کتاب شناسی توصیفی آثار روکی سمرقندی (بخش مقالات)

18 آذر 1403 - خواندن 13 دقیقه - 177 بازدید

مقاله های ایرانی

 اشرف زاده، سید حمیدرضا (1383)، «اسطوره رودکی»، ادبیات فارسی دانشگاه آزاد مشهد، شماره 1 و 2. در این جستار نویسنده در پی تحلیل و توصیف ببرخی از زوایا و خفای زندگی و شعر رودکی است و همچنین در پی بررسی علل اسطوره شدن رودکی را نیز بررسی کرده است.

 آذر، اسماعیل (1388)، «رودکی و چاوسر (عنوان عربی: رودکی وتشوسر)»، ادبیات تطبیقی جیرفت، شماره 10. در این مقاله، درباره موضوع های مشترکی که در آثار ابوعبدالله رودکی و جفری چاوسر وجود دارد، جداگانه از طریق مقارنه و گاه توارد تحقیق شده است. هر دو شاعر در روزگار نسبتا ناآرامی به سر می بردند؛ ولی در محیطی که کار می کردند، آرامش نسبی داشتند و به همین دلیل در شعرشان وجوه شادی و نشاط فراوان یافت می شود. از موضوع های دیگری که دو شاعر به آن توجه داشته اند، «مرگ» است. رودکی و چاوسر بر شاعران پس از خود تاثیرهای زیادی گذاشته اند. حوزه تاثیر رودکی حتی تا روزگار معاصر ادامه یافته است؛ ولی اوج تاثیر چاوسر تا حدود سیصد سال بیشتر نیست. هر دو شاعر مرثیه می سرایند و مرثیه های آن ها تاثیرگذار بوده است. از وجوه افتراق این دو شخصیت، زبان آن ها است. زبان رودکی پس از هزار سال برای فارسی زبانان مفهوم است؛ ولی زبان چاوسر چنین نیست و باید برای نسل امروز ترجمه شود. دیگر اینکه رودکی از خود جوشیده و از پیشینیان بهره نبرده است؛ در صورتی که چاوسر به طور یقین تحت تاثیر شخصیت های پیش از خود، چون پترارک، بوکاچو و دانته بوده است.

 بهار، ملک الشعرا (1304)، «نونیه رودکی»، مجله ارمغان، شماره 3 و 4. این نوشتار در باب قصیده نونیه است که به رودکی نسبت داده اند درصورتی که نگارنده آن را از آن قطران تبریزی می داند.

 حسن پور، علی اکبر (1385)، «رودکی»، رودکی شماره 11. در این جستار نویسنده از نام نیای رودکی سخن گفته است؛ همچنین به ارزش شاعری او اشاره کرده است.

 سروش یار، جمشید (1354)، «قطعه ای نه از رودکی در دیوان رودکی»، مجله یغما، سال بیست و هشتم، شماره 8 (پیاپی 326). در این جستار قطعه منسوب به رودکی بررسی و تحلیل شده است. نویسنده بر این باور است که این قطعه از رودکی نیست.

 طاهرجانف، عبدالرحمان؛ میرزاملا، احمد (1381)، «درباره کوری رودکی»، نامه پارسی، شماره 26. چنانکه از نام این مقاله بر می آید، نویسنده به زندگی و دوران خرسالی رودکی پرداخته است.

 فرزاد، مسعود (1349)، «عروض رودکی»، خرد و کوشش، شماره 7. در این اثر به بحث از عروض اشعار رودکی پرداخته است. در این جستار به بررسی وزن عروضی اشعار رودکی اشاره شده است.

