رفاه ایرانیان: یک سفر تاریخی از تحولات انقلاب تا معضلات معاصر

13 دی 1403 - خواندن 17 دقیقه - 800 بازدید

رفاه ایرانیان: یک سفر تاریخی از تحولات انقلاب تا معضلات معاصر


تعریف شاخص رفاه

شاخص رفاه به عنوان یک ابزار تحلیلی برای اندازه گیری کیفیت زندگی و رفاه اقتصادی در یک جامعه استفاده می شود. این شاخص معمولا شامل متغیرهایی نظیر درآمد سرانه، سطح مصرف، بهداشت و درمان، دسترسی به آموزش، و امنیت اجتماعی است. از آنجا که مصرف یکی از عوامل کلیدی در این شاخص به شمار می آید و در محسابه شاخص نیز بیشترین وزن به آن اختصاص یافته، حتی در شرایط نامناسب اقتصادی نیز مشاهده شده که به دلیل بالا بودن سطح مصرف ایرانیان، این شاخص مقدار بالایی را تجربه کرده است. به همین دلیل، فهم دقیق روندهای رفاه در ایران نیازمند بررسی تاریخی و عمیق است تا دلایل نوسانات آن شناسایی شود.

تحلیل کلی دوره 

نمودار تغییرات شاخص رفاه در ایران از سال 1350 تا 1402، نوساناتی پرهیاهو را به تصویر می کشد که تحت تاثیر عوامل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی متنوعی قرار گرفته است. در اوایل دهه 1350، رفاه به اوج خود دست یافت؛ رشد اقتصادی ناشی از درآمدهای نفتی و گسترش صنایع کشور، این دوران را نقطه عطفی برای پیشرفت اقتصادی ایران رقم زد. اما با وقوع انقلاب اسلامی در سال 1357، این اوج به سرعت به ورطه سقوط افتاد و در اوایل دهه 1360 به پایین ترین سطح خود رسید. از سال 1368 به بعد، پس از پایان جنگ ایران و عراق، نشانه هایی از بهبود در شاخص رفاه مشاهده شد، اما این بهبود به سرعت پایدار نماند. در میانه های دهه 1390، با آغاز تحریم ها و بحران های اقتصادی، شاخص رفاه بار دیگر در مسیر نزولی قرار گرفت و نارضایتی های عمومی را به همراه داشت. از سال 1400 به بعد، ادامه فشارهای اقتصادی و افزایش هزینه های زندگی، این روند نزولی را تشدید کرد و به مشکلات معیشتی مردم دامن زد. به طور کلی، این نمودار بر پیچیدگی رابطه میان سیاست ها، بحران ها و وضعیت رفاه عمومی در ایران تاکید دارد؛ رابطه ای که همواره تحت تاثیر ناپایداری های سیاسی و اقتصادی در نوسان بوده است.

بررسی و تحلیل هر دوره

دوره محمدرضا شاه قبل از انقلاب (1350-1356)

این به عنوان یکی از درخشان ترین فصول رفاه اجتماعی در تاریخ معاصر ایران شناخته می شود، به ویژه در اواسط دهه 1350 که اوج این شاخص به وضوح نمایان است. در آن زمان، اقتصاد کشور در آستانه شکوفایی قرار داشت و این رونق عمدتا ناشی از درآمدهای سرشار نفتی بود. دولت محمدرضا شاه با هوشمندی از این ثروت ملی بهره برداری کرده و برنامه های توسعه ای وسیعی را اجرا کرد که شامل سرمایه گذاری در صنایع مختلف و زیرساخت های حیاتی می شد. این رشد صنعتی نه تنها به پیشرفت های اقتصادی چشمگیری انجامید، بلکه موجب افزایش کارآفرینی و اشتغال در جامعه گردید و امید را در دل مردم زنده کرد. با این حال، این شکوفایی اقتصادی به تنهایی نمی توانست نیازهای اجتماعی و سیاسی جامعه ای با چنین تنوعی را برآورده کند. ناهماهنگی ها و تضادهای موجود در نظام اجتماعی، به ویژه در زمینه توزیع ناعادلانه ثروت، باعث بروز احساسات منفی و اعتراضات پراکنده در سطح جامعه شد. این نارضایتی ها که در طول زمان شدت بیشتری گرفت، به یکی از عوامل کلیدی تبدیل گردید که در نهایت زمینه ساز وقوع انقلاب اسلامی شد. بنابراین، در حالی که این دوره دستاوردهای اقتصادی قابل توجهی را به همراه داشت، اما در عین حال با چالش های عمیق اجتماعی و سیاسی مواجه گردید که عواقب آن به سقوط رژیم حاکم و تغییرات بنیادینی در سرنوشت کشور منجر شد.

