تحلیل توافقات پس از جنگ و اجرای آن ها: نگاهی به قطعنامه ۱۷۰۱ و تاثیرات آن بر حزب الله

مقدمه: زمینه تاریخی و وقایع پیش از قطعنامه 1701
درک وضعیت کنونی لبنان و رژیم صهیونیستی و چگونگی تاثیر قطعنامه 1701 بر آن، نیازمند بررسی ریشه های تاریخی این منازعه است. مداخله نظامی رژیم صهیونیستی در لبنان در سال 1982 و اشغال جنوب این کشور به مدت تقریبا دو دهه، زمینه ایجاد گروه حزب الله را فراهم آورد. این گروه با حمایت جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت و هدف اصلی آن مبارزه با اشغالگری رژیم صهیونیستی بود. خروج رژیم صهیونیستی از جنوب لبنان در سال 2000 و تعیین خط آبی توسط سازمان ملل، به عنوان مرز *عملی* بین دو کشور، تنش ها را کاهش نداد. رژیم صهیونیستی همچنان مزارع شبعا را اشغال کرده بود که این موضوع، موجب ادامه اختلافات شد. این منطقه، که رژیم صهیونیستی آن را بخشی از بلندی های جولان اشغالی از سوریه می داند، از دیدگاه لبنان سرزمین اشغالی محسوب می شود.
جنگ 33 روزه و تصویب قطعنامه 1701: زمینه تصویب و مفاد کلیدی
حمله رژیم صهیونیستی به لبنان در سال 2006، پس از ربودن سربازان رژیم صهیونیستی توسط حزب الله، منجر به جنگ 33 روزه شد. این جنگ تلفات سنگینی برای دو طرف به همراه داشت. برای پایان دادن به جنگ، شورای امنیت سازمان ملل متحد قطعنامه 1701 را تصویب کرد. مفاد اصلی این قطعنامه عبارتند از:
1. توقف کامل خصومت ها: هدف اصلی قطعنامه، خاتمه دادن فوری به جنگ و جلوگیری از هرگونه اقدام نظامی بود.
2. خروج نیروهای اسرائیلی: رژیم صهیونیستی ملزم به خروج کامل نیروهای خود از لبنان شد.
3. استقرار نیروهای ارتش لبنان و یونفیل: مسئولیت حفظ امنیت منطقه به ارتش لبنان و نیروی موقت سازمان ملل در لبنان (یونیفیل) محول شد. این بدان معنی بود که هیچ نیروی نظامی دیگری، از جمله حزب الله، مجاز به حضور مسلحانه در این منطقه نبود.
4. حاکمیت کامل دولت لبنان: لبنان موظف به اعمال حاکمیت کامل خود در سراسر کشور و جلوگیری از وجود هرگونه سلاح در خارج از کنترل دولت بود. این بند به طور مستقیم به خلع سلاح حزب الله اشاره دارد.
5. اجرای قطعنامه های پیشین: قطعنامه 1701 بر اجرای کامل قطعنامه های 1559 و 1680 تاکید دارد که خلع سلاح گروه های مسلح را خواستار است.
چالش های اجرای قطعنامه 1701 و نقش حزب الله:
قطعنامه 1701، اگرچه به طور رسمی به تصویب رسید، اما اجرای آن با چالش های اساسی مواجه شد. حزب الله، علی رغم فشارهای بین المللی، به طور کامل خلع سلاح نشد و نفوذ خود را در جنوب لبنان حفظ کرد. نقش یونیفیل، با حدود 10000 سرباز، در حفظ صلح محدود بوده و به طور کامل نتوانسته است از بروز درگیری ها جلوگیری کند. مبادله اسرا در سال 2008، اگرچه به عنوان یک گام مثبت تلقی شد، اما مشکلات اساسی را حل نکرد.
تشدید تنش در اکتبر 2023 و واکنش ها:
حمله حماس به رژیم صهیونیستی در اکتبر 2023، موجب تشدید تنش ها در مرز لبنان و رژیم صهیونیستی شد. حزب الله، به منظور همبستگی با فلسطینیان، به سمت مزارع شبعا آتش گشود. این اقدام، واکنش رژیم صهیونیستی را به همراه داشت و درگیری ها در امتداد مرز تشدید شد.
مذاکرات و پیشنهادهای صلح:
در این شرایط، تلاش ها برای کاهش تنش و بازگشت به وضعیت نسبی آرامش آغاز شد. ایالات متحده، پیشنهادی را ارائه داد که بر اساس قطعنامه 1701 استوار بود و به دنبال توقف 60 روزه درگیری ها بود. این پیشنهاد شامل مواردی مانند نقش پررنگ تر ارتش لبنان در حفظ امنیت و مقابله با قاچاق اسلحه بود. اما اختلاف نظر بین اسرائیل و لبنان در مورد "آزادی عملیاتی" رژیم صهیونیستی برای پاسخ به هرگونه اقدام آتی حزب الله، مشکل اساسی باقی ماند.
نتیجه گیری:
قطعنامه 1701، نمونه ای از چالش های پیچیده در منازعات بین المللی است. واقعیت های سیاسی و اجتماعی پیچیده لبنان و رژیم صهیونیستی ، اجرای کامل این قطعنامه را با موانع متعددی مواجه کرده است. برای ایجاد صلح پایدار، نیاز به رویکردی واقع گرایانه و توجه به واقعیت های زمینی است. حل و فصل اختلافات از طریق مذاکره و فراهم کردن ضمانت های امنیت برای همه طرف ها در راستای یک راه حل درازمدت برای این منطقه ضروری است.هرگونه آتش بس موقت، حتی اگر به صورت کوتاه مدت باشد، می تواند به عنوان یک تلاش برای بازگشت به مفاد قطعنامه 1701 تلقی شود. قطعنامه 1701 به دنبال توقف کامل خصومت ها و برقراری صلح پایدار بین اسرائیل و لبنان است. هرگونه نقض آتش بس موقت، می تواند به عنوان یک گام به عقب از مفاد این قطعنامه و افزایش تنش ها در منطقه تلقی شود.
حال سوال این است، چقدر از این قطعنامه اجرا شد؟ آیا پذیرش آن برای حزب الله شکست بود؟

