضل و مقام آن ها می باشد.[i]
ب- معرفی همه خلفای دوازدهگانه:
در برخی روایات شیعی، اسم تک تک خلفاء دوازده گانه بیان شده است. مانند حدیث مشهور جابر که از رسول خدا(ص) معنای «اولی الامر» در آیه اطاعت را می پرسد. حضرت فرمود: آن ها جانشینان و پیشوایان بعد از من هستند. اول آن ها علی بن ابی طالب، بعد حسن(ع) سپس حسین(ع)، بعد علی بن الحسین(ع) سپس محمد بن علی(ع) که در تورات معروف به باقر است و تو او را خواهی دید وقتی او را ملاقات کردی سلام مرا به او برسان. سپس صادق جعفر بن محمد(ع) بعد موسی بن جعفر(ع) سپس علی بن موسی(ع) بعد محمد بن علی(ع) سپس علی بن محمد(ع) آن گاه حسن بن علی(ع) سپس هم نام و هم کنیه من حجه الله در زمین و بقیه الله در بین مردم پس از حسن بن علی، آن کسی که خداوند به دست او شرق و غرب را فتح می کند[ii].
2- منشا اختلاف :
آنچه مسلم است اینکه در بسیاری از منابع تفسیری، تاریخی و روایی سنی و شیعه متن «حدیث دوازده خلیفه» آمده است که در همه آنها رسول اله از دوازده جانشین خود خبر داده و بنا به نقل «مسلم» در کتاب «صحیح»، عزت اسلام به این دوازده جانشین بستگی دارد. با وجود این ، برخی متکلمین اهل سنت به علل مختلف نخواسته اند مصادیق راستین ایشان را معرفی یا تایید کنند. و یا به تفسیرهای دور از واقعیت پرداختهاند. و همین منشا برخی شبهات شده است. همین تفاسیر غیر واقعی سبب شده تا برخی از عزیزان اهل سنت در تفسیر و تبیین مصداق خلفای دوازده گانه به شدت دچار حیرت و سردرگمی شوند. زیرا از طرفی این روایات با سند روشن و بدون خدشه، در منابع معتبر آنان نقل شده که مورد اتفاق آنها است. و در اصل پذیرش آن کاری نمیتوان کرد. اما از سوی دیگر، ویژگی هایی که در متن این روایات وجود دارد؛ مثل انحصار به عدد «دوازده»، بر مبنا و خلفای مورد نظر اهل سنت تطبیق نمی کند. جناب « ابن جوزی» (۵۱۱ -۵۹۷ق )، مورخ ، مفسر و فقیه حنبلی در قرن ششم هجری، این حیرت را در کتاب « کشف المشکل من حدیث الصحیحین» چنین بیان کرده است:
«بحث پیرامون این روایت را طولانی کردم و در جستجوی گمانه ها بر آمدم؛ کسی را ندیدم که به مقصود این روایت دست یافته باشد.[iii]» این سخنان از سوی برخی عالمان و دانشمندان آنها و نیز وجود تفاسیر غیرواقعی یا رخداد «حیرت» یا «خود را به حیرت افکندن» ، سبب ایجاد شبهههایی شده است. که در اینجا به نقل و پاسخ یکی از آنها می پردازیم:
3- اصل شبهه:
آیا امام مهدی(عج) از ائمه اثناعشر است که حضرت رسول معظم اسلام(ص) امت را به امامتشان مژده داده است؟
4- پاسخ مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی:
در این مورد اختلافی بین شیعه و اهل سنت به نظر نمی رسد و همه بر این اتفاق دارند که حضرت مهدی(ع) امام دوازدهم از ائمه اثناعشر(علیهم السلام) است، و به طورمتواتر ثابت است که پیغمبر(ص) از امامت و خلافتشان خبر داده است، و لذا «ابوداوود سجستانی» که صاحب یکی از «صحاح سته[iv]» و از مشاهیر محدثین اهل سنت به شمار می رود، یکی از کتاب های سنن خود را به «مهدی» اختصاص داده و آن را «کتاب المهدی» نامیده است، در این کتاب، اولین احادیثی را که روایت می کند، حدیث ائمه اثناعشر می باشد.[v]
بنابراین، این موضوع که حضرت مهدی(ع) امام دوازدهم است، مثل اصل ظهور مهدی(ع) مسلم و مورد اتفاق مسلمین است.[vi]
5- تجزیه و تحلیل پاسخ
چند نکته را ایشان در این پاسخ وزین و مختصر تاکید کردند:
5-1- اتفاق شیعه و سنی بر امام دوازدهم :
آنچه ایشان باختصار فرمودند به تفصیل برخی از دانشمندان اهل سنت در گذشته و حال، کتاب هایی مستقل در موضوع امام مهدی (عج) نوشته اند مثلا ابونعیم اصفهانی (۳۳۶-۴۳۰ق) که محدث و مولف نامدار اهل سنت است در مجموعه الاربعین خود روایاتی را ذکر کرده است. تنظیم این احادیث آنقدر جلب توجه نموده که مرحوم علی بن عیسی اربلی در کتاب کشف الغمه می نویسد: چهل حدیث درباره مهدی موعود به دست آورده ام که حافظ ابونعیم اصفهانی آنها را جمع آوری کرده و من هم به ترتیبی که او ذکر نموده ، می آورم. علاوه براو ، جناب حافظ جلال الدین عبدالرحمن بن ابی بکر سیوطی شافعی(۸۴۹-۹۱۱ق) از عالمان اهل سنت و مولف آثار بسیار در حدیث و تاریخ و تفسیر و علوم دیگر، در کتاب «العرف الوردی فی اخبار المهدی (عج)» روایاتی را آورده است.