دولت موقت و آغاز انقلاب (1357-1358)

در این دوران حساس، وضعیت شاخص رفاه به طرز چشمگیری تحت تاثیر تحولات پرشر و شور سیاسی و اجتماعی قرار گرفت. با پیروزی انقلاب اسلامی، این شاخص به طور ناگهانی و قابل توجهی سقوط کرد که این افت محسوس، بازتابی از ناپایداری های عمیق در ساختار کشور بود. مردم در میان ناآرامی های اجتماعی و سیاسی غرق شدند و احساس بی ثباتی به عنوان یک واقعیت تلخ در زندگی روزمره شان غالب شد. دلایل کاهش شدید این رفاه به خوبی با لزوم تغییرات اساسی در سیاست ها و شیوه های اقتصادی رابطه داشت. بحران های اقتصادی ناشی از انتقال قدرت و عدم پایبندی به برنامه های مدون، بار سنگینی بر دوش دولت موقت گذاشت. ناکامی این دولت در مدیریت موثر اقتصاد و تامین نیازهای اساسی جامعه، شرایطی طاقت فرسا را برای مردم رقم زد و مشکلات فراوانی را به وجود آورد. این چالش ها و بحران ها نه تنها زندگی روزمره افراد را تحت تاثیر منفی قرار داد، بلکه نگرانی عمیق درباره آینده اقتصادی و اجتماعی کشور را در دل ها نشاند. به همین دلیل، مردم با شرایطی دشوار و ناپایدار مواجه شدند که موجی از عدم اطمینان و اضطراب را در جامعه حاکم کرد. این دوران، تلاطمی بزرگ و تغییرات بنیادی را در زندگی مردم به تصویر می کشد و عواقب آن به طرز معناداری بر روندهای سیاسی و اجتماعی پس از انقلاب تاثیرگذار بود.

دولت بنی صدر و شهید رجایی (1359-1360)

در این دوره حساس، وضعیت شاخص رفاه به طور مداوم در حال افت شدید و نگران کننده ای بود که تاثیرات منفی آن بر زندگی مردم به وضوح قابل مشاهده بود. عواملی که به این کاهش ناگوار دامن می زد، به ویژه جنگ ایران و عراق بود که از سال 1359 آغاز و کشور را در تلاطم و بحران فرو برد. این جنگ طولانی و ویرانگر نه تنها منابع مالی و اقتصادی کشور را به شدت تحت فشار قرار داد، بلکه منجر به تشدید بحران ها و نگرانی های امنیتی نیز شد. در کنار این بحران نظامی، عدم توانایی دولت در تامین نیازهای اساسی مردم، به ویژه در چنین شرایطی، به عمق بحران رفاه افزود. دولت با چالش های فزاینده ای از جمله کمبود کالاهای اساسی، افزایش بی رویه قیمت ها و نابسامانی های اجتماعی دست به گریبان بود که همه اینها باعث ناامیدی و نارضایتی عمومی گردید. این وضعیت طاقت فرسا بسیاری از خانواده ها را در تنگنای جدی قرار داد و احساس بی ثباتی و ناامنی را در جامعه تشدید کرد. علاوه بر آن، بحران های داخلی و مسائل امنیتی که در طول این مدت به وجود آمد، به پیچیدگی و بحرانی تر شدن اوضاع افزود و به ناپایداری بیشتر انجامید. این ترکیب تاسف بار از عوامل علاوه بر افت شدید رفاه اجتماعی، بر ضد ثبات و امنیت عمومی نیز عمل کرد. در نتیجه، زندگی روزمره مردم با چالش ها و مشکلاتی به مراتب بیشتر مواجه شد و جو ناامیدی و ناامنی در جامعه حاکم گردید، سمتی که بر تلاش ها برای بهبود شرایط تاثیر منفی گذاشت.

