تحلیلی بر سند تحول بنیادین با ذکر نقاط قوت و ضعف آن:

9 آذر 1403 - خواندن 11 دقیقه - 875 بازدید

تحلیلی بر سند تحول بنیادین با ذکر نقاط قوت و ضعف آن:

سند تحول بنیادین در 8 فصل تنظیم و در آذرماه سال 1390 در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب نهایی رسید.

قبل از مقدمه سند سخنانی از امام خمینی بنیانگذار انقلاب اسلامی، به نقل از صحیفه­ی ایشان نقل شده است که در آن به کلیه­ی مسوولین و تمامی دست­اندرکاران نظام جمهوری اسلامی ایران سفارش شده است که به هر شکل ممکن وسایل و موجبات ارتقای اخلاقی، اعتقادی، علمی و هنری جوانان را فراهم سازند و نسل جوان را تا مرز رسیدن به بهترین ارزش­ها و نوآوری­ها همراهی نمایند و روح استقلال و خودکفایی را در آنان زنده نگاه دارند. سپس سخنان رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای آورده شده است . آنچه که در سخنان ایشان بسیار چشمگیر و برجسته است دغدغه­ی ایشان نسبت به امر تحول در آموزش و پرورش است . ایشان به دو نکته اشاره دارند، نکته­ی اول آن که از دیدگاه ایشان آموزش و پرورش شدیدا نیازمند یک تحول اساسی است و نکته­ی دوم آن است که به نظر ایشان بهترین افراد و برجسته­ترین متفکرین و نخبگان کشور در زمینه­های مختلف علمی، فرهنگی و ... باید طرح مزینی را برای آموزش و پرورش تدوین سازند؛ چراکه بنیان این نهاد و در واقع سازمان آموزش و پرورش برگرفته از مفاهیم و اندیشه­های غربی است و از این رو، این نیاز مبرم وجود دارد که فلسفه­ی آموزش و پرورش اسلامی باید روشن و مشخص گردد و بر اساس این فلسفه است که باید افق آتی و آینده­ی آموزش و پرورش کشور معلوم گردد . ضمنا به این نکته نیز اشاره نموده اند که در پشت واژه­ی تحول، کار بسیار گسترده و عظیمی نهفته است.

مقدمه ی سند تحول بنیادین به این نکته اشاره شده است که عرصه­ی تعلیم و تربیت یکی از مهم­ترین زیرساخت­های تعالی همه جانبه­ی کشور و ابزاری جدی در راستای ارتقای سرمایه­ی انسانی شایسته­ی کشور در زمینه­های گوناگون است و از این رو، تحقق آرمان­های متعالی انقلاب اسلامی ایران همچون احیای تمدن عظیم اسلامی، حضور سازنده، فعال و پیشرو در بین ملت­ها و کسب آمادگی برای برقراری عدالت و معنویت در جهان در گرو تربیت انسان­های عالم، متقی و آزاده و خلاق است و این تعلیم و تربیت باید بتواند «حیات طیبه»، «جامعه­ی عدل جهانی» و «تمدن اسلامی – ایرانی» را تحقق بخشید. در پرتو چنین سرمایه­ی انسانی متعالی است که جامعه­بشری آمادگی تحقق حکومت جهانی «انسان کامل» را پیدا می­کند و در سایه­ی چنین حکومتی ظرفیت و استعدادهای بشری به شکوفایی و کمال خواهد رسید.

فصل اول سند تحول بنیادین که تحت عنوان «کلیات» نامگذاری شده است، اصطلاحات و واژگان کلیدی به کار رفته در سند مورد بحث و بررسی قرار گرفته­اند و تعریف شده­اند. مانند : «نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی» ، «تعلیم و تربیت»، «ساحت­های تعلیم و تربیت»، «نظام معیار اسلامی»، «شایستگی­های پایه»، «هویت»، «معلم و مربی» «جامعه­ی اسلامی»، سنین لازم­التعلیم»، «حیات طیبه»، «چشم­انداز»، و «نظام دوری».

فصل دوم که تحت بیانیه­ی ارزش­ها نامگذاری شده است، پس از بیان منابع ارزشی سند، به 30 گزاره­ی ارزشی که محور نظام تعلیم و تربیت است، اشاره شده است . از مهمترین این گزاره ها میتوان به : 1- آموزه های قرآن کریم 2- آموزه های مهدویت و انتظار 3- میراث نظری و عملی حضرت امام خمینی (ره) و . . . اشاره کرد.

