مهدی سلمانی
هنرپیشه - پژوهشگر دینی و حقوقی - دانشجوی رشته حقوق - شاعر و نویسنده - فعال فرهنگی و رسانه
12 یادداشت منتشر شدهقسمت دوم آموزش انواع مغالطات منطقی و فلسفی با مهدی سلمانی
سلام و عرض ادب خدمت شما عزیزان - امیدوارم که حال همگی خوب باشد - امروز در جلسه دوم بخشی دیگر از انواع مغالطات منطقی و فلسفی را داریم .
نویسنده : مهدی سلمانی
قسمت : دوم
زبان : فارسی
۱۱_ مغالطه شماره یازده
Affirming the consequent
به زبون خودمون چی میشه؟
مغالطه وضع تالی _ تایید تالی
مغالطه خطای عکس
دو واژه رو یاد بگیریم :
مقدم و تالی
گزاره های شرطی این شکلی هستند
اگر فلان ، آنگاه بهمان
اون فلان میشه #مقدم
اون بهمان میشه #تالی
حالا یه کم منطقی تر بگیم : مقدم ( antecedent ) : جمله ای که بعد از « اگر » در جملات شرطی میاد و صادق بودن اون ، شرط صادق بودن تالی هست . حالا تالی چیه ؟ تالی ( consequent ) : جمله ای که در جواب شرط میاد یا همون جمله ای که پس از آنگاه میاد . مثلا اگر باران بیاد ، زمین خیس میشه. توی این جمله شرطی «باران بیاد» میشه مقدم
«زمین خیس میشه» میشه تالی
یعنی اگر مقدم ، اتفاق بیوفته و درست بشه ، تالی هم درست میشه.
خب این تا اینجا حالا چه موقع مغلطه رخ میده ؟ به همون مثال توجه کنید . اگر باران بیاد میتونم نتیجه بگیرم که زمین خیسه ( طبق اون گزاره شرطی ) اما برعکس چطور؟ اگه زمین خیس باشه نمیتونم نتیجه بگیرم که قطعا باران باریده (شاید شهرداری آب پاشی کرده) پس ، از وضع مقدم ( یعنی محقق شدن مقدم ) میشه وضع تالی ( یعنی محقق شدن تالی ) رو نتیجه گرفت اما برعکس نمیشه ( جاده اینجا یه طرفه است ) حالا همینو منطقی بگیم
از وضع مقدم ، میشه وضع تالی رو نتیجه گرفت اما از وضع تالی نمیشه ، وضع مقدم رو نتیجه گرفت . پس : هر کی از وضع تالی ، وضع مقدم رو نتیجه بگیره دچاره این مغلطه شده است . مثلا اگر مالیات کم بشه ، پول بیشتری برا خرج کردن خواهم داشت.
پول بیشتری برای خرج کردن دارم
پس مالیات کم شده !!! اینجا شخص دچار مغلطه وضع تالی شده است . آقاجون ! شاید تو صرفه جویی در هزینه هات کردی یا شاید درآمدت بیشتر شده که پول بیشتری داری .
نکته مهم اینه که گاهی میدانیم که یه معلول فقط یک علت داره و بس. به قولی میدونیم که اون معلول علت منحصره داره . در اون صورت میشه از وضع تالی ، وضع مقدم رو نتیجه گرفت .
۱۲_ مغالطه شماره دوازده
Alleged certainly
به زبون خودمون چی میشه؟
مغالطه قطعیت جعلی
مغالطه فرض کردن نتیجه
مغالطه توسل به معرفت عام
وقتی اتفاق میوفته که کسی بدون داشتن مدرک و دلیل منطقی و صرفا با برخی پیش فرض های خاص خودش ، جوری محکم و قاطع نتیجه گیری کنه که انگار چیزی که میگه عین روز روشنه و همه باید بدونن و میدونن ( به قول معروف انگار اظهر من الشمسه ) مثلا همه مردم دنیا میدونن که حق با ماست . آقاجون ! مگه تو علم غیب داری که همه مردم دنیا چیو میدونن ؟ مگه همه مردم دنیا توی رای گیری خاصی برای اعتقاد جنابعالی شرکت کردند که تو میدونی که اونا چی میدونن ؟
نکته مهم این است که بعضی گزاره ها از شدت وضوح مشخصه و رد کردن اونا احمقانه است . اون گزاره ها شامل این مغلطه نمی شوند . مثلا همه میدونن که ما بدون آب زنده نمی مانیم . پس نکته مهم اینه که همیشه آماده باشید که در ادعاهای جهان شمول و کلی گویی های عجیب غریب مقاومت کنید و ساده نتیجه نگیرید
دنیا پر از عقاید متفاوت ، سبک فکرهای گوناگون و پیش فرض های مختلفه . پس مراقب حرفایی که توش ادعای «همه شمول» می کنند باشید . اینجور نیست که همه این ادعاها غلط باشه . مهم اینه که ساده قبولش نکنیم . نکته فنی دیگر این است که تا حد امکان توی گفتارمون از واژه های «قطعا» ، «بدون شک» ، «همه میدونن» استفاده نکنیم . به جاش از «به احتمال زیاد» ، «ممکنه» و... استفاده کنیم که خودمون ناخواسته در دام مغالطه نیوفتیم .