دولت آیت الله سیدعلی خامنه ای (1361-1367)

در این دوره حساس، وضعیت شاخص رفاه به ابعادی رقت انگیز در تاریخ معاصر ایران رسید که برآمده از چالش های اقتصادی و اجتماعی پیچیده ای بود. ادامه ی جنگ ایران و عراق، به عنوان عامل اصلی فشار بر زیرساخت ها و اقتصاد ملی، سایه ای سنگین بر زندگی مردم افکنده بود. این جنگ ویرانگر، علی رغم تمام خسارت های خود، به نوعی به شکل گیری حس همبستگی ملی و اراده ای راسخ برای مقاومت و بازسازی کشور نیز انجامید. در کنار معضلات جنگ، کمبود شدید منابع مالی به عنوان یکی از دلایل اصلی کاهش رفاه ظاهر شد. اما در دل این مشکلات تلخ، عزم و اراده ی مردم برای غلبه بر سختی ها نیز درخشان بود. جامعه با وجود فشارهای اقتصادی شدید، به خلاقیت و ابتکار عمل روی آورد تا از عهده ی تامین نیازهای اولیه برآید. گرچه فقر اقتصادی و مشکلات معیشتی در این دوران مشهود بود، اما مردم با روحیه ای مقاوم و امیدواری به آینده، در تلاش برای بهبود شرایط بودند. بسیاری از خانواده ها برای تامین کالاهای اساسی خود به هم پشتیبانی و همکاری با یکدیگر روی آوردند، که این خود نشان دهنده ی همبستگی و پیوند عمیق جامعه محسوب می شد. البته، چالش ها و کمبودها به تدریج احساس ناامیدی را در دل ها ایجاد کرد، اما در این بستر دشوار، عزم جدی تری برای جستجوی راه حل های نوآورانه شکل گرفت. به رغم وضعیت وخیم اقتصادی و مشکلات اجتماعی، تلاش ها برای بهبود دسترسی به خدمات حیاتی مانند بهداشت و آموزش ادامه یافت. این دوران، آزمونی سرنوشت ساز برای ملت و دولت بود؛ آزمونی که با درک و یادگیری از چالش ها، به سوی آینده ای روشن تر گام برداشتند و عواقب این تجارب سال ها بعد در جامعه تجلی یافت.

دولت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی (1368-1375)

در دل تلاش های مداوم و شبانه روزی برای بازسازی و نوسازی کشور پس از جنگ تحمیلی ایران و عراق، وضعیت رفاه عمومی جامعه به طرز غم انگیزی دچار نوسان و بی ثباتی مداوم بود. سیاست های اقتصادی که در این برهه به اجرا درآمدند، با وجود نیت خیر، به خصوص به دلیل عدم تناسب و نواقص جدی، نتوانستند به صورت موثر به حل مشکلات اقتصادی بپردازند و به همین دلیل شکاف های اجتماعی و اقتصادی در جامعه بیشتر نمایان شد. در کنار این مساله، ضعف های مدیریت اجرایی و فساد اقتصادی به طور مستقیم بر فرآیند بهبود وضعیت رفاه سایه افکنده و به رنج های مردم افزوده بود. این چالش ها، حافظه ی تلخ دوران جنگ را دوباره در اذهان زنده می کرد و احساس نارضایتی عمومی را عمیق تر می ساخت. اگرچه در برخی ابعاد زیرساختی و اقتصادی پیشرفت هایی حاصل شده بود، اما مانع های جدی در حوزه ی مدیریت و رفتارهای اقتصادی همچنان از تحقق اهداف والای رفاه اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی مردم جلوگیری می کرد. در واقع، در شرایطی که عزم ملی برای بازگشت به ثبات و آرامش احساس می شد، نیاز به اصلاحات سریع و بنیادین و برنامه ریزی های دقیق تری بیش از همیشه حس می گردید تا از سرازیر شدن نارضایتی ها کاسته شود و مسیر کشور به سوی شرایطی باثبات و ایده آل تر هموار گردد. این تضاد میان تلاش ها و نتایج مطلوب، چالشی عمیق بود که به وضوح در دوران رفسنجانی احساس می شد و تاثیرات آن در تاریخ اقتصادی و اجتماعی کشور باقی مانده است.

