طلاق عاطفی والدین و تاثیر آن بر فرزندان
(طلاق عاطفی) و تاثیر آن بر فرزندان
طبق آمارهای رسمی سال های اخیر از هر سه ازدواج یک طلاق رسمی به وقوع می پیوندد و این در حالی است که میزان طلاق عاطفی چندین برابر این تعداد است. به صورت غیررسمی می توان گفت بیشتر 70 تا 80 درصد خانواده دارای مشکلات حاد زناشویی و در برهه ای طلاق عاطفی هستند. طلاق عاطفی یا طلاق خاموش و کاهش میل زن و شوهر به یکدیگر زمینه ساز کم شدن انرژی در خانواده شده و موجب می شود زوج ها در بیگانگی دنیای یکدیگر گم شوند. در این شکل از خانواده زن و مرد تنها حکم هم خانه را داشته و بنا به مصلحت یا عادت با هم زندگی می کنند. در واقع درک نکردن صحیح از رفتار و گفتار یکدیگر، نداشتن شناخت کافی از روحیات طرف مقابل و بی علاقه گی و سردی نسبت به شریک زندگی همگی دست به دست هم می دهند تا طلاق عاطفی شکل گیرد. جدایی عاطفی میان زن و شوهر به شکل زندگی در یک خانه بدون، هیچ ارتباطی به غیر از مکالمات ضروری، طلاق عاطفی است و در این نوع از جدایی فقط مسائل فرهنگی یا خانوادگی، وجود فرزندان و شرایط اجتماعی مانع طلاق می شود و زوجین به اجبار در کنار هم زندگی می کنند. از این رو یکی از عوارض این نوع زندگی، شکل گیری روابط فراخانوادگی و فرازناشویی و آسیب دیدگی اجتماعی است. پیش از طلاق عاطفی، طلاق روانی، یعنی دلخوری و ناراحتی های مختلف بین زوجین اتفاق می افتد که می توان با کاهش توقعات، تغییر سبک زندگی و افزایش گفت وگو و تبادل نظر تا حد زیادی از بروز آن جلوگیری کرد، البته متاسفانه غرور کاذب افراد تحصیل کرده یکی از مهم ترین علت های طلاق عاطفی محسوب می شود؛ چرا که این قشر بیش از سایر افراد از پذیرش راهنمایی و کمک بزرگ ترها اجتناب کرده و به علت سطح سوادشان به مشاوره بی اعتقادند. تاثیر روانی جدایی عاطفی والدین بر کودکان به سه عامل کیفیت روابط خانوادگی، شدت و مدت تعارضات و پوشش نیازهای فرزندان بستگی دارد. در این رابطه باید بین کودکان پسر و دختر فرق زیادی قائل شد. به این صورت که طلاق عاطفی روی کودکان پسر با ناسازگاری اجتماعی و تحصیلی بیشتری همراه است و در مقابل روی کودکان دختر با پریشانی درونی و افسردگی، دردهای جسمانی و تغییر در الگوی غذا خوردن مشاهده می شود. پذیر نقش پدر و نگرش درست مادر در زندگی این کودکان از سوی والدین می تواند این علائم را کم رنگ تر کند.

از جمله مهم ترین تاثیرات منفی طلاق عاطفی والدین بر فرزندان می توان به موارد زیر اشاره نمود:
• افت تحصیلی و انواع اختلالهای یادگیری
• استرس و اضطراب شدید
• عدم امنیت روانی
• مشکل در تمرکز
• رفتار تحریک پذیر و نافرمانی مقابله ای (لجبازی)
• استرس، اضطراب و افسردگی
• حساسیت بیش از حد
• تمایل به انزوا و گوشه گیری
اختلالهای رفتاری نظیر (خشونت، پرخاشگری، قلدری، ناخن جویدن، شب ادراری، بهانهگیریهای مکرر، بیش فعالی و نقص توجه، اختلال انفجار متناوب کودکان، نازپروردگی و لوس شدن، خجالتی شدن کودک و کاهش اعتماد و عزت نفس، انواع فوبیاها و...)
منبع: والدین موقعیت مدار: (آموزش خانواده ویژه والدین، معلمان و مشاوران مدارس) اثر دکتر حامد بخشی