۱۳_ مغالطه شماره سیزده
Alphabet soup
به زبون خودمون چی میشه ؟
مغالطه سوپ الفبا
دیدید بعضیا وقتی حرف میزنن همش از مخفف ها یا اصطلاحات عجیب و غریب استفاده می کنند ؟
خب تا اینجا مشکل نیست . مشکل اونجایی شروع میشه که این عبارات رو برای مخاطبینی به کار ببریم که متخصص اون رشته نیستند و این کار به قصد گول زدن اونا اتفاق میوفته . اینکه مخاطب بگه : « وای این آقا چقدر باسواده » مثلا در برنامه ریزی CGI ، رابط WYSIWYG از پس PHP یا CSS برنمیاد . اگه از من وقت مشاوره بگیرید ، به شما راهنمایی های لازم برای برنامه نویسی موثرتر رو ارائه میکنم . اگه این حرفای قلمبه رو برای عوامی بزنیم که معنای اصطلاحات رو نمیدونن و از این طریق بخوایم فریبشون بدیم ، میشه مغالطه . نکته مهم اینکه در جمع تخصصی یا برای مخاطب خاص ، حرفای تخصصی بزنیم و یا معنای اصطلاحات رو هم کنارش بگیم ، مشکلی نداره . مسئله اینه که همیشه باید ببینیم برای چه کسانی و در چه موقعیتی داریم صحبت می کنیم .
۱۴_ مغالطه شماره چهاردهم
Alternative advance
به زبون خودمون چی میشه ؟
مغالطه بدیل کاذب
مغالطه موقعیت باخت باخت
وقتی پیش میاد که کسی برای انتخاب ، چند گزینه پیش روی شما قرار بده اما همه ی اون گزینه ها در واقع ، یه گزینه باشند . مثلا این مثال در زمان های قدیم ، واقعی بوده و برای کشتن تمام زنان متهم به جادوگری استفاده می شده . به اون زنان میگفتن که : اگه جادوگر نباشی یعنی از جنس چوب نیستی پس وقتی ببندیمت و پرتت کنیم توی چاه ، توی آب فرو میری و غرق میشی . اما اگه روی آب بمونی یعنی از جنس چوبی و یعنی جادوگری و ما اعدامت می کنیم ! اینجوری در هر صورت اون متهم ، اعدام میشه و ماجرا باخت باخت خواهد بود. البته اگه شخصی ، اهل تفکر باشه به راحتی متوجه این مغالطه میشه . در زمان ما هم برای فروش ، گاهی چنین حربه ها و مغلطه هایی دیده میشه . مثلا شما خسته به نظر می رسید و انگار به سفر نیاز دارید . ما هم آژانس هوایی هستیم . حالا برای سفرتون ، مسافرت داخلی رو انتخاب می کنید تا براتون رزرو کنیم یا مسافرت خارجی ؟ دیدید چی شد ؟ سریع حس نیاز رو در انسان القا می کنند و بعد انتخاب هایی رو جلوی پاش قرار میدن که هر دو به نفع اون بازاریاب هست . اصلا شاید اون شخص ، خستگیش ربطی به سفر نرفتن نداشته باشه اما هر دوتا گزینه ای که جلو راهش گذاشتید مجبورش به سفر می کنه .
