مهدی سلمانی
هنرپیشه - پژوهشگر دینی و حقوقی - دانشجوی رشته حقوق - شاعر و نویسنده - فعال فرهنگی و رسانه
16 یادداشت منتشر شدهگفت و گویی با مهدی سلمانی در موضوع فلسفه قانون حجاب ( قسمت چهارم )
گفت و گویی با مهدی سلمانی در مورد فلسفه قانون حجاب
موضوعات :
۱. فلسفه حجاب
۲. تاریخ حجاب
۳. جغرافیای حجاب
۴. قانون حجاب
قسمت چهارم
قال ابو عبد الله ع کفوا السنتکم و الزموا بیوتکم فانه لا یصیبکم امر تخصون به ابدا و لا تزال الزیدیه لکم وقاء ابدا. [ الکافی/ج۲/ص۲۲۵ ]
ملاحظه بفرمایید که اهل بیت علیهم السلام با چه هوشیاری ای شیعیان خود را راهنمایی و هدایت می کنند . امام صادق علیه السلام با امر بر سکوت و خانه نشینی که در حقیقت به همان معنای تقیه است ، شیعیان را از دخالت در فتنه ها و جنگ ها برحذر می دارند تا شیعه از هرگونه بلا و مصیبت و خطری که حضرت از آن تعبیر به امرتخصون می کنند ، مصون و محفوظ بماند .
بتریه هم از گروه زیدیه هستند ؟
بله ، بتریه نام گروهی از فرقه زیدیه است و در عقیده شباهتی به شیعیان ندارند ، آنان قائل به فضیلت و امامت امیرمومنان پس از خلافت هستند ، اما بیعت با ابوبکر و عمر را خطا ندانسته و امامت و خلافت این دو را جایز دانسته و آنان را غاصبان حق امیرمومنان نمی دانند . به همین دلیل است که مرحوم علامه عبدالله مامقانی در کتاب مقباس الهدایه ج۲ ص۸۸ می نویسد :《 اعتقاد من این است که بتریه ، زیدیه عامه (سنی) هستند. 》آنان امامت را نیز حق کسانی از اولاد امام حسن و امام حسین علیهما السلام می دانند که اهل قیام و انقلاب باشند . این نکته را نباید فراموش کرد ، با اینکه بتریه خود را به جناب زید شهید منتسب می دانند ، اما آن جناب هم ایشان و هم زیدیه را نفرین نمودند . در کتاب من لایحضر الفقیه ج۴ ص۵۴۴ و رجال الکشی ص۲۳۶ روایت شده :《 عده ای نزد امام باقر علیه السلام و جناب زید برادر ایشان آمدند . این افراد که سران زیدیه بودند گفتند : ما علی ، حسن و حسین علیهم السلام را ولی خود می دانیم و از دشمنان ایشان بیزاریم... البته ما ابوبکر و عمر را هم و لی خود می دانیم و از دشمنانشان بیزاریم . جناب زید رو به آنان کرده و فرمودند : پس به این ترتیب ، شما از حضرت فاطمه سلام الله علیها هم بیزارید ، شما امر ما را از بین بردید ، خدا شما را نابود کند (بترکم الله). مرحوم کلینی نیز در کتاب الکافی ج۸ ص۱۲۸ در حدیثی از قول امام کاظم علیه السلام نقل می کند که ایشان تفاوتی بین ناصبی و زیدی قائل نشده و زیدی را دشمن خود خطاب فرمودند . دلیل اصلی خطر زیدی ها و به تبع آنها بتریه و قرار گرفتن آنان در کنار نواصب در دیدگاه اهل بیت علیهم السلام این است که متاسفانه آنان در عین مخالفت با ائمه طاهرین ، خود را به عنوان شیعه قالب می کنند . تیمورلنگ، علاوه بر اینکه فقیه بود، حافظ قران هم بود و چنان به ظواهر شرع پای بند بود که در فتوحاتش و قتل و غارتهایش که همه به نام جهاد انجام می شد و میلیونها انسان کشته شدند، بر چهارصد قاطر قطعات چوبی مسجدی را حمل می نمود تا فضیلت نماز در مسجد و جماعت را در بیابانها هم از دست ندهد . حافظ شیرازی نیز فقیه و حافظ قران است و معاصر تیمور لنگ، که اتفاقا در فتح شیراز به درخواست تیمور با وی ملاقات نموده است .
برداشت حافظ از قرآن و اطلاعات و متون دینی برداشتی توام با مدارا و رافت است و چنان سازگار با وجدان و فطرت است که پس از قرن ها همچنان اشعار وی مورد توجه اهل معرفت است و مزارش پناه اهل دل است ، تیمور هم به عنوان یکی از سفاک ترین و خونریزترین فاتحان دنیا مورد نفرت اهل عالم است .
امروز نیز برداشت از منابع دینی متفاوت است یکی برداشت های سبعانه دارد چون داعش و دیگری برداشتهای عاشقانه دارد چون دکترالهی قمشه ای و ...
مهم در این برداشت ها مخالفت صریح نداشتن با حکم عقل یا همان فطرت و وجدان است که در روایات پیامبر باطن شمرده که پیامبر ظاهر حکمش با حکم او تنافی نخواهد داشت .