دولت سید محمد خاتمی (1376-1383)

در این دوران طلایی، اجرای سیاست های اصلاحات اقتصادی و اجتماعی با شتابی بی سابقه به بهبود وضعیت رفاه عمومی انجامید. این تغییرات مثبت، که در مقایسه با دوره های گذشته آشکارا محسوس بود، همزمان با بهبود فضای سیاسی و شدت گرفتن سرمایه گذاری در بخش های گوناگون اقتصادی، نقشی کلیدی در ارتقاء زندگی مردم ایفا کرد. بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران، این دوره را به عنوان یک فصل پرامید و مثبت در تاریخ اقتصادی ایران به خاطر می آورند، چرا که در آن زمان تلاش های قابل توجهی برای بهبود نظام اقتصادی و اجتماعی کشور صورت گرفت. این تحولات نه تنها موجب افزایش رفاه عمومی گردید، بلکه روحیه همبستگی اجتماعی و اعتماد مردم به آینده را نیز تقویت کرد. در این برهه حساس، نوآوری و خلاقیت در صنعت و خدمات به شدت رشد کرده و شرایط به گونه ای رقم خورد که امید به آینده ای روشن تر دوباره در دل های مردم جان گرفت. به طور کلی، مرحوم خاتمی با ارائه ی برنامه های نوآورانه و متناسب با نیازهای روز جامعه، تحولی مثبت و ماندگار در ابعاد مختلف اقتصادی ایجاد کرد که تاثیرات آن تا سال ها پس از آن ادامه داشت. این مقطع تاریخی نه تنها نمادی از موفقیت های اقتصادی بود، بلکه نشانه ای از تلاشی مشترک برای ساختن جامعه ای آبادتر و پیشرفته تر نیز محسوب می شد.

دولت محمود احمدی نژاد (1384-1391)

در این دوره پرهیجان، افزایش چشمگیر درآمدهای نفتی و اجرای سیاست های مالیاتی هوشمندانه به طور شگفت انگیزی موجب رشد و افزایش شدید مصرف عمومی گردید. این درآمدهای هنگفت که از صادرات نفت حاصل می شد، به دولت فرصت داد تا پروژه های بزرگ و عمده ای در زمینه های عمرانی و اجتماعی را راه اندازی کند که در نتیجه، سطح رفاه عمومی به طرز قابل توجهی ارتقاء پیدا کرد. اما با گذشت زمان، این وضعیت به یک واقعیت تلخ و نگران کننده تبدیل شد. با وجود آن رشد ظاهری، اقتصاد کشور به دلیل فساد اقتصادی گسترده و نبود تنوع در ساختار اقتصادی خود، پایداری لازم را نداشت. این وابستگی شدید به درآمدهای نفتی به مرور زمان ضعف های جدی در اقتصاد را نمایان ساخت و در نهایت به بحران های اقتصادی متعددی منجر شد که تبعات منفی آن بر روی زندگی مردم کاملا احساس می شد. این بحران ها نه تنها منجر به بروز نوسانات شدید در بازارهای مختلف شد، بلکه فشارهای مالی سنگینی را بر دوش خانواده ها گذاشت. در چنین شرایطی، سوالاتی جدی درباره آینده اقتصادی کشور و ضرورت اصلاحات بنیادین به وجود آمد، چرا که ادامه ی وابستگی به منابع نفتی بدون توجه به تنوع اقتصادی ممکن بود کشور را به ورطه خطرات جدی بیندازد. در واقع، این دوران نمایانگر ناپایداری وضعیت رفاه در کنار رشد ظاهری آن بود که درس های بزرگی را در زمینه مدیریت اقتصادی کشور به بخش های مختلف آن منتقل کرد.

دولت حسن روحانی (1392-1399)

در این دوران سرنوشت ساز، توافق هسته ای و بهبود روابط بین المللی با دیگر کشورها به طور شگفت آوری جرقه ای از امید و انتظارات مثبت را برای تحول اقتصادی ایران به وجود آورد. این توافق نه تنها تنش های سیاسی و اقتصادی را کاهش داد، بلکه اعتماد سرمایه گذاران هر دو حوزه داخلی و خارجی را نیز به شدت جلب کرد و بنابراین، توقع می رفت که وضعیت رفاه عمومی به طرز چشمگیری ارتقاء یابد. در سال های اولیه دولت روحانی، نشانه های بارزی از بهبود در زمینه های اقتصادی و اجتماعی دیده می شد و بسیاری از خانوارها با خوشبینی به آینده نگاه می کردند و امیدوار بودند که اوضاع به سوی بهبودی پایدار پیش رود. اما، متاسفانه از سال 1397 به بعد، اوضاع به تدریج دچار دگرگونی های ناگوار شد. تحریم های بین المللی، که به ویژه نتیجه سیاست های نادرست و نااطمینانی به وضعیت اقتصادی کشور بودند، به طور جدی رفاه عمومی را تحت تاثیر خود قرار دادند. مشکلات داخلی، از جمله فساد اقتصادی گسترده، ضعف در برنامه ریزی و مدیریت و ناتوانی در پاسخگویی به نیازهای اساسی مردم به این بحران دامن زد و در نهایت شرایط اقتصادی و اجتماعی را به سقوطی دردناک دچار کرد. این تغییرات ناگهانی نه تنها به اختلال در تعاملات اقتصادی منجر شد، بلکه بار سنگینی از فشارهای اقتصادی و اجتماعی را بر دوش مردم گذاشت و احساس ناامیدی و نگرانی را در میان خانواده ها تشدید کرد. در نتیجه، این دوره به وضوح نمایانگر تلاطم های جدی در سطح رفاه عمومی بود که از اوج امید به سطوح پایین نارضایتی عمومی غلتید و نشانگر چالش های فراوانی بود که کشور در برابر تحولات جهانی و داخلی با آن دست و پنجه نرم می کرد.