بعضی از علمای اهل سنت در مقام دفاع از عقیده مهدویت و رد منکران این عقیده، کتاب و مقاله نوشته اند مانند «محمد صدیق مغربی» که در رد گفتار «ابن خلدون» کتابی نگاشته و به سختی از او انتقاد کرده است.
این ها فقط نمونه هایی اندک از موضع اهل سنت در برابر مسئله مهدویت است. بنابراین مسئله مهدویت هیچ اختصامی به شیعه امامیه ندارد. اینکه برخی وهابی ها در مناظرات خود ادعا کرده اند که هیچ حدیثی در مورد مهدویت وجود ندارد و نام ایشان در «حدیث دوازدهخلیفه» نیست ، همه ناشی از جهل و یا از عناد شدید او نسبت به اهل بیت و اسلام می باشد. ما برای بطلان این شبهه گزارش مختصری از احادیثی میآوریم که در باره حضرت مهدی(عج) و قیام او در آخرالزمان در برخی کتابهای حدیثی و تفسیری اهل سنت است.
الف) - المستدرک حاکم نیشابوری :
حاکم نیشابوری، محدث، قاضی و تراجم نگار شافعی قرن چهارم بود. وی در کتاب «المستدرک» چندین حدیث در این رابطه نقل کرده و آنها را بر شرط بخاری و مسلم صحیح دانسته است. چراکه او در این کتاب کوشیده است احادیثی را گرد آورد که شرایط صحت احادیث موجود در صحیحین را داشته باشند. روایات راجع به حضرت مهدی (عج) چنین اند :
1- قال رسول الله (صلی الله علیه و سلم) المهدی منا اهل البیت اشم الانف اقنی اجلی یملا الارض قسطا وعدلا کما ملئت جورا و ظلما....
2- ذکر رسول الله (ص) المهدی فقال هو من ولد فاطمه.
3- ان رسول الله (ص) قال: یخرج فی آخر امتی المهدی یسقیه الله الغیث وتخرج الارض نباتها ...
4- ان رسول الله (ص) قال: تملا الارض جورا وظلما فیخرج رجل من عترتی الحدیث هذا حدیث صحیح علی شرط مسلم ولم یخرجاه.
5- عن النبی (صلی الله علیه و سلم) قال: یکون فی امتی المهدی ان قصر فسبع و الا فتسع تنعم امتی فیه نعمه لم ینعموا مثلها قط...[vii]
ب- صحیح ابن حبان :
ابوحاتم، محمد بن حبان بستی (۸۸۳–۹۶۵م) محدث ، فقیه شافعی ، مورخ و لغوی تمیمی و محدث برجسته ایرانی- سجستانی بود. از استادان برجسته اش ابوبکر ابن خزیمه بود و ابوعبدالله حاکم نیشابوری از او روایت کرد. وی احادیثی در باره مهدویت اینگونه نقل شده است:
1- عن النبی (صلی الله علیه و سلم) قال: لا تقوم الساعه حتی تمتلئ الارض ظلما وعدوانا ثم یخرج رجل من اهل بیتی او عترتی فیملوها قسطا وعدلا کما ملئت ظلما وعدوانا.
2- قال رسول الله (صلی الله علیه و سلم): لا تقوم الساعه حتی یملک الناس رجل من اهل بیتی یواطئ اسمه اسمی واسم ابیه اسم ابی فیملوها قسطا وعدلا. [viii]
ج- موارد الظمآن :
این کتاب تحت عنوان «موارد الظمآن الی زوائد ابن حبان» نوشته نور الدین علی بن ابی بکر الهیثمی است. در این کتاب چندین حدیث تحت عنوان« باب ما جاء فی المهدی» به این ترتیب نقل شده است:
1- قال رسول الله (ص) : لو لم یبق من الدنیا الا لیله لملک فیها رجل من اهل بیت النبی.