الامام الکاظم علیه السلام :" ان لله علی الناس حجتین : حجه ظاهره ، و حجه باطنه ، فاما الظاهره فالرسل و الانبیاء و الائمه علیهم السلام ، و اما الباطنه فالعقول
امام کاظم علیه السلام : خداوند را بر مردمان دو حجت است : حجتی بیرونی و حجتی درونی . حجت بیرونی همان فرستادگان و پیامبران و امامان علیهم السلام هستند و حجت درونی همان خردها و وجدان است . که در گفت و گوی فلسفه موسیقی هم اشاراتی کردم . دیگری منافرت و مخالفت نداشتن برداشت از متون با سیره پیامبر و نصوص قران است . آیه ۲۳ سوره مائده را مشاهده کنید می فرماید :
"...من قتل نفسا بغیر نفس او فساد فی الارض فکانما قتل الناس جمیعا ومن احیاها فکانما احیا الناس جمیعا...
هر کس کس دیگر را نه به قصاص قتل کسی یا ارتکاب فسادی بزرگ بر روی زمین بکشد ، چنان است که همه مردم را کشته باشد. و هر کس که به. انسان دیگر حیات بخشد چون کسی است که همه مردم را حیات بخشیده باشد..."
همچنین سیره قطعی پیامبر و ائمه است که برای وصول به مقصود از طریق فعل قبیح و حرام اقدام نمی کردند . حال اگر با این سه ترازو به سراغ برداشت های مورد اشاره از متون و اطلاعات دینی برویم خواهیم دید این برداشت ها نه مورد تایید پیامبر باطن یعنی وجدان و عقل است و نه مورد تایید سیره پیامبر و نصوص قران !
این عزیزان خر خودش را می رانند و از مردم نمی پرسد کجا می خواهند بروند . در چنین وضعیتی چه توقعی هست که مردم دل بسوزانند برای شما ؟ جنگ برای چه ؟ برای اینکه اسرائیل ظلم می کند به فلسطینیان ؟
خب مگر مثل همین ظلم را چین به 11 ملیون مسلمان ایغور نمی کند؟
مگر خود شما متحجران ظلم عظیم به مردم ایران نکردید و نمی کنید ؟ کدام عقل و شرع به شما اجازه داده که برای فلسطین ، ایران را فدا کنید که آخر سر هم نه تنها چیزی عاید آنها نشود ، که مملکت ضعیف شده درگرداب تحریم ها ، به فنا رود ؟
شعار شیعه تقیه است و مدارا ولاغیر !
پس از قیام امام حسین علیه السلام برعلیه یزید که قصد براندازی و نابودی دین را به تاسی از جد خود ابوسفیان داشت ، قیام های متعددی در میان شیعه تحقق یافت که با محوریت سادات انجام می گرفت و به قیام طالبیین مشهور شد یعنی قیام سادات ال ابی طالب . این قیامها هیچکدام تایید امام معصوم معاصر خود را بدنبال نداشت و این امر موجب انشعاب هایی در میان شیعه گردید اینها شیعیانی انقلابی و شهادت طلب بودند که به تاسی از امام حسین(ع) در مقابل خلفای اموی و عباسی قیام میکردند و چون ائمه با این قیام ها موافقت نداشتند برای آنکه رهبری سیاسی و امامت ائمه ، مانعی برای قیامشان نباشد دست به باز تعریف دین زدند و امامت را به نحوی تعریف کردند که با فعالیتهای انقلابی شان جور در آید . تمامی ائمه تقیه کردند در قبال پادشاهان اموی و عباسی به استثنای امام حسین و حل این معما به این است که بر خلاف باقی خلفا ، یزید هم امکان امحاء دین یا استحاله نزدیک به محو دین و باز گرداندن جامعه به قبل از رسالت را داشت و هم انگیزه این کار را ، یزید از طرفی مقدمات چنین کاری در زمان معاویه برایش فراهم شده بود و فاصله نزدیک با بعثت پیامبر داشت و از طرف دیگر نشان داد اگر بتواند مسیر جدش ابوسفیان را پیموده و دین اسلام را نابود می کند شعر معروف منسوب به وی گویای چنین تصمیمی است :
لعبت هاشم بالملک ولا
خبر جاء ولا وحی نزل
بنی هاشم به دنبال سیادت واقایی بودند
والا نه وحی ای نازل شد و نه رسالتی بود
نابود کردن خانه کعبه با منجنیق به بهانه دستیابی به عبدالله زبیر و قتل وغارت خاص و فاجعه بار مدینه در قضیه حره و ریختن خون امام حسین همه نشان از آن دارند که یزید بدنبال چیزی ورای تثبیت حکومت خود بود و گویا می خواست کارنیمه تمام جد خود را تمام کند.این برخلاف دیگر خلفا وپادشاهان اموی وعباسی است که تثبیت قدرت خود را در حفظ اسلام وتاویل ان مطابق میل خود میدانستند نه بر انداختن اسلام . دقیقا همین تفاوت موجب میشود همه ائمه مشی ای توام با تقیه در مقابل ظالمان و حاکمان وشاهان زمان خود داشته باشند بر خلاف امام حسین (ع) .
اهل بیت که شیعیان را به مصاحبت و مشارکت در زندگی با اهل سنت و عیادت از بیماران آنها و عطوفت نسبت به ایشان فرا می خواندند شیعیان را از مجالست با زیدیه منع اکید می نمودند . این امر نشان دهنده جایگاه خاص ویرانگر ایجاد انحراف در دین و لو به عنوان خونخواهی از اباعبدالله و انقلابیگری انجام شود در نزد اوصیاء پیامبر وائمه اهل بیت است .