۱۵_ مغالطه شماره پانزدهم
Amazing familiarity
به زبون خودمون چی میشه؟
مغالطه دانش غیرممکن
گاهی یه شخصی ، حرفایی میزنه یا ادله ای میاره که ازش می پرسیم آخه اینو از کجا میدونی ؟ مگه علم غیب داری ؟ مگه دانای کل هستی ؟ یعنی شخص داره چیزایی میگه که در شرایط نرمال ، امکان به دست آوردنش نیست . به این حالت میگن مغالطه دانش غیرممکن مثلا آی مردم. رئیس جمهور ما خیلی انسان درستکاری هست. تا حالا یه دروغ هم نگفته. یه بدی در حق کسی نکرده. آقاجون! آخه تو از کجا میدونی ؟ مگه تمام لحظات زندگی کنارش بودی؟ مگه رفتاراش رو همه دیدی ؟ اصلا چنین چیزی ممکنه ؟ نکته مهم اینه که مراقب این افرادی که درباره نیت خدا و ذهن کائنات و این چیزای گنده ادعا میکنن ، باشید . طرف میگه خدا فلان کار رو دوست داره. خدا گفته فلان کنید. این چیزا هم شامل این مغلطه میشه. فقط در یک صورت میشه ادعای این افراد رو قبول کرد اونم وقتی که اولا بتونن ثابت کنند خدای انسانواری وجود داره که میتونه دوست داشته باشه و امر و نهی کنه .
ثانیا امکان و وقوع وحی و ارتباط با اون خدا رو اثبات کنند .
ثالثا نشون بدن که اونا یکی از همون افراد متصل به این کانال ارتباطی هستند . در غیر این صورت مغلطه و حتی شیادی محسوب میشه . نکته آخر اینکه چیزی «غیرممکن به نظر میرسه» با اینکه «واقعا غیرممکنه» فرق داره. ما نباید هرچی در نگاه اول به نظرمون غیرممکن آمد رو رد کنیم بلکه باید به سادگی قبول نکنیم و دلیل بخواییم.
۱۶_ مغالطه شماره شانزدهم
ambiguity fallacy
به زبون خودمون چی میشه؟
مغالطه ابهام
همون طوری که از اسمش معلومه یعنی در یه عبارت ، واژه هایی دوپهلو و مبهم وجود داشته باشند که بشه چند طور معناش کرد و بعضی از اون معانی با نتیجه ، جور در نمیان . اگه صرفا یک واژه با چند معنا مدنظر باشه یه مغالطه دیگه که نزدیک به همین مغالطه است پدید میاد به نام مغالطه اشتراک لفظ و اما مثالی برای این مغالطه : سارا دختر خوبیه. پس میتونی باهاش ازدواج کنی ، در اینجا واژه «خوب» ابهام داره. سارا از چه نظر و چه میزان خوبه ؟ اون چه خوبی ای است که ملاک ازدواج شده ؟ خیلی از واژه ها و عبارات در سخنان عرفی و روزمره دچار این حالت میشن .
مثل خوب و بد . بزرگ و کوچک . زیاد و کم و... مثلا برای قبولی در دانشگاه تهران باید درصدای بالایی توی کنکور بزنی . درصدای بالا ابهام داره . چون معلوم نیست از چه عددی به بعد رو بالا حساب میکنه ! در علوم تجربی خیلی از مطالب با اندازه گیری همراهه . مثلا یه پرستار یا پزشک در چارت وضعیت بیمار نمی نویسه مریض تب داره . بلکه میگه دمای مریض مثلا ۳۸ درجه است. یا یه مهندس نمیگه خونه رو بزرگ بسازم. میگه در ابعاد فلان در فلان میسازم . در کلام محاوره ای خیلی وقتا نیاز نیست که همه چی رو دقیق بگیم.
وقتی کسی میگه حالت چطوره؟ همین که بگی خوبم. کفایت میکنه
اما در مباحث علمی ، فلسفی ، حقوقی و کلا استدلالی ، نباید مبهم و کلی سخن گفت . چون تعداد عبارات مبهم در هر زبانی زیاد و گاه اجتناب ناپذیره ، پس در بحث های دقیق هر جا لازم بود از طرف مقابلتون بخوایید که منظورش رو واضح تر بیان کنه. حالا این وضوح میتونه با تعریف بیشتر یا آوردن مثال های بیشتر باشه .