 فلاح، غلامعلی (1395)، «ساختار شعر رودکی»، متن شناسی ادب فارسی، سال هشتم، شماره ۴ (پیاپی ۳۲). عصر سامانی، عصر زرین و رستاخیز فرهنگ اسلامی ایرانی و دوران شکوفایی ساختارهای بزرگ فرهنگ و تمدن اسلامی ایرانی است. این دوره در تاریخ فرهنگ ایران اسلامی، عصر خردگرایی است. شعر این دوره با رودکی بالیدن را آغاز کرد، کم کم اوج گرفت و شاعران بزرگ دیگری در پی او ظهور کردند. در این گفتار راز زیبایی، ساختارمندی و ماندگاری شعر رودکی بررسی شد و سرانجام مشخص شد که رودکی با قدرت کیمیاگرانه خود شعری آفریده است که معماری زبان است. همچنین توانسته است تصویر عواطف انسانی را در زبان موسیقایی کند. در این کار علاوه بر سهم زیاد خلاقیت فردی شاعر، جایگاه تاریخی عصر اوج ساختار ساختارها نیز بسیار موثر بوده است.

 پیامنی، بهناز (1389)، «رودکی روایتگر زمان (رویکردی جامعه شناختی به دیوان رودکی)»، جستارهای ادبی، سال چهل و دوم، شماره 1 (پیاپی 164). یکی از شیوه های آشنایی با آداب، رسوم وسنت های اقوام وقبیله های گذشته، بررسی آثار ادبی بزرگی است که از آن روزگاران به یادگار مانده است. دستیابی به آیین ها و باورهای مردمان اعصار پیشین، به عنوان بخشی پایدار از فرهنگ جامعه از طریق بررسی دیوان شاعران، متون ادبی واسناد تاریخی نیز امکان پذیر خواهد بود. آیین هایی همچون ازدواج، سوگواری، بازی ها وسرگرمی ها وجشن ها وچگونگی برپایی آن ها، از جمله مواردی است که در این نوشتار بدان ها پرداخته شده است. در این میان دیوان رودکی نیز به عنوان اثری ماندگار، تکه هایی از تاریخ دوران سامانیان را درخود دارد. از آنجا که آشنایی با وضعیت فرهنگی جامعه در روزگار رودکی ما را با حقایق بیشتری درباره روزگار زمان حیات شاعر آشنا خواهد کرد؛ بر این اساس با چنین رویکردی اشعار این ادیب بزرگ از دیدگاه جامعه شناختی و با رویکرد فرهنگی بررسی شده است.

 مصطفوی سبزواری، رضا (1387)، «رودکی نابغه اندرزگو»، زبان و ادب پارسی دانشگاه علامه (زبان و ادب سابق)، شماره 38. بعضی پژوهش گران آثار رودکی او را کور مادرزاد دانسته اند. نویسنده این جستار می خواهد این نکته را بیان کند که اگر او بنا بر تحقیق آنان کور مادرزاد بوده باشد، بنابر دلایل مستند باید یکی از بزرگ ترین نوابغ جهان باشد و این نبوغ و فراست او تا بدان پایه است که ارکان حکومت سامانی برای بازگردانیدن امیر بخارا به بخارا، از رودکی استمداد می کنند و او اجابت می کند و البته توفیق می یابد. نویسنده در بخش دوم مقاله، به موازین تربیتی رودکی اشاره می کند و باورهای رودکی را در این زمینه می کاود و بدانجا می رسد که «پدر شعر فارسی» چگونه می تواند به شایسته ترین صورت ممکن - همچون پدری مشفق و مهربان – تجربه های زندگی خود را از سر اخلاص و بی ریا به گونه ای استادانه به خوانندگان خود منتقل کند. اندرزهایی که تا دنیا باقی است، ماندگار خواهد ماند.

 علی، دهباشی (1372)، «شاعران هم عصر رودکی»، مجله کلک، شماره 39. البته در این نکته جای تردید نمی ماند که این آگاهی ها درباره شاعران بی نام و گمنام دری گوی در تلو کتاب ها و اشارات گذرا به تصفح و تتبع بسیار بازجسته می شود و نویسنده این اثر بیش از یکصد و هشتاد کتاب و نشریه را بررسی کرده است تا توانسته است اثری دلپذیر و خواندنی فراهم آورد. مولف در سرتاسر اثر خود، آرا و گفتارهای بزرگان ادب و تاریخ را به محک نقد می آزماید و به نقل بی داوری درباره شاعران اکتفا نمی کند، چنانکه در زندگی «شاکر بخاری» به مداقه در آرای استاد شادروان سعید نفیسی و دکتر صفا می پردازد و آنگاه نمونه های موجود و بازیافته شاعر را می آورد.