همچنین نشان می دهد فعالیت هایی که به عنوان پیروی از امام حسین و مقابله با ظالمان زمانه انجام میشود اگر چه توام با شهادت طلبی و ایثار باشد میتواند مورد نهی اهل بیت پیامبر باشد . دین چارچوب دارد و اگر در جایی که باید تقیه کرد فعالیت شهادت طلبانه و تقابل اشکار با ظلم انجام شود، انحراف تلقی شده و موجب تباه شدن دنیا واخرت مردم گردیده خون شیعیان و یا رفاه و زندگی مادی شان را در معرض خطر قرار می دهد . این نکته نیز حائز اهمیت است که زیدیه موفق شدند با استفاده از عکس العملی که ایرانیان در مقابل سلاطین ظالم اموی و عباسی داشتند ده ها سال در شمال ایران حکومت تشکیل دهند اما با این وجود هیچگاه مورد تایید ائمه اطهار قرار نگرفتند . زیدیه یکی از فرقه های شیعه اند که پیروان آن معتقدند پس از امامت حضرت علی(ع) ، امام حسن(ع) ، امام حسین(ع) ، امام سجاد(ع) و زید بن علی بن الحسین ، امامت به هر مردی از اولاد حضرت فاطمه(س) می رسد که مردم را به امامت خود دعوت کند و عادل، عالم و شجاع باشد و مومنان با او برای جهاد بیعت کنند . دین ما قران ما اهل بیت پیامبر (ص) میگویند" لا دین لمن لا تقیه له . دین ندارد شیعه ای که در جایی که هستی اش به واسطه ظالمین در خطر است برای حفظ جان تقیه نکند . ما دوازده امام داریم که همه تقیه کردند تا بتوانند بمانند و جامعه اسلامی را تربیت کنند تا بتوانند آدم بسازند. امام حسین علیه السلام هم اگر اجازه بازگشت از مسیر کوفه را می یافت مسیر پدر و برادرش را می رفت . شهامت تقیه کردن و ساختن مملکت کمتر از جنگیدن و شهادت نیست. تقیه تاکتیک مبارزه با ظلم است نه تعطیل مبارزه ! در حقیقت با خطر معتنی به در مبارزه علنی با ظلم ، صورت مسئله عوض شده و تقیه که مبارزه توام با حفظ جان است واجب میشود . تقیه مثل خوردن گوشت میت مربوط به زمان اضطرار نیست بلکه علاوه بر اضطرار مصلحت هم میتواند سبب وجوب تقیه شود . اصل اختلاف ما و آمریکا که دارد تبدیل میشود به اختلاف ما و غرب و یا ما و دنیا بر سر چه مسئله ای است ؟ در مواجهه با غصب یک کشور مسلمان ، وظیفه همه مسلمین ابتداء دفاع و بیرون راندن متجاوز است و تقریبا این کاری است که توسط اعراب و به رهبری جمال عبدالناصر تاحدودی پی گیری شد که بعدا با توجه به حمایت دول غربی از موجودیت این رژیم ، با یاس از امکان آزاد نمودن آن سرزمین ، استراتژی کشورهای مسلمان و عرب کم کم به حمایت معنوی بجای تلاش برای آزادی فلسطین تغییر کرد . طبیعی است اگر ما روی موشک به عبری بنویسیم "اسرائیل باید از بین برود " و موشک را پرتاب نموده فیلم آنرا به رخ جهانیان بکشیم نه تنها برجام را با این کار هوا کردیم بلکه یک وحدت استراتژیک علیه خود بین شرق و غرب درست کرده ایم . راهکار شیعه دوازده امامی در مواجهه با مسئله غصب فلسطین در شرائط فعلی تقیه است نه مبارزه آشکار که تبعاتی جز نابودی ندارد .
تقیه یعنی دست کشیدن از مبارزه آشکار با ظالمین و غاصبین و همراهی ظاهری با آنها برای حفظ جان و مال و آبروی مسلمانان ، این کاریست که امامان شیعه در مقابل سلاطین جور زمان خود انجام دادند تا جان شیعیان را از مهلکه برهانند . این ترس نیست که امام کاظم علیه السلام ، هارون الرشید خلیفه خون ریز زمان خود را امیرالمومنین خطاب کرده و کمال ادب را در تعامل با او بجا میاورد اگر چه او را دشمن دین و خدا و سفاک میداند این یک وظیفه شرعی و عقلی برای حفظ جان مسلمین است . امروز سکان داران کاخ سفید هر که باشند همان هارون الرشید است و وظیفه ما همان است که از امامان شیعه گذشت .
حضرت امام صادق (سلام الله علیه) می فرماید :
«ان تسعه اعشار الدین فی التقیه و لا دین لمن لا تقیه له » همانا نه دهم (۹۰%) دین در تقیه است . و کسی که تقیه ندارد ، دین ندارد .
آقای عبدالرحیم سلیمانی اردستانی از اساتید سطوح عالی حوزه علمیه گفتند که کشور را وارد جنگ نکنید . تا کی این شعارهای پوچ مرگ بر آمریکا را می خواهید ادامه دهید .