۱۷_ مغالطه شماره هفدهم
Anonymous authority
به زبون خودمون چی میشه؟
مغالطه توسل به منبع ناشناس
هر وقت کسی ، برای اثبات حرفش به منبع ناشناس توسل کرد ، این مغلطه پیش میاد . یعنی توی حرفاشون این عبارات باشه باید حساس بشیم
۱. میگن که.. (چه کسایی گفتن؟)
۲. شنیدم که... (از کی شنیدی؟)
۳. دانشمندا گفتن که... (کدوم دانشمندا؟)
۴. تحقیقات نشون داده که... (کدوم تحقیقات؟) و... تمام این عباراتی که گفتم از همون منابع ناشناس حساب میشن . منابعی که نه میدونیم چه کسانی هستند و نه میشه اعتبار اونا رو بررسی کرد. مثلا دانشمندان کشف کردند که آدامسی که قورت بدی ، ۷ سال توی بدن می مونه و هضم نمیشه . کدوم دانشمند اینو گفته ؟ توی کدوم کتاب علمی یا مقاله تخصصی اینو نوشته ؟ حالا نکته مهم این است که گاهی یه سخنی بدون توسل به منبعی از قبل مورد قبول ما هست . توسل به منبع در اون موارد در حکم موید (تایید کننده) میتونه باشه و نه بیشتر. خلاصه که همیشه ته و توی منبع رو در بیارید. شاید آب از سرچشمه مسموم بود :)
۱۸_ مغالطه شماره هجدهم
Anthropomorphism
به زبون خودمون چی میشه؟
مغالطه انسان انگاری
مغالطه تشخص بخشیدن
هر وقت کسی در استدلال منطقی (نه ادبیات و شعر و غزل) ویژگی های خاص انسان ها رو به موجودات غیر انسان نسبت بده ، دچار این مغالطه شده . حالا اون غیر انسان میخواد هرچی باشه مثلا ما حق نداریم هویج ها را به قتل برسانیم. آقاجون. قتل رساندن برای انسان و حیوان به کار میره ، خوردن هویچ که نمیشه قتل.
پس اینجا از مغلطه «انسان انگاری» استفاده کرده است . نکته مهم رو داشته باش که گاهی یه ویژگی در انسان هست اما مخصوص انسان نیست بلکه در موجودات دیگه هم وجود داره. مثل تنفس که در انسان و حیوان و حتی گیاه وجود داره . نسبت دادن اون صفات برای موجوداتی که میتونن اون ویژگی رو داشته باشند ، ایرادی نداره .
۱۹_ مغالطه شماره نوزدهم
Appeal to accomplishment
به زبون خودمون چی میشه؟
مغالطه توسل به دستاورد
مغالطه توسل به موفقیت
زمانی که شخصی برای قبولاندن ادعای خودش ، به موفقیت ها و دستاوردهای خودش استناد کنه و اون دستاوردها ربطی به ادعاش نداشته باشه ؛ این مغالطه پیش میاد . مثلا من متخصص قلب و عروق هستم. پس وقتی بهت میگم قوانین مملکت نامعقوله باور کن . اینکه قوانین مملکت نامعقول هست یا نه بحثی است که دلایل و مستندات و روش فنی خودشو میخواد . اما هیچ ربطی به تخصص قلب و عروق نداره . شما که متخصص قلب و عروقی دلیل نمیشه توی هر زمینه ای بدون دلیل ادعا کنی و ما هم راحت بپذیریم . نکته مهم این است که گاهی شخصی به موفقیت ها و تجارب خودش اشاره میکنه و حرف مرتبطی رو میخواد بیان کنه. اونجا با مسامحه (آسان گیری) میشه قبول کرد . مثلا من یه عمر طلافروش بودم. از بالا پایین های بازار طلا اطلاع دارم. البته باز ممکنه کسی یه عمر ، شغلی یا مدرکی داشته باشه اما باز دانش کافی رو نداشته باشه . پس هرگز نباید اجازه بدیم که موفقیت های افراد در قضاوت حرفاشون ما رو تحت تاثیر قرار بدهد .
۲۰_ مغالطه شماره بیستم
Appeal to anger
به زبون خودمون چی میشه؟
مغالطه توسل به خشم و نفرت
هر وقت خشم و نفرت ، جانشین مدرک و استدلال باشه ؛ این مغالطه متولد میشه . برانگیخته کردن احساسات مردم نباید جایگزین استدلال و مدرک بشه مثلا نامزد ریاست جمهوری می گفت : از عملکرد دولت قبل خسته شدید؟ از بی مدیریتی دولت قبل عذاب می کشید؟ پس به من رای بدید . اینکه دولت قبل بد بوده ، چه ربطی به خوب بودن تو داره ؟ تو باید لیاقت خودتو با سوابق و دانش و تجربه ات ثابت کنی ؛ نه با احساسی کردن مردم . تو راهکارهای خودتو برای بهبود وضعیت ارائه بده . قضاوتش با کارشناسان . مثلا ای مردم ! اینها میگن انسان ها از نسل میمون ها هستند. خودتون ببینید که چه اهانتی به انسانیت می کنند . واقعا شما خوشتون میاد که بگن از نسل میمون بودید ؟ خیلی از واقعیت ها شاید باب میل ما نباشند. اینکه چیزی به مزاج ما خوش نیاد ، دلیل بر نادرست بودن اونا نیست.
پایان قسمت دوم