2- قال رسول الله (ص) : لو لم یبق من الدنیا الا لیله لملک رجل من اهل بیتی یواطیء اسمه اسمی.
3- قال رسول الله (ص) : لا تقوم الساعه حتی یملک رجل من اهل بیتی یواطیء اسمه اسمی واسم ابیه اسم ابی فیملاها قسطا وعدلا.
4- قال رسول الله (ص) : یخرج رجل من اهل بیتی یواطیء اسمه اسمی وخلفه خلفی فیملاها قسطا وعدلا کما ملئت ظلما وجورا.
5- عن النبی (ص) قال: لا تقوم الساعه حتی تملا الارض ظلما وعدوانا ثم یخرج رجل من اهل بیتی او عترتی فیملاها قسطا وعدلا کما ملئت ظلما وعدوانا.[ix]
5-2- تواتر حدیث دوازده خلیفه:
مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی، در پاسخ به این شبهه بر تواتر حدیث دوازده خلیفه تصریح نمودند اما ایشان در اثر دیگر خود به تفصیل به این نکته پرداخته اند. وی باب اول از کتاب «منتخب الاثر» را به این حدیث اختصاص داده اند. و نقلها و طرق مختلف حدیث را جمع آوری نمودند. مجموع نقل های این حدیث تقریبا به ۱۴۸ نقل می رسد. بر اساس آنچه مرحوم آیت الله صافی در این کتاب جمع آوری نمودند ، حدود ۱۷نفر از صحابه این حدیث را با عبارت های مختلف و نزدیک به هم از پیامبر اسلام(ص) نقل کرده اند. که عبارتند از :
جابر بن سمره ، عبدالله بن مسعود ، وهب بن عبدالله ، انس بن مالک ، ابی سعید خدری ، سلمان فارسی ، ابوهریره ، عمر بن خطاب ، واثله بن اسقع ، ام سلمه ، عبدالله بن عمر ، مکحول ، عایشه ، ابوذر غفاری ، عبدالله بن ابی ، زید بن ارقم ، ابو ایوب انصاری[x].
همچنین در ابتدا ضمن نقل روایت دوازده خلیفه از «مسند طیالسی[xi]» چنین تصریح می کند که این حدیث متواتر است و متضمن بر نص صریح و روشن عدد 12 خلیفه و جانشین است و پس از تواتر و تاکید آنکه این ائمه 12 تن بوده نه یکی کمتر نه یکی بیشتر ، آنگاه امت اسلامی بر دو قسم می شوند آنها که عدد 12 را قائلند و آن شیعه است و دیگران که اعداد دیگر گفته اند :
«هذا مع انها مفسره بهم فی الاحادیث الکثیره المتواتره المتضمنه للنص علی هذا العدد، و علی تعریفهم باوصافهم و نسبهم و اسمائهم،[xii]»
5-3- استدلال از ابوداوود سجستانی :
ایشان می فرماید ابودادود سجستانی در کتاب سنن خود «کتاب المهدی» را تصنیف نموده و اولین حدیثی که در این کتاب نقل می کند حدیث دوازده خلیفه است. در توضیح باید اشاره شود که سی و پنجمین کتاب سنن ابوداوود «کتابالمهدی» است. اولین روایت آن چنین است:
حدثنا عمرو بن عثمان، حدثنا مروان بن معاویه، عن اسماعیل یعنی ابن ابی خالد، عن ابیه، عن جابر بن سمره، قال: سمعت رسول الله صلی الله علیه وسلم یقول: « لا یزال هذا الدین قائما حتی یکون علیکم اثنا عشر خلیفه، کلهم تجتمع علیه الامه»، فسمعت کلاما من النبی صلی الله علیه وسلم لم افهمه، قلت لابی: ما یقول؟ قال: «کلهم من قریش»
یعنی : جابر بن سمره می گوید: از رسول خدا صلی الله علیه وآله شنیدم که می فرمود: پیوسته این دین پا بر جا است تا اینکه بر شما دوازده خلیفه ی که امت بر آنها اجتماع کرده بیاید. سپس از رسول خدا سخنی شنیدم که من ندانستم، به پدرم گفتم: رسول خدا چه فرمود: گفت: رسول خدا فرمود: همه آنها از قریش اند.