ممنون بسیار عالی ، سوالی که برای همگان پیش آمده این است که آیا طبق قانون حق پیامک زدن به افراد بی حجاب وجود دارد یا خیر ؟
خیر در قانون چنین چیزی وجود ندارد و این کار خلاف قانون است . مگر نمیگویند بی حجابی طبق قانون ، جرم است ؟ پس پیامک این وسط چه می گوید ؟ از کی تا به حال هر کسی مرتکب جرم شده است به او پیامک زده اند ؟ مگر قانون ما ، قانون سه ضربه آمریکا هست که دو بار پیامک بدهید و بار سوم بگیرید ؟ مانند این است که بنده به فردی توهین کنم یا سرقت کنم ، برای بنده پیامک بیاید این بار اول است و دوباره تکرار کنم بگویند بار دوم است و بار سوم بگیرند ؟ الان کسی مشروبات الکلی حمل کند پیامک میزنند یا میگیرنش ؟ یا اگر کسی قاچاق کند پیامک می زنید ؟ در خصوص ارسال پیام ، هیچ گونه مجوز قانونی ندارند ! اگر دارند بگویید کدام اصل و ماده قانونی است ؟ مگر قانون مجازات دیگری هم داریم که دست آنها باشد و در دسترس عموم و حقوقدان ها نباشد ؟ قانون اساسی کیفری و قانون مجازات اسلامی هم یک جلد دارد . ما یک قانونی داریم در قانون اساسی ، در مورد لباس و پوشش ( نه حجاب ) که در اواخر سال ۶۴ تصویب شد ، این حق تذکر را برای دادگاه قرار داده است نه برای عامران و ناهیان .
آیا حق توقیف خودرو افرادی که بی حجاب هستند قانونی است ؟
خیر ، مگر هر کسی که جرم انجام داد ، حق توقیف خودروی او را دارند ؟ خودرو در اجتماع ، حریم خصوصی محسوب نمی شود یعنی آقا و خانم ناهی اگر منکری در خودروها دیدید ، می توانید نهی از منکر کنید . اگر شخصی داخل خودرو کشف حجاب کرد : ۱. جرم است. ۲. حق نهی از منکر زبانی داریم . آیا حق توقیف دارند ؟ دو بحث داریم : ۱. ظابط بالفعل شخص بی حجاب را می بینید : در این مورد دوستان به ماده ۱۴۶ و ۱۴۷ آیین دادرسی کیفری مراجع می کنند که اختیارات بازپرس است ، اختیارات ناهیان و عامران نیست .
ماده ۱۴۶ از اوراق ، نوشته ها و سایر اشیای متعلق به متهم ، فقط آنچه راجع به جرم است تحصیل و در صورت لزوم به شهود تحقیق ارایه می شود. بازپرس مکلف است در مورد سایر نوشته ها و اشیای متعلق به متهم با احتیاط رفتار کند، موجب افشای مضمون و محتوای غیرمرتبط آنها با جرم نشود، در غیر این صورت وی به جرم افشای اسرار محکوم می شود .
ماده ۱۴۷ آلات و ادوات جرم ، از قبیل اسلحه، اسناد و مدارک ساختگی ، سکه تقلبی و تمامی اشیایی که حین بازرسی به دست می آید و مرتبط با کشف جرم یا اقرار متهم باشد توقیف می شود و هر یک در صورت مجلس توصیف و شماره گذاری می گردد. آن گاه در لفاف یا مکان مناسب نگهداری و رسیدی مشتمل بر ذکر مشخصات آن اشیاء به صاحب یا متصرف آنها داده می شود. مال توقیف شده با توجه به وضعیت آن در محل مناسبی که از طرف دادگستری برای این منظور تعیین می شود، نگهداری می گردد.
۲. ظابط بالفعل شخص بی حجاب را نمی بیند ، بلکه عکس می گیرد و دو ساعت دیگر می بیند : در این مورد هم دیگر حق برخورد ندارید زیرا بعد از دو ساعت ، دیگر جرم مشهود نیست ، پس حق برخورد و توقیف و جریمه ندارید . طبق آیین دادرسی کیفری در اصل ۴۴ و ۴۵ ، شما حق توقیف خودرو فرد بی حجاب و جریمه کردن را ندارید . ماشینی که شخص بی حجاب در آن است ، مگر آلات ادوات جرم است ؟ جرم در ماشین است ، نه به وسیله ماشین . اینها آلات و ادوات جرم نیست پس شما ناهیان ، حق توقیف خودرو را چه مشهود باشد و چه مشهود نباشد را ندارید . شما آنی را فقط حق دارید که جرم به وسیله خودرو است ، نه در خودرو مثلا فردی در خانه شما به قتل برسد مگر خانه را پلپ می کنند ؟ چاقو و اسلحه فرد را توقیف می کنند نه خانه را ، و طبق اصل ۲۲ قانون اساسی ، حق تعرض به اموال شخصی افراد هم ندارند .
ماده ۴۴ : ضابطان دادگستری به محض اطلاع از وقوع جرم ، در جرایم غیرمشهود مراتب را برای کسب تکلیف و اخذ دستورهای لازم به دادستان اعلام می کنند و دادستان نیز پس از بررسی لازم، دستور ادامه تحقیقات را صادر یا تصمیم قضائی مناسب اتخاذ می کند. ضابطان دادگستری درباره جرائم مشهود، تمام اقدامات لازم را به منظور حفظ آلات، ادوات، آثار، علائم و ادله وقوع جرم و جلوگیری از فرار یا مخفی شدن متهم یا تبانی، به عمل می آورند، تحقیقات لازم را انجام می دهند و بلافاصله نتایج و مدارک به دست آمده را به اطلاع دادستان می رسانند.
ماده ۴۵ : جرم در موارد زیر مشهود است :
الف - در مرئی و منظر ضابطان دادگستری واقع شود یا ماموران یاد شده بلافاصله در محل وقوع جرم حضور یابند یا آثار جرم را بلافاصله پس از وقوع مشاهده کنند.
ب - بزه دیده یا دو نفر یا بیشتر که ناظر وقوع جرم بوده اند، حین وقوع جرم یا بلافاصله پس از آن، شخص معینی را به عنوان مرتکب معرفی کنند.