فصل سوم تحت عنوان «بیانیه­ی ماموریت» نامگذاری شده است که در این قسمت به این نکته اشاره شده است که نهاد آموزش و پرورش ماموریت دارد تا با تاکید بر شایستگی­های پایه، زمینه­ی دستیابی دانش­آموزان در سنین لازم­التعلیم طی 12 پایه­ی تحصیلی (چهار دوره­ی سه ساله)، به مراتبی از حیات طیبه در ابعاد فردی، خانوادگی، اجتماعی و حتی جهانی را به صورتی منسجم و نظام­مند، همگانی، عادلانه و الزامی در ساختاری کارآمد و اثربخش فراهم سازد و انجام این مهم نقشی زیرساختی در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی خواهد داشت.

فصل چهارم که تحت عنوان «چشم­انداز» نامگذاری شده است؛ به ویژگی­های نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی در افق 1404 می­پردازد. در این فصل مبحثی ذیل عنوان «مدرسه در افق چشم­انداز» مطرح گردیده است که طی آن به این نکته اشاره شده است که بر پایه چشم انداز 1404، «مدرسه جلوه­ای از تحقق مراتب حیات طیبه، کانون عرضه­ی خدمات و فرصت­های تعلیم و تربیت، زمینه­ساز درک و اصلاح موقعیت توسط دانش­آموزان و تکوین و تعالی پیوسته­ی هویت آنان بر اساس نظام معیار اسلامی، در چارچوب فلسفه و رهنامه­ی نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی ایران محسوب می­شود.

فصل پنجم تحت عنوان «هدف­های کلان» نامگذاری گردیده است که در مجموع به 8 هدف کلان زیر اشاره شده است: 1- تربیت انسان متعهد 2- ارتقای نقش نظام تعلیم و تربیت 3- گسترش عدالت آموزشی 4- برقراری نظام کارآمد مدیریت انسانی 5- افزایش مشارکت همگانی 6- بهسازی در نظام برنامه ریزی آموزشی 7- افزایش کارایی در نظام تعیلم و تربیت 8- کسب موقعیت نخست تربیتی در منطقه و جهان اسلام

فصل ششم ذیل عنوان «راهبردهای کلان» نامگذاری شده است که در این فصل، مجموعا به 15 راهبرد کلان اشاره شده است ، همچنین به این موضوع پرداخته شده است که هر یک از این راهبردهای کلان با کدام یک از اهداف کلان – که در فصل پیشین (یعنی فصل پنجم) – بدان اشاره شده است متناظر و مرتبط است.

فصل هفتم که ذیل عنوان «هدف های عملیاتی و راهکارها» نامگذاری شده است. در این فصل، در مجموع فهرست 23 راهکار کلی مختلف بیان شده است که در ذیل هر راهکار، جزئیات اجرایی و عملیاتی آن نیز مطرح شده است .

اهداف عملیاتی و راهکارهای سند تحول بنیادین :

1- پرورش درست تربیت یافتگان 2- تعمیق تربیت اسلامی 3- ترویج فرهنگ حیا و عفاف 4- تقویت بنیان خانواده 5- تامین و بسط عدالت آموزشی 6- تنوع بخشی به محیط های یادگیری 7- افزایش نقش مدرسه 8- افزایش مشارکت نظام تعلیم و تربیت در تعالی کشور 9- جلب مشارکت ارکان موثر در تربیت 10- ارقای منزلت اجتماعی فرهنگیان 11- بازمهندسی اصول حاکم بر برنامه درسی تربیت معلم 12- تامین رفاه فرهنگیان 13- افزایش نقش شوراهای آموزش و پرورش 14- متناسب سازی فضاهای تربیتی با ویژگیهای دانش آموزان 15- اصلاح محتوا و ارتقای جایگاه علوم انسانی 16- تنوع بخشی در ارائه خدمات آموزشی 17- استفاده از فناوری های نوین 18- نوآوری در نظام تعلیم و تربیت رسمی 19- استقرار نظام ارزشیابی و تضمین کیفیت 20- تامین و تنوع بخشی منابع مالی و مدیریت مصرف 21- بازنگری ساختارهاو روشها 22- ارتقا و بهبود مستمر کیفیت نظام کارشناسی و مدیریت آموزشی 23- توسعه ظرفیت پژوهش و نوآوری.