 دبیرسیاقی، منوچهر (1334)، «رودکی و سندبادنامه»، یغما، سال هشتم، شماره 5 (پیاپی 85). از آنچه بما رسیده است، آشکار می شود که او را در بحر رمل و متقارب وسریع و هزج و خفیف و جز آن مثنویاتی بوده است و نمونه ای از ابیات این مثنویات را یا به عبارت بهتر، آن مقدار شعر که از هریک از این منظومه ها به جای مانده است، استاد نفیسی با تتبع و فحص بلیغ گردآوری و در جلد سوم کتاب احوال و اشعار رودکی (از ص 1076 تا ص 1112) ضبط کرده است و البته با به دست آمدن و چاپ شدن برخی از متون قدیم فارسی در سال های اخیرهم بر این مجموعه ابیاتی افزوده می شود و هم پاره ای ابیات که ازآن دگران شناخته شده ازآن بیرون می رود.

 دبیرسیاقی، محمد (1334)، «رودکی و سندبادنامه»، یغما، سال هشتم، شماره 7 (پیاپی 87). این جستار ادامه بحث در رودکی و سندبادنامه است که نویسنده آن را در شماره 5 همین مجله چاپ کرده بود.

 رخشنده مند، علی سینا (1388)، «رودکی و عمر خیام»، پ‍‍ژوهش های زبان و ادبیات فارسی، شماره 2. بررسی و مطالعه نظام مند ویژگی های فکری نویسنده، شاعر و هنر مند، از جمله راه های دقیق و علمی است که ما را به دنیای آن ها نزدیک می کند. نوشتار حاضر، عهده دار بررسی و تحلیل مقایسه ای ابعاد فکری آدم الشعرای شعر پارسی، ابوعبداله رودکی، با عمربن ابراهیم خیامی نیشابوری، معروف به حکیم عمرخیام در رباعی های منسوب به اوست. شاید در نظر نخست چنین تصور شود که نتوان، میان اندیشه های این دو بزرگ هم ترازی و تناسبی ایجاد کرد و مقایسه آن دو غریب نماید؛ اما این پژوهش نشان خواهد داد که در حقیقت، بیش از وجوه افتراق، می توان ابعاد مشترکی را در اشعار این دو بزرگ یافت. روح خیامی که غالبا انعکاسی از اندیشه های پیش از اسلام است، در آثار شعرای پیش از او نیز نشانه هایی دارد. نویسندگان این جستار نیز با تحلیل دقیق ابیات رودکی و مقایسه آن با تفکر خیامی، می کوشند جهان شعری مشترک آن ها را روشن سازند. اگر نیک بنگریم، خاستگاه فکری این دو شاعر و اندیشمند یک سرچشمه بیش نیست. این نوشتار، به مقایسه و بررسی اجمالی اندیشه های دو شاعر بزرگ یاد شده در محورهای بی اعتباری دنیا، قطعی بودن مرگ، اغتنام وقت، نکوهش ریا و فریبکاری، تغییر و دگرگونی، اکسیر شراب، آمیختگی شادی و غم، وارستگی، توصیف طبیعت وغیره بررسی می شود.

 صادقی، علی اشرف (1372)، «اشعار تازه رودکی»، نشر دانش، شماره 76. در این جستار نویسنده به سه شعر نویافت از رودکی پرداخته است.

 معین، محمد (1338)، «یک قصیده رودکی»، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، سال ششم، شماره 3 و 4 (پیاپی 23 و 24). یکی از چند قصیده محدود که از رودکی باقی مانده است، قصیده معروف اوست به مطلع: بوی جوی مولیان آید همی/ یاد یار مهربان آید همی که نویسنده به آن پرداخته است.