پ - بلافاصله پس از وقوع جرم، علائم و آثار واضح یا اسباب و ادله جرم در تصرف متهم یافت شود یا تعلق اسباب و ادله یاد شده به متهم محرز گردد.
ت - متهم بلافاصله پس از وقوع جرم، قصد فرار داشته یا در حال فرار باشد یا بلافاصله پس از وقوع جرم دستگیر شود.
ث - جرم در منزل یا محل سکنای افراد، اتفاق افتاده یا در حال وقوع باشد و شخص ساکن، در همان حال یا بلافاصله پس از وقوع جرم، ورود ماموران را به منزل یا محل سکنای خود درخواست کند.
ج - متهم بلافاصله پس از وقوع جرم، خود را معرفی کند و وقوع آن را خبر دهد.
چ - متهم ولگرد باشد و در آن محل نیز سوء شهرت داشته باشد.
تبصره ۱ - چنانچه جرائم موضوع بندهای (الف)، (ب)، (پ) و (ت) ماده (۳۰۲) این قانون به صورت مشهود واقع شود، در صورت عدم حضور ضابطان دادگستری، تمام شهروندان می توانند اقدامات لازم را برای جلوگیری از فرار مرتکب جرم و حفظ صحنه جرم به عمل آورند.
تبصره ۲ - ولگرد کسی است که مسکن و ماوای مشخص و وسیله معاش معلوم و شغل یا حرفه معینی ندارد.
اصل ۲۲ قانون اساسی : حیثیت ، جان ، مال ، حقوق ، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است ، مگر در مواردی که قانون تجویز کند .
در بعضی موارد گفته می شود که افرادی که مراعات نمی کنند به آنها خدمات ندهید و این را به قانون نسبت می دهند . آیا درست است ؟
خیر کاملا غلط است . طبق اصل ۱۹ و ۲۰ و ۲۴ و ۱۱۴ ، هیچ کس حق محرومیت افراد بی حجاب را به اماکن عمومی ندارد . همچنین طبق ماده ۵۷۰ قانون مجازات اسلامی هر کسی چنین کاری کند باید مجازات شوند از طرفی دیگر اصل براعت هم در فقه داریم که این کارشان ، شرعا هم خلاف است .
اصل ۱۹ : مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود.
اصل ۲۰ : همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند.
ماده ۵۷۰ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) : هر یک از مقامات و مامورین وابسته به نهادها و دستگاه های حکومتی که برخلاف قانون، آزادی شخصی افراد ملت را سلب کند یا آنان را از حقوق مقرر در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران محروم نماید علاوه بر انفصال از خدمت و محرومیت یک تا پنج سال از مشاغل حکومتی به حبس از دو ماه تا سه سال محکوم خواهد شد.
در قانون ، ما چنین چیزهایی را نداریم ، مشکل ما این است که الان این قانون نیست و دارند اجرا می کنند . با چه زبانی بگوییم که این افراد مقنن نیستید ؟ مقنن مجلس است بعد تایید شورای نگهبان و بعد ابلاغ آن به قوه مجریه و امضاء رئیس جمهور و بعد انتشار در رسانه و روزنامه ها برای اطلاع رسانی و بعد برخورد با کسی که رعایت نمیکند . از کی تا به حال استاندار و امام جمعه و روحانیت دور هم می نشینند قانون تصویب کنند ؟ مگر ما چند تا مجلس در این مملکت داریم ؟ پس هر این چهار مورد ، پیامک به افراد ، توقیف خودرو ، ممانعت از ورود به اماکن عمومی و خدمات و پلپ مغازه ها به دلیل ورود افراد بی حجاب به آن مغازه خلاف شرع و قانون است چون دستور قضایی ندارد پس به قوه قضاییه ربطی ندارد . راه کار های حقوقی در برابر چنین کار های ضد قانونی این است که اسم آن مامور و اسم شخصی که با جرثقیل خودرو را می برد و پلاک ماشین و اسم پارکینگی که قرار است ماشین شما را به آنجا ببرند را یادداشت کنید و قبض و رسیدی که به شما می دهند را حتما نگه دارید و مرحله بعد اقدام حقوقی است ، دو راه داریم : ۱. در دادسرای عمومی از آن فرد ظابط شکایت کیفری کنید و در پی آن ضرر و زیان ناشی از پلمپ یا خودرو ( پول پارکینگ و اسنپ و... ) را مطالبه کنند و دریافت می کنند . ۲. در این دادخواست که جنبه حقوقی دارد ، شما میشوید خواهان این دعوا ، خوانده دعوا کسانی که هستند که پلمپ و توقیف و کار غیرقانونی کردند و تمام وجوحی که از شما دریافت کردند قابل مطالبه و دریافت است . پس تا جایی که بشود می ایستیم و حقوق خود در جامعه دفاع میکنیم . مامورین هیچ حق قانونی بر انتقال بانوان بدون حجاب به مقر و پاسگاه را ندارند . نگه داشتن زنان و دختران برخلاف رضایت ایشان در محل های مزبور مصداق جرم بازداشت غیر قانونی است و به استناد ماده ۵۸۳ تعزیرات ۳-۱ سال حبس دارد !
ماده ۵۸۳ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) (اصلاحی ۱۴۰۳/۰۳/۳۰): هر کس از مقامات یا مامورین دولتی یا نیروهای مسلح یا غیر آنها بدون حکمی از مقامات صلاحیتدار در غیر مواردی که در قانون جلب یا توقیف اشخاص را تجویز نموده، شخصی را توقیف یا حبس کند یا عنفا در محلی مخفی نماید به یک تا سه سال حبس یا جزای نقدی از ۲۶۴/۰۰۰/۰۰۰ تا ۸۲۵/۰۰۰/۰۰۰ ریال محکوم خواهد شد ».