حدیث دوم و سوم این کتاب را هم ابوداوود همان حدیث دوازده خلیفه از طرق دیگر و با الفاظ متفاوت آورده است. اما حدیث چهارم در همین کتابالمهدی راجع به مشخصات حضرت (عج) است که به چند طریق بیان کرده است :
حدثنا مسدد، ان عمر بن عبید، حدثهم، ح وحدثنا محمد بن العلاء، حدثنا ابو بکر یعنی ابن عیاش، ح وحدثنا مسدد، حدثنا یحیی، عن سفیان، ح وحدثنا احمد بن ابراهیم، حدثنا عبید الله بن موسی، اخبرنا زائده، ح وحدثنا احمد بن ابراهیم، حدثنی عبید الله بن موسی، عن فطر، المعنی واحد، کلهم عن عاصم، عن زر، عن عبد الله، عن النبی صلی الله علیه وسلم قال: « لو لم یبق من الدنیا الا یوم» - قال زائده فی حدیثه: «لطول الله ذلک الیوم»، ثم اتفقوا - «حتی یبعث فیه رجلا منی» - او «من اهل بیتی» - یواطئ اسمه اسمی، واسم ابیه اسم ابی " زاد فی حدیث فطر: «یملا الارض قسطا، وعدلا کما ملئت ظلما وجورا» وقال: فی حدیث سفیان: «لا تذهب، او لا تنقضی، الدنیا حتی یملک العرب رجل من اهل بیتی، یواطئ اسمه اسمی».
شمارگان احادیث «کتاب المهدی» از 4279 تا 4291 است. مجموعا دوازده روایت آورده که سه حدیث اول همان «حدیث دوازده خلیفه» با عبارات و طرق مختلف است و مابقی به مشخصات حضرت مهدی اشاره می کند. از تنظیم این احادیث و چینش روایات مشخص است که نظر ابوداوود این بوده است که خلفای دوازدهگانه در روایات دیگر رسولخدا مشخص هستند و آخرین خلیفه دوازدهگانه همان حضرت مهدی(عج) است. وگرنه ذکر سه حدیث اول در کتاب المهدی از سوی کسی که از فقهای نامدار، و امام محدثان اهل سنت بوده و در واقع کارشنا
[i] - شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص ۱۸۰.
[ii] - مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۲۳،ص ۲۹۰.
[iii] - ابن الجوزی الحنبلی، جمال الدین ابوالفرج عبد الرحمن بن علی بن محمد ، کشف المشکل من حدیث الصحیحین، ج1، ص449، تحقیق: علی حسین البواب، ناشر: دار الوطن - الریاض - 1418ه
[iv] - صحاح شش گانه عبارتند از: صحیح بخاری، صحیح مسلم، صحیح نسائی، صحیح ابی داوود، صحیح ابن ماجه، و صحیح ترمذی که به این چهارتای اخیر «سنن» هم می گویند. اما درباره ابوداوود باید اشاره شود که نام کامل او : ابو داوود سلیمان بن الاشعث بن اسحاق بن بشیر بن شداد بن عمران الازدی السجستانی (۲۰۲ _ ۲۷۵ ه.ق) معروف به امام حافظ ابوداود است. وی نویسنده کتاب سنن ابوداود است که یکی از صحاح سته است. وی در سیستان متولد شد، مدتی را در مسافرت گذرانید و نهایتا در سال ۲۷۵ هجری قمری در بصره درگذشت.
[v] - ابو داوود سجستانی، سنن، ج2، ص309 311.
[vi] - صافی گلپایگانی ،آیت الله شیخ لطف الله ، نظام امامت و رهبری، پرسش پانزدهم
[vii] - محمد بن عبدالله ابو عبدالله الحاکم النیسابوری، المستدرک علی الصحیحین ، دار الکتب العلمیه – بیروت – ۱۴۱۱ه – ۱۹۹۰م، الطبعه: الاولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا ، ج۴ ص۶۰۰ – ۶۰۱ ،
[viii] - محمد بن حبان بن احمد ابو حاتم التمیمی البستی صحیح ابن حبان ، موسسه الرساله – بیروت – ۱۴۱۴ – ۱۹۹۳، الطبعه: الثانیه، ج۱۵ ص۲۳۶ ،
[ix] - علی بن ابی بکر الهیثمی ابو الحسن، موارد الظمآن ج۱ ص۴۶۳، دار الکتب العلمیه – بیروت، تحقیق: محمد عبد الرزاق حمزه.
[x] - صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ج۱، ص۱۹- ۱۰۰
[xi] - نام کامل او : سلیمان بن داود بن جارود طیالسی (133- 203ق) است. وی محدث قرن دوم و سوم، ایرانی الاصل، ساکن بصره. کنیه اش ابوداود و نسبش طیالسی، زبیری، اسدی، قرشی، فارسی و بصری بود.
[xii] - الصافی، الشیخ لطف الله؛ منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر علیه السلام ، جلد : 1 صفحه : 19