پیش بینی زلزله با کمک نجوم و تنجیم در محدوده چهارصد و پنجاه سال قبل

12 دی 1403 - خواندن 6 دقیقه - 144 بازدید

پیش بینی یک زلزله عظیم قبل از وقوع ان توسط امیر لارستان در محدوده چهارصد و پنجاه سال قبل


 

در کتاب افضل التواریخ نوشته خوزانی اصفهانی که از منشیان و مستوفیان و مورخ نامی عصر صفویه میباشد در خصوص تسلط علمی سلطان لار بر معلومات ستاره شناسی و تنجیم امده ، شاه لار پنج روز قبل از وقوع زلزله (سال ١٠٠٣ هجری قمری) با تسلط علمی زلزله هولناک لار را پیش بینی نمود 


*( ابراهیم خان سلطان لار )*

*در فنون علمی و عملی مهارتی تمام داشت خصوصا از نجوم و اشکال آسمانی بمرتبه ای واقف بود که روزی رمل کشیده، حکم نمود که بعد از پنج روز زلزله عظیمی واقع خواهد شد که تمامی شهر لار از آن واقعه خراب شود و مقرر داشت که جهت حفظ بدن خود خلایق خیمه در صحرای بیرون شهر زده بااسباب و اموال و جمع که اطفال و عیال داشتند و چند زن بکر که بحباله خود درآورده، چون بخت او را بدبختان از روی عناد در حین عقد و مناکحه زوجه و داماد بسته بودند که بهیچ وجه فتح آن ممکن نبود و فرزندی بهم نرسیده بود، تمامی را از شهر بیرون برده، در زیر خیمه در صحرا جمع نمودند. اهل شهر چون آن حالت را مشاهده کردند تمامی از شهر برآمده، خیمه در صحرای لرد احمدانی زدند و اسباب خود را نقل مینمودند*


 *راقم سطور از فصاحت شعار خضرای لاری و سعیدای حکاک که هر دو صاحب طبیعت بودند استماع نمود که در روز مقرر که آن پادشاه درویش نهاد وعده نموده بود چاشتی شروع در زلزله کرده حرکت زمین بنوعی اشتداد یافت که عمارات رفیع و گنبدهای عالی که کندن آنها بدستیاری ادوات ممکن نبود، در یکدم، فرو ریخت و در آن شب، بیست و هفت مرتبه زمین متحرک گشت صبحی که طلوع آفتاب شد، حضرت خانی فرمودند که حال خاطر جمعیت هر یک به تفحص مکان خود روند و مصالح عمارات خراب خود را جمع نمایند که طرح شهر مجرد انداخته شود در تمامی آن شهر معظم، یک قدم زمین معمور نمانده بود*

در ادامه مطلب متوجه این امر میشویم که ظاهرا جمعیت شهر لاردر ان ایام نزدیک یکصد هزار نفر بوده 


. *و ( ابراهیم خان سلطان لار )غلام مهتری با پنج الاغ بجهت نقل اموال رفته چون داخل خانه شد، حرکت اول بظهور پیوسته آن خانه فروریخت غلام و دو الاغ در پناه دیوار که سر حولی بند شده بود، سالم ماندند و یک الاغ را کمر شکسته و الاغ دیگر در زیر آنها مانده بود. بعد از دو روز که صاحب غلام را اعتقاد آن بود که غلام اسباب را با الاغان برداشته، گریخت یا آنکه کسی او را بقتل رسانید؛ که بعد از شکافتن خاک و چوب زنده و مرده هر دو از خاک برآمده غلام را صحیح یافت*


 *بغیر از سه الاغ از صد هزار نفس از ناطق و صامت، بیمن ریاضت و مهارت آن کیومرث نسب، احدی ضایع نشدند*.


نکته مهم دیگر در گزارش خوزانی اصفهانی در کتاب افضل التواریخ ین است که پادشاه لار با تسلط به ستاره شناسی و تنجیم بر علوم غریبه نیز مسلط بوده و پیشاپیش نام اصلی الله وردی خان را که هیچ کس حتی یاران و نزدیکتن الله وردیخان از ان مطلع نبوده اند به مدد معلومات علوم غریبه بدست اورده بوده 

در این رابطه افضل التواریخ چنین گزارش کرده :


*کلمات مشارالیه بغایت خوش آمده فرمودند که از الله ویردی خان استفسار نمایند که نام اصلی ایشان که در گرجستان پدر و مادر ایشان گذاشته اند چیست؟ تا فراخور آن تامل نموده، جواب بایشان داده شود. میر سلطان ابراهیم و رفقا برخاسته بخدمت خان آمده، بعرض ۳ رسانیدند که ابراهیم خان تفحص نام اصلی ایشان نمودند که در ولایت گرجستان گذاشته اند.*


*الله ویردی خان از پرسش نام تعجب نموده جواب داد که نام من در گرجستان خسرو بود. و صبحی باز جماعت مذکوره را به قلعه نزد خان فرستاده حقیقت را اعلام نمودند. بعد از ملاقات جماعت مذکوره، خان استفسار نمود که از خان استفسار شد؟ کلانتر بعرض رسانیدند که آنچه مشخص باشد نام خان خسرو است. ابراهیم خان تبسم فرموده امر کردند که طعام مهیا نمایند و قرار ملازمت حضرت اعلی داد که روز سیم از قلعه بخدمت خان شتافته ملک چهار هزار ساله را بتصرف ایشان دهد. مشعوف گشته کس نزد خان فرستادند که مقرر فرمایند که بیگ ویردی بیگ دست از جنگ با مردم قلعه شهر داشته متعرض نشود که مقرر شد که روز سیم ایشان ملاقات نمایند؛ و آن روز تا شب مهمان خان بوده صحبت کتاب از نظم و نثر، که جمیع مردم لار حتی محترفه و اصناف شهر شعر فهم و صاحب طبیعت اند و اکثر کتب متقدمین در آن ولایت بسیار است نموده خان را در جمیع حیثیات قادر و ماهر یافتند. در حین رخصت که تواضعات آدمیانه به هر یک نمود ،،، پرسیدند که اگر وجه استفسار از نام الله ویردی خان و قرار ملاقات بعد از جمعیت خاطر پرسند چه جواب گفته شود؟*

*نواب ابراهیم خان فرمودند که طلسمی که پادشاهان کیان بر لار بسته بودند و سی سال گرگین میلاد جهت تعیین ساعت بنای قلعه صبر نمود بنام خسرو نام غلامی از پادشاهان ایران که بر ولایت فارس مستقل شود بسته اند؛ از تحقیق نام خان ظاهر شد که این ملک بتصرف او خواهد آمد و از من اولادی که وارث باشد نمانده از جنگ و قلعه داری سوای ریزش خون جمعی از طرفین مطلبی ظاهر نخواهد شد و «طلسم کیانی شکست ۱۰۱۰» نیز تاریخ است؛ یقینم شد که بهتر از بملازمت حضرت اعلی رفتن امری نخواهد بود*


منوچهر عابدی راد اذر ماه ١٤٠٣ هجری شمسی