پتوپیچی و استفاده از پتو برای دستگیری زنان و دخترانی که حجاب را رعایت نمیکنند خلاف قانون است .
این رفتار زشت و زننده مغایر بند ۶ ماده واحده قانون احترام به آزادی های مشروع و حفظ حقوق شهروندی مصوب سال ۱۳۸۳ و غیر قانونی است . در سال ۱۳۷۲ برای ناقضین حجاب مجازاتی توسط مجلس شورای اسلامی تعیین شد : « زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند ، به حبس از ده روز تا دو ماه و یا از پنجاه هزار تا پانصد هزار تومان جزای نقدی محکوم خواهند شد » ( قانون مجازات اسلامی ، تبصره ماده ۶۳۸ ) این ماده از قانون مجازات اسلامی برگرفته از فتوای آیت الله خمینی است : « هر کسی که واجبی را ترک یا حرامی را مرتکب شود امام (ع) می تواند او را تعزیر کند به شرط اینکه آن امر از کبائر باشد . تعزیر کمتر از حد است و مقدار آن به دست حاکم شرع است » ( تحریرالوسیله ، ج ۲ ص ۴۷۷ ، کتاب الحدود ، فروع حد القذف ، الخامس ) بر اساس فتوای فوق بی حجابی یا بدحجابی اگر بخواهد شرعا مشمول تعزیر واقع شود ، عدم رعایت حجاب باید از گناهان کبیره محسوب شود . آیت الله خمینی گناهان کبیره را اینگونه تعریف کرده است : « هر معصیتی که عذاب آتش جهنم یا عقاب بر آن داده وعده شده باشد ، یا با آن به شدت تمام برخورد شده باشد ، یا همانند یا بزرگتر از برخی گناهان کبیره معرفی شده باشد ، یا عقل بر کبیره بودن آن حکم کند ، یا در ارتکاز متشرعه چنین باشد ، یا نصی بر کبیره بودن آن وارد شده باشد » آنگاه ایشان چهل و پنج گناه کبیره را مثال زده است که حجاب جزء انها نیست ( تحریرالوسیله ، القول فی شرائط امام الجماعه ، ج ۱ ، ص ۲۷۵-۲۷۴ ) با ملاک های برشمرده در فتوای فوق عدم رعایت حجاب گناه کبیره نیست زیرا در هیچ آیه ی قرآن بر تارک آن وعده عذاب داده نشده است . در سنت رسول الله (ص) و سیره ی ائمه (ع) هیچ موردی از اجبار یا مجازات در امر حجاب گزارش نشده است . در هیچ « روایت معتبری » برای تارک آن عقاب وعده داده نشده است ، کبیره بودن آن اجماعی نیست ، دلیل عقل یا سیره عقلا بر جواز مجازات آن دلالت نمی کند . ارتکاز متشرعه در طول تاریخ به ویژه صدر اسلام نیز بر جواز مجازات آن دلالت ندارد و نتیجه اینکه به فتوای آیت الله خمینی که کلیه ارکان نظام جمهوری اسلامی مقلد وی هستند و قوانین آن نیز بر اساس فتوای وی نوشته شده است و طبق اصل ۴ قانون اساسی ملاک باید فقه جواهری و جعفری باشد چون ترک حجاب شرعی گناه کبیره نیست ، حاکم شرع مجاز به تعزیر تارک آن نمی باشد . عدم جواز تعزیر معنایی جز مردود بودن اجبار قانونی ندارد . یعنی حجاب اجباری مطابق فتوای بنیانگذار جمهوری اسلامی هم فاقد جواز شرعی است ! به طور کلی تعزیر بر ترک واجب یا فعل حرام نیاز به نص معتبر شرعی دارد و عمومات هم ناتوان از اثبات در موارد غیرمنصوص است . یکی از موارد غیرمنصوص تعزیر بر ترک حجاب است . اجبار بر بی حجابی خلاف شرع بود . اجبار بر رعایت حجاب نیز فاقد مستند معتبر شرعی و در نتیجه خلاف شرع است . حجاب با رعایت حدود شرعی آن اختیار زنان مومنه است پس حجاب اجباری فاقد دلیل معتبر شرعی است .
گفتید دستور قضایی نیست پس دستور چه کسی است ؟
اینکه می گویند دستور قضایی است دروغ است و تا دستور قضایی دریافت نکردید اجازه انجام ندهید و مقابله کنید . این داستان توقیف و پلمپ و جریمه ، دست گل اقلیتی از نمایندگان مجلس ( رسایی ، بانکی پور و ثابتی و...) و ستاد حجاب و عفاف است . شورای تامین استان و بالاتر از آن شورای امنیت کشور ، نه جایگاه اجرایی دارد و نه جایگاه تقنینی ، فقط جایگاه مشاوره ای دارد ولاغیر .
نظرتون در مورد حرفی که رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس گفتند چیست ؟ رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس دوازدهم در خصوص اجرایی ساختن قانون حجاب و عفاف بیان کرد: « تصویب قانون حجاب و عفاف با ارجاع به شورای نگهبان انجام شده و با انتقال توسط رئیس مجلس به رئیس جمهور برای ابلاغ و اجرا، نهایی می شود. اجرای این قانون حدود چهار پنجم از مسائل فرهنگی را حل می کند و در راستای عملی شدن کامل آن، آموزش وپرورش، فرهنگ و ارشاد و وزارت خانه ها روی کار می آیند و درصورتی که محقق نشود، نماینده می تواند وزیر را استیضاح کند ».