فصل هشتم سند تحول بنیادین (فصل پایانی) ذیل عنوان «چارچوب نهادی و نظام اجرایی تحول بنیادین آموزش و پرورش» نامگذاری شده است. در این فصل به این موضوع پرداخته شده است که برای تحقق اهداف و برنامه­های سند ملی آموزش و پرورش در افق چشم­انداز، سیاستگذاری، برنامه­ریزی و نظارت بر فرآیند تحول بنیادین در دو سطح صورت می­پذیرد: بخش اول یا سطح اول، سیاستگذاری و تصمیم­گیری کلان و همچنین نظارت و ارزیابی راهبردی فرآیند تحول بنیادین نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی بر پایه­ی این سند است که این مهم بر عهده­ی شورای عالی انقلاب فرهنگی است. اما سطح دوم یا بخش دوم مربوط به برنامه ریزی و نظام اجرایی است که در وهله ی اول شورای عالی آموزش و پرورش مسوولیت اجرایی سند را بر عهده دارد و در گام بعدی خود وزارت آموزش و پرورش مسوولیت نهادینه سازی و اجرای سند ملی آموزش و پرورش (شامل بنیان های نظری و سند تحول راهبردی) و طراحی و تدوین برنامه های اجرایی سند تحول راهبردی را بر عهده دارد. اما در مجموع به این نکته اشاره شده است که تمام دستگاه و نهادها خصوصا رسانه ی ملی موظفند در چارچوب این سند با نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی همکاری لازم را به منظور تحقق اهداف تحول بنیادین آموزش و پرورش به عمل آورند و در پایان این فصل به موضوع نحوه ی ترمیم و به روز رسانی سند تحول بنیادین اشاره شده که طی آن این فرآیند در افق چشم انداز در بازه های زمانی پنج ساله از تاریخ تصویب آن و مطابق با بنیان های نظری سند ملی (فلسفه ی تعلیم و تربیت در جمهوری اسلامی ایران، فلسفه ی تعلیم و تربیت رسمی – عمومی در جمهوری اسلامی، رهنامه ی نظام تعلیم و تربیت رسمی – عمومی در جمهوری اسلامی ایران) پس از تصویب از سوی شورای عالی آموزش و پرورش به تصویب نهایی شورای عالی انقلاب فرهنگی خواهد رسید.

نقاط قوت توجه به تربیت تمام ساحتی، گسترش عدالت آموزشی، افزایش مشارکت و اثربخشی خانواده در نظام تعلیم و تربیت، تربیت انسانی موحد، مومن و معتقد به معاد و آشنا و متعهد به مسئولیت ها، عدالت خواه و صلح جو از جمله نقاط قوت در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است. در سند تحول، فلسفه تعلیم و تربیت در جمهوری اسلامی ایران تک ساحتی و تک بعدی نیست و برای تربیت چند ساحت در نظر گرفته شده است. تعلیم و تربیت اعتقادی، تعلیم و تربیت اخلاقی، تعلیم و تربیت اجتماعی و سیاسی، تعلیم و تربیت زیستی و بدنی، تعلیم و تربیت زیباشناختی و هنری، تعلیم و تربیت اقتصادی و حرفه ای و تعلیم و تربیت علمی و فناورانه به عنوان ابعاد تربیت در نظر گرفته شده اند.

نقاط ضعف در این سند مشخص نشده که سایر نهادها و ارگان هایی که قرار است با آموزش و پرورش همکاری داشته باشند؛ چگونه باید عمل کنند و چه تضمینی برای این همکاری و همیاری وجود دارد؟ برای این طرح، اسناد پایین دستی نوشته نشده لذا مرجعی برای سوالات متعدد مدارس وادارات آموزش و پرورش وجود ندارد. مشکلی که مدارس و آموزش و پرورش به شدت با آن دست به گریبانند، تامین منابع مالیست.که در این طرح نیز همچنان لاینحل مانده است.اگر قرار است تحول ایجاد شود باید منابع مالی از قبل مشخص و دست مجریان برای اجرا ی برنامه بسته نباشد . مدرسه در ابتدای سال تحصیلی نمی شود منتظر کمک های مردمی (ممکن است باشد یا نباشد ) سرانه (ممکن است داده شود یا خیر) بماند .آیا می شود دست مدیران خالی باشد و از آنها توقع اجرای برنامه ها وایجاد تحول را داشت؟مشکلی که امروز نیز وجود دارد . وقتی سند را مطالعه می کنیم با بخش هایی مواجه می شویم که بیشتر تکراری و جنبه بازی با الفاظ دارد تا یک برنامه عملی و قابل اجرا برای اصلاح یک سیستم بزرگ. اصلی ترین عامل تحول ،نیروی انسانیست .نیرویی که تحول را باور داشته باشد ،نقشه راه را بداند، آموزش لازم دیده باشد ،انگیزه کافی داشته باشد ،از نظر مالی تامین شده باشد و... . اگر قرار است این طرح آغاز شود باید مجریان اصلیش آماده وآموزش دیده باشند.