دولت شهید ابراهیم رئیسی (1400-1402)

در این دوره، اگرچه مشکلات اقتصادی هنوز به طور محسوس وجود داشت، اما امید به بهبود وضعیت نیز با تلاش های جدید در جریان بود. تحریم ها و فشارهای معیشتی، به ویژه بر گروه های کم درآمد تاثیر گذاشتند و این باعث شد که سطح رفاه اجتماعی دچار کاهش نسبی شود. با این حال، تلاش های مداوم برای بازسازی اقتصادی و بهبود زیرساخت ها نشان داد که دولت عزم جدی دارد تا شرایط را تغییر دهد و مشکلات موجود را رفع کند. علیرغم افزایش هزینه های زندگی که به صورت روزافزون قابل مشاهده بود و فشارهایی را به خانواده ها وارد کرد، همزمان شاهد و شکل گیری گفتگوها و برنامه های جدیدی برای مدیریت بهتر منابع و رشد اقتصادی بودیم. این شرایط ناپایدار باعث شده بود تا نارضایتی عمومی افزایش یابد، اما همچنین انگیزه ای برای واعظان و فعالان اجتماعی ایجاد کرده بود که برای بهبود شرایط۱۰ تلاش بیشتری کنند. افزایش همکاری های مردمی و نظام های حمایتی در راستای کمک به اقشار آسیب پذیر، این امکان را فراهم می آورد که امید به آینده همچنان زنده بماند. به­طور کلی، این دوره نمایانگر تداوم بحران بود، اما همچنین فضایی برای نوآوری، خلاقیت و اقدام جمعی در جهت بهبود وضعیت رفاه عمومی ایجاد کرد که نیاز به حمایت و مشارکت همگانی را به وضوح نشان می دهد.

نتیجه گیری

بررسی تاریخچه توزیع رفاه در ایران نشان دهنده وابستگی شدید آن به شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در هر دوره است. این رابطه پیچیده میان عوامل مختلف مانند تحریم ها، جنگ ها، مدیریت اقتصادی و نوسانات بازارهای جهانی بر وضعیت رفاه تاثیرگذار بوده است. از دیگر نکات قابل توجه این است که در طی تاریخ معاصر، وزنه بالای مصرف در محاسبات شاخص رفاه، باعث شده است که در برخی دوره ها، حتی در شرایط اقتصادی نامناسب، رفاه جامعه به واسطه مصرف بالا حفظ شود. این موضوع خود می تواند نشانه ای از عدم تعادل های ساختاری و رویکردهای ناپایدار اقتصادی باشد. به عنوان جمع بندی، نوسانات در شاخص رفاه به گونه ای بوده که همواره بر رفتار اقتصادی ملی تاثیر گذاشته و لزوم توجه به عوامل زیر بنایی و ساختاری در برنامه ریزی های آتی را نمایان می کند.

منابع

- حسن پور ورکلائی، مهدی و همکاران (1402). اثر رونق و رکود اقتصادی بر رفاه در ایران، دانشگاه مازندران، بابلسر ایران.

- حسن پور ورکلائی، مهدی و همکاران (1403). تحلیل نقش رونق و رکود اقتصادی بر رفاه در ایران: مقایسه ای از تولید با نفت و بدون نفت، سیاست گذاری اقتصادی، 16 (32)، 173-207.

زروکی، شهریار و همکاران (1403). تحلیل اثر تجارت بر رفاه اقتصادی در ایران طی نیم قرن اخیر. اقتصاد باثبات، 5 (3)، 107-136.

[1] کارشناس ارشد اقتصاد، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران. Mehdihasanpour788@gmail .com