نظر بنده این است که بین متفکران ، وفاقی در تعریف فرهنگ وجود ندارند اما مسائلی مثل هنر و انواع آن ، وضعیت نشر و میزان مطالعه ، فرهنگ عمومی ، مسائل دانشگاهی و تحقیقات علمی ، نگاه به انسان ، اخلاق فردی و اجتماعی با تمام تنوع های جغرافیایی و تاریخی ، آموزش و ... در حیطه فرهنگ است . مسئله پوشش یکی از مسائل فرهنگی است و فروکاست فرهنگ به حجاب و ظاهر فقط از یک ذهن بسته ایدوئولوژیکی که شناختی از انسان و جهان معاصر ندارد ، بر می آید ... دو کتاب « فلسفه فرهنگ » نوشته دکتر علی اصغر مصلح ، انتشارات علم / « فلسفه فرهنگ » ( از هردر تا نیچه ) نوشته دکتر محمدمهدی اردبیلی ، در شرح و تفسیر و تبیین فرهنگ و مهمترین مسائل و موضوعات آن بسیار خواندنی و درس آموز است . در بخش فقهی هم که پیش تر گفتم این کار ها حرام و بدعت است . در حرف ایشان چند مسئله قابل توجه و غیرقابل هضم وجود دارد که جالب است بدانید اولا اصلا این طرح با این کیفیت که مسئله فرهنگی را حل نمی کند ، نهایتش یک لایحه یا طرح تبلیغی است . آقایان نمی دانند اجبار در مسئله حجاب حال که به نقطه بدون بازگشت رسیده ، اثر عکس دارد و ایجاد واگرایی تقابل با مردم می کند بدون یک اپسیلن بازده ؟ دوما احکام شرع و تکالیف الهی امری فردی است بین شخص و خالقش ، مگر اجبار به نماز و نماز اجباری ، مفهومی دارد یا تعالی بخش است تا حجاب اجباری معنا و مفهومی داشته باشد ؟ این حکم نه تنها مشروع نیست که نسبت دادنش به شرع مصداق بدعت است . تنها در قالب امر به معروف آنهم اگر از سر غفلت ، کسی حجاب را مراعات نکرده تا احتمال تاثیر باشد ، جای تذکر هست آنهم یک تذکر زبانی ! نه جریمه و طرح های قرون وسطایی . سوما اگر اجبار به حجاب اثر فرهنگی خاصی داشت لااقل امامان شیعه به یک نفر تذکر به حجاب می دادند . حال آنکه روایات پر است از امر به اخلاقیات نظیر ترک تملق و دروغ و فریب یا ضرورت امانتداری و وفای به عهد . چهارما شاید معضل و منکر بزرگ فرهنگی مملکت ، حضور شما بر کرسی مسئول کمیسیون فرهنگی مجلس باشد که نشانگر دور افتادن مجلس از خواست مردم است و قانون . قانون که الان 120 سال است گمشده این ملت است عبارت است نهادینه شدن مطالبات مردم . پنجما مسئله فرهنگی این مملکت ، تملق است ، دروغ است ، خدا درست کردن از یک فرد است ، سطحی نگری در مسائل فرهنگی است یعنی همین بلیه که خود جناب تهرانی به آن دچار است .
آقای مهدی سلمانی راه حل شما برای باحجاب شدن افراد چیست ؟
به نظر من مهدی سلمانی اگر خواهان زیاده شدن خانم های محجبه هستید به جای جریمه ، دنبال تقویت نهاد دین در جامعه باشید باید دین را از این وضعیتی که توجیه گر عدم عقلانیت و خواست و دلبخواه حکام و ظلم است خارج کنید . دین هر گاه نماد حمایت از حقوق خلق در مقابل زیاده خواهی مسئولان شد ، دین هر گاه نماد تقویت عقلانیت در جامعه شد ، دین هر گاه از مردم رفع ظلم کرد ، دین هر گاه پناه مردم شد در قبال هوی و هوس اصحاب قدرت ، آن گاه عزیز می شود آن گاه مردم به دلخواه حکم دین را عمل می کنند . از خود بپرسید چرا نهاد دین در ترکیه یا کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس قدرتمند است اما در جامعه ما رو به ضعف دارد ؟ چون دین در ترکیه و کشورهای عربی امری است قابل جمع با توسعه ، چون دین در آنجا اجباری نیست ، چنانکه قرآن بارها بر ماهیت اختیاری بودن دین تاکید کرده از جمله در آیه مبارکه "لااکراه فی الدین" اما دین در مملکت ما ابزار تحمیل شده ، ابزار مسئولان شده برای تحمیلات غیرعقلایی شان لذا مردم از دین و نماد آن حجاب فراری شده اند . مثلا در مملکت ما به نام دین به آمریکا می ستیزند و مردم را فقیر می کنند حال آنکه این سیاست ضدتوسعه ، ربطی به دین و عقلانیت ، که جوهره دین است ندارد که پیش تر توضیح دادم .
