پورنوگرافی و دیدن فیلم­های غیراخلاقی

27 دی 1403 - خواندن 4 دقیقه - 536 بازدید

مغز در سال­های نوجوانی با سرعت زیادی در حال رشد است. با این پیشرفت، سلول­های عصبی در مغز و شیارهای مسیرهای عصبی افزایش می یابند. مسیرهای عصبی با استفاده مداوم از آنها در طول زمان تشکیل می شوند. با قرار گرفتن در معرض مستمر پورن و به ویژه هنگامی که با عمل بسیار تحریک کننده مانند خودارضایی همراه است، مسیرهای عصبی در مغز کاربر نوجوان که پورن نگاه می کند، بریده می شود. درعین حال، مغز نوجوان تحت سلطه مدار پاداش و لذت است. همچنین رشد عاطفی با رشد عصبی رخ می دهد. هنگامی که یک نوجوان پورن تماشا می کند، انفجاری از انتقال دهنده عصبی پاداش «دوپامین» در مغز ایجاد می کند؛ بنابراین، این ترشح شیمیایی می تواند به نوجوان کمک کند تا در آن لحظه ای که فیلم پورن می­بیند، احساس آرامش و استرس کمتری داشته باشد. این باعث می شود که او بخواهد برای دیدن فیلم­های پورن بیشتر برنامه ریزی کند. پژوهش­ها نشان داده­اند که (DeltaFosB) پروتئینی در مغز که به واسطه پاسخ های پاداش جنسی عمل می کند، در نوجوانانی که به طور منظم پورن می بینند، بیش از حد ترشح می شود. این ترشح بیش از حد، نوجوانان را برای رابطه جنسی در سنین پایین تحریک می کند. پورنوگرافی در تمام مراحل زندگی تاثیرات منفی قابل توجهی دارد. پورنوگرافی باعث ایجاد استرس می شود و نگرش های منفی در مورد تمایلات جنسی را افزایش می دهد. نگرش نوجوانانی که پورنوگرافی مشاهده می کنند، نسبت به تمایلات جنسی خود و دیگران تغییر می کند و انتظارات و رفتار جنسی آنها بر اساس همین فیلم­های پورن شکل می­گیرد. نوجوانی مرحله رشدی است که نوجوانان باید بیاموزند چگونه با تمایلات جنسی خود کنار بیایند. از طرفی افراد در دوران نوجوانی در مورد باورهای جنسی و ارزش­های اخلاقی خود به درک درستی نرسیده­اند. در چنین شرایط آسیب پذیری تماشای فیلم­های پورن نوجوانان را به راحتی منحرف می کند. تماشای پورن در نوجوانی، عدم اطمینان آنها در مورد تمایلات جنسی را افزایش می دهد.



اعتیاد به پورنوگرافی و خودارضایی از طریق آن پدیده ای است که افکار و رفتار افراد درگیر را به طور کامل و نامناسب تحت تاثیر قرار داده و آن ها را وادار به استفاده بیشتر و طولانی­تر از محتواهای جنسی و تحریک کننده به منظور لذت بیشتر می کند. سیستم­های پاداشی در مغز انسان­ها وظیفه اصلی یادگیری را برعهده دارند و از آن جا که هر نوع اعتیادی گونه­ای از اختلال در یادگیری است پدیده اعتیاد را نیز می توان نوعی اختلالات یادگیری به حساب آورد. در واقع اعتیاد به پورنوگرافی مانند سایر انواع اعتیاد، نوعی اختلال در سیستم پاداشی مغز است که در ابتدا احساس رضایت و لذت را برای افراد به ارمغان می­آورد، سپس تبدیل به یک اختلال و یا نابهنجاری شده و ابعاد مختلف زندگی انسانی را مختل می کند. چیزی که مغز به آن به عنوان عاملی سودمند نگاه می کند خود پورن نیست؛ بلکه رابطه جنسی و نیاز طبیعی به آن است. وقتی افراد به صورت ناخودآگاه از یک محرک برای توسعه سیستم پاداش مغزی خود استفاده کرده و نتیجه می­گیرند به تدریج و غیرارادی به دنبال محرک هایی قوی تر می گردند. به طور مثال کسی که تنها است وقتی برای اولین بار به پورنوگرافی پناه می­برد و احساس لذت می کند به تدریج برای رهایی و درمان تنهایی و کسب لذت به استفاده بیش تر از محتواهای پورنوگرافی می پردازد تا به همان اوج احساس لذت اولیه دست یابند درحالی که درست مثل چرخه اعتیاد تنها در یک سیکل معیوب به دام می افتد