برپائی مناظرات در آخرت برای تقویت ایمان بی ایمانان (تمهیدات خداوند برای نجات دوزخیان)

4 بهمن 1403 - خواندن 6 دقیقه - 54 بازدید

تمهیدات خداوند در آخرت برای تقویت ایمان بی ایمانان (برپائی مناظرات) 

خداوند بخاطر لطف و رحمتش زمینه ایمان آوری آگاهانه و مختارانه بی ایمانان را پس از گذشت عذاب درخوری، با تمهیداتی در عوالم بعد از مرگ فراهم می کند؛ زیرا خداوند اسماء لطفی فراوانی دارد و همواره به بندگانش لطف می کند؛ از جمله این اسماء لطفی، اسم «المصلح» است که در فرازی از دعای عهد به آن اشاره شده است آنجا که می گوید: «باسمک الذی یصلح به الاولون و الآخرون»؛ بر اساس اقتضای این اسم، خداوند با تمهیداتی که در قیامت برای بی ایمانان فراهم می کند، همه انسانهای بی ایمان، از اولین تا آخرین را مجاب به ایمان و توبه کرده، و آنان را مختارانه مومن و صالح خواهد کرد. 

لذا در قرآن آیاتی آمده است که دلالت می کند که از جانب خداوند در عالم آخرت اقداماتی تمهیدی انجام می گردد تا ایمان اضطراری که با دیدن عذاب سخت خداوند برای دوزخیان بوجود آمده است (چنانکه در برخی آیات به آن اشاره شده است) تقویت گردد و به تدریج آن ایمان اضطراری به ایمان مستقری که بر اساس آگاهی شکل می گیرد تبدیل گردد، در ادامه به توضیح این آیات طی چند شماره به آن می پردازیم.

از اقدامات تمهیدی خداوند که برای ایمان آوری دوزخیان در عوالم بعد از مرگ صورت می گیرد جلسات مناظره ای است که در قیامت برای روشنگری بپا می شود.

توضیح این که در آیه (75 قصص) چنین آمده است: «و نزعنا من کل امه شهیدا فقلنا هاتوا برهانکم فعلموا ان الحق لله و ضل عنهم ما کانوا یفترون».

ترجمه : و از میان هر امتی شاهدی را بیرون می کشیم و می گوییم: «برهان خود را بیاورید.» پس خواهند دانست که حق از آن خداست، و آنچه می بافتند از دستشان می رود.

این آیه به خوبی دلالت می کند که در عالم آخرت از جانب خداوند اجمالا اقداماتی برای هدایت دوزخیان صورت می گیرد، که به ایمان آگانه و مبتنی بر فهم آنان منجر می شود؛ یعنی در حقیقت ایمان اضطراری و ناشی از عذاب دوزخیان، به ایمان آگاهانه و مبتنی بر فهم تبدیل می گردد؛ زیرا طبق مفاد این آیه، در آن روز خداوند از هر امتی و هر گروهی، شاهدی را بیرون کشیده و به صحنه بحث استدلالی و برهانی وارد می سازد، و به او گفته می شود دلیلت را بر ادعایت بیاور «فقلنا هاتوا برهانکم» و این گفتگوی برهانی و استدلالی در حضور جهنمیان منجر می شود به این که کافران و مشرکان به حقانیت حق آگاه شوند «فعلموا ان الحق لله»، و همه بافته های دروغین شان باطل شده و پوچی آنها آشکار گشته و اعتقاد به آنها منحل گردد «و ضل عنهم ما کانوا یفترون»؛ و این گونه، ایمان اضطرای آنان، که ایمانی ضعیف و غیر مستقر بود، به ایمانی آگاهانه و راسخ تبدیل خواهد شد. 

در مورد این که مراد از «شهیدا» در جمله «و نزعنا من کل امه شهیدا» کیست؟ چند احتمال وجود دارد یک احتمال این که مراد، پیامبر هر امتی است؛ زیرا مراد از «شهید» در (41 نساء) «فکیف اذا جئنا من کل امه بشهید و جئنا بک علی هولاء شهیدا» پیامبران اند، احتمال دیگر این که مراد، فرد شاخص و متدین هر امتی است که از عدول آن امت محسوب می شود؛ ولی به نظر نگارنده چون مراد از امت در «جئنا من کل امه» گروه های منحرف و گرفتار شرک هستند؛ لذا «شهید» هر امتی، فرد شاخصی است که به منزله رهبر و شاهد صدق آن گروه مطرح بوده است و در دیدگاه انحرافی گروه، او در دنیا قول و عملش شهادت به درستی راه آن گروه می داد؛ به هر جهت چه این «شهید» از رهبران الهی باشد چه از رهبران انحرافی، مدعای اصلی ما روشن است؛ زیرا خداوند فرد شاهد را از بین آن جمع بیرون می کشد، و از برای حقانیت مرام مورد ادعا، دلیل و استدلال می خواهد؛ اما وقتی در حضور گروه تابعان، روشن می شود که حجت روشنی بر درستی آن مرام وجود ندارد تابعان آن مرام از آن مرام و مذهب می برند، و به پوچی آن مرام اذعان می کنند «و ضل عنهم ما کانوا یفترون» و بجای آن به دین حقیقی رو می آورند «فعلموا ان الحق لله»؛ و کم کم مومن می شوند اما نه به ایمانی برخاسته از فشار عذاب، بلکه به ایمانی که بر اساس فهم حق و باطل برای آنان شکل می گیرد؛ و لذا در مورد درک امور حقه تعبیر «فعلموا» بکار می برد و می گوید «فعلموا ان الحق لله» و در مورد بریده شدن از امور باطل تعبیر از «ضل عنهم» بکار می برد و می گوید «و ضل عنهم ما کانوا یفترون». از سویی چون پاداش و کیفر در قیامت، عین همان اعتقادات و اعمال ما است که بشکل موجودات لذت بخش یا موذی تجسم می یابند؛ چنانچه آیاتی مثل «الیوم تجزون عذاب الهون بما کنتم تستکبرون فی الارض بغیر الحق و بما کنتم تفسقون» بر آن دلالت دارند، نتیجه چنین مناظراتی این می شود که دوزخیان گرفتار، به میزان رهائی از آراء باطله، از عذابشان کاسته، و به میزان ایمان به آراء حقه، از لذتهای اخروی بهره مند شوند.