نظر شما در مورد حرف اخیر جناب علم الهدی که گفتند ( تنها کشوری که در آن اسلام ناب وجود دارد، جمهوری اسلامی ایران است/ نمی توانیم در مسائل دینی و شرعی تسامح به خرج دهیم؛ باید از ارزش های دینی خود با تمام وجود دفاع کنیم ) چیست ؟
قبل از نقد این سخن چندین سوال وجود دارد :
۱. مسئولانی که هر روز خبری از اختلاس و ناکارامدی و گاه خیانتشان گوش را آزار می دهد چه ربطی به اسلام دارد ؟
۲. برخورد با منتقدین که به وظیفه شرعی و اخلاقی و انسانی دفاع از مردم مظلوم می پردازند چه ربطی به اسلام دارد ؟
۳. اصرار بر سیاست خارجی و داخلی غلط نظیر حجاب اجباری که به لجاجت و بی دینی میلیونها انسان پاک سرشت انجامیده چه ربطی به اسلام دارد ؟ آقا ! اگر پشت جلد قرآن چیزی نوشته که ما مطلع نیستیم بگویید و الا آنچه ما می بینیم اتفاقا مبارزه پنهان و آشکار با دین است . ظلم است و تعدی است و بی مبالاتی نسبت به جان و مال و آبروی خلایق . ای هزار لعنت بر چنین مسلمانی . دین محمد که درود خدا بر او باد دین حفظ جان و مال و آبروی خلق است. دین او دین احتیاط در جان و مال و آبروی مردم است نه هدر دادن آنها برای شعار مارکسیستی مخاصمه با آمریکا که متاسفانه بازی شرق و روس ها را خوردیم . امام علی (ع) پس از خلافت ، امتیازهایی که خلیفه دوم قرار داده بود برای مسلمانان جهادگر و آنها که سبقت در اسلام آوردن داشتند را ملغی کرده فرمودند : اجر جهادگران وشهداء دین با خداوند است و بیت المال حق عمومی مردم است که باید به مساوات تقسیم شود و هیچ نسبت فامیلی منصب و مقام و ... در تقسیم بیت المال دخالتی ندارد . فلانی میگوید تقصیر او هست و او او هم میگوید فلانی مقصر است یعنی چه ؟ به جای گردن هم انداختن ، بروید سیاست خارجی را اصلاح کنید . حکمرانی را از امارات و ترکیه یاد بگیرید ، کافی است قدری واقع بینی به سیاست خارجی بیافزایید و رابطه متوازن بین غرب و شرق برقرار کنید و به جای مرگ بر این و آن، بر نفس اماره خودتان مرگ بفرستید و صادقانه با مردم برخورد کنید .
شما ماجرای عجیب در دانشگاه علوم تحقیقات را چگونه ارزیابی می کنید ؟ و دو عبارت ولایت فقیه و ولایت مطلقه فقیه را قبول دارید ؟
خانمی به هر دلیلی عمل قبیحی که در فرهنگ عمومی ما ، ناهنجاری به حساب می اید انجام داد . بسیاری از دوستان ولایی در نهایت بی تقوایی و با ذوق بسیار تمام اعتراضات ما در این سال ها را به خواست و تلاش برای عریانی تقلیل می دهند . این حرف زشت دوستان شبیه این می ماند که ما ، تفکرات و اعمال قبیح و خشونت بار کور کردن با ساچمه ، قتل های زنجیره ای و مهندسی در انتخابات و آتش سوزی غیزانیه و .... را به خواست و اعتقاد تمام ولائیون نسبت دهیم . هیچ سیاست ضد دینی و ضد عفتی ، در تمام طول تاریخ فلات ایران ، همچون سیاست حجاب اجباری ، زنان ایران را بی حجاب نکرد . آنقدر که سیاست های حجاب ، چادر از سر زنها کشید ، رضاخان در خواب هم نمی دید . خیلی از کاشف حجاب ها ، برای لج با سیاستگذاران دینی و اعلام نوعی مبارزه مدنی با اجبار و تحقیر ، چنین کرده و می کنند . دوستان چه جوابی برای خطاهایی که رفت و ستم هایی که شد دارند ؟ مثلا ۳۸ سال ستم بر یک مظلوم عباس امیرانتظام به کدامین گناه ؟ این سه جلد کتاب بسیار خواندنی و درس آموز است :
۱. « آن سوی اتهام » خاطرات عباس امیرانتظام تاریخ شهریور ۵۷
۲. «محاکمه و دفاعیات عباس امیرانتظام در دادگاه انقلاب » اسفند ۵۹ تا خرداد ۶۰
۳. « دفاعیه سید ضیاءالدین طباطبایی در پاسخ به دکتر مصدق در مجلس چهاردهم سال ۱۳۲۲ »
بسیاری از اندیشمندان و مردم و من مهدی سلمانی هم معتقدم راه حل مشخص است
۱. تغییر قانون اساسی و حذف جایگاه مادام العمر غیر پاسخگو
۲. نظارت همگانی بر تمام ارکان حکومت
۳. تفکیک قوا و پاسخگو کردن آنها
۴. تصمیمات کلان بر اساس منافع ملی واقعی
۵. انتخابات آزاد و دمکراسی واقعی
۶. بازگرداندن نظامیان به پادگان ها
۷. حذف اقتصاد دولتی و رانتی ...
هر وقت دیدید در جامعه ای به خواست مردم اهمیت داده نمیشود ، فرهنگ آن جامعه ، فرهنگ فرمان است ، نه فرهنگ قانون . روزنامه های اوایل انقلاب را ببینید امام خمینی فرمود : تعرض به زنان بی حجاب ، برای مسلمانان حرام است . اطلاعیه دادستان تهران و کل انقلاب هم در ادامه سخنان آقای خمینی گفتند آن افراد مزاحم به شدت مجازات خواهند شد . و وقتی آیت الله طالقانی گفتند در مورد حجاب ، اجبار در کار نیست بلافاصله وقتی امام خمینی آن حرف را دیدند تایید کردند .
ادامه دارد ...