 ابراهیم تبار بورا، ابراهیم (1389)، «تشبیه در اشعار رودکی»، پژوهشنامه زبان و ادبیات فارسی دوره دوم، شماره 5. رودکی بزرگ ترین شاعر ایران در آغاز قرن چهارم هجری است که در انواع قالب های شعر فارسی، به ویژه قصیده و غزل مهارت داشته است و تاثیر وی در تکامل و ترقی اشعار فارسی در دوره اش و حتی در دوره های بعد بر شعرای فارسی بر کسی پوشیده نیست. تسلط و مهارت او در سرودن اشعار و کثرت آن سبب شد تا او را پدر شعر فارسی دری بنامند. وی نماینده کامل و تمام عیار شعر فارسی در دوره سامانی است. یکی از مهارت های او، کاربرد صور خیال از جمله تشبیه و استعاره در اشعار است . تصاویری که رودکی در اشعارش به کار برده است، بر عکس شعرای دیگر سبک خراسانی ، متحرک و جاندار است . در میان تصویرهای گوناگون ، تشبیه مهم ترین نوع تصاویری است که رودکی بدان علاقه نشان داد. با بررسی هایی که از سرودهایش به عمل آمده، است، غالب تشبیهات او از نوع حسی به حسی و عقلی به حسی اند که در انواع مختلف آن، از جمله تشبیه مضمر، تفضیل و غیره به کار رفته است. این مقاله قصد دارد تا تشبیه را در اشعار رودکی بررسی کند و به اهمیت و انواع آن در سروده های شاعر بپردازد.

 دانش زاده، امیر (1388)، «رودکی و فراروان شناسی»، حافظ، شماره 59. بنا بر باور فراروان شناسی، زاویه دید انسان است که جلوه های شاد یا غم انگیز زندگی را ایجاد می کند و رودکی فقط در یک بیت آنچه این دانشمندان در کتاب هایی متعدد به کرات گفته اند با لطافتی بی حد می فرماید: آفریده مردمان مر رنج را بیش کرده جان رنج آهنج را دانشمندانی چون دیل کارنگی، لئو باسکالیا، ژوزف مورفی، آنتونی رابینز و بسیاری دیگر در کتاب هایشان درباره انتخاب هم نشین و مصاحب مناسب که به شما انرژی دهد و شوق و عشق به زندگی را در وجودتان تقویت کند، سخن بسیار گفته اند. در این مقوله بزرگ پارسی گوی ما فرموده است: با عاشقان نشین و همه عاشقی گزین/ با هر که نیست عاشق کم گوی و کم نشین. رودکی در بحث معاشرت و انتخاب دوست هم چنان که دانشمندان بزرگ فراروان شناسی بارها به آن پرداخته اند و تلاش کرده اند که بگویند پدیده مقایسه اساسا نادرست است و هرگز خویش را با دیگران مقایسه نکنید تا دچار افسردگی و غمیگینی نشوید می فرماید: در به ز خودی نظر مکن غصه مخور/ در کم ز خودی نظر کن و شاد بزی. رودکی معتقد است که زندگی را با همه فرازونشیب هایش باید پذیرفت و به شادی سپری کرد، در غیر این صورت آدمی بازنده نبرد زندگی ست.

 ثروت منصور (1387)، «دوگانگی در شعر رودکی»، کتاب ماه ادبیات، سال دوم، شماره 17. نویسنده در این جستار با استناد به منابع قدیمی بررسی دوگانگی در شعر رودکی پرداخته است و به این نتیجه رسیده است که در این کار بسیار چیره دست بوده است.

 علی رجب اف، عسکر؛ شاکری، حمید (1383)، «سنت های موسیقایی زمان رودکی»، کتاب ماه هنر، شماره 77 و 78. در آثار این نویسندگان به وضوح بر تمایز میان عصر رودکی و تجدید حیات و احیای فرهنگ ایرانی با دوره های دیگر اشاره شده است. در زمان رودکی این شکل موسیقایی به کرات استفاده شده است. موسیقایی زمان رودکی بسیار متنوع بوده است و نشانگر تنوع زیباشناسی و غنای موسیقی در دربار ساسانی بوده است.

 نفیسی، سعید (1338)، «هزارو صدمین سال رودکی»، سالنامه کیان. در این جستار نویسنده به برخی از وجوه زندگی و احوال شعری رودکی پرداخته است.