انواع معشوق در ادبیات فارسی

1 تیر 1402 - خواندن 5 دقیقه - 4970 بازدید

انواع معشوق در ادبیات فارسی
در ادبیات فارسی عشق و تبع آن معشوق همواره به دو نوع تقسیم بندی شده اند: عشق و معشوق حقیقی یا عرفانی و عشق و معشوق مجازی و یا زمینی.

معشوق حقیقی
با آشنا شدن شاعران با عرفان نظری و عملی معشوق جدیدی در غزل فارسی وارد شد و آن معشوقی بود که شاعر او را عاشقانه عبادت می کرد معشوق حقیقی معشوقی است که از محسوسات فراتر است و بالاترین نیروی عالم و منبع جمال لایتناهی و آن نیرو خداست. (مدنی،۱۱۸:۱۳۷۱)
پورنامداریان صفات این معشوق را چنین بیان می کند:
مظهر زیبایی و جمال است.
از همه کس و همه چیز بی نیاز است.
عاشق خود را در مقابل زیبایی نادیدنی و قدرت نامتناهی او ذره ایی بسیار ناچیز می داند.
برخلاف معشوق انسانی مظهر علم و حکمت و دانایی است. (پورنامداریان، ۸۳:۱۳۸۰).
معشوق مجازی

گاهی معشوق کاملا زمینی ملموس و عینی است. این معشوق بر مدار قوت ها و امکانات وجودی او می گردد معمولا دارای ویژگی هایی :چون مظهر زیبایی و ناز و ملاحت زیبایی، زایدالوصف دارای عاشقان، فراوان، بی توجه وبی اعتنا به عاشقان و.. است.


معشوق مذکر (شاهد بازی)
پژوهش در این باب شاید به علت قبحی که در این موضوع در جامعه دیده می شود ممکن است به مذاق عده ایی خوشایند نباشد اما چه می توان کرد که این هم یکی از جریانهای تاریخی و اجتماعی در شعر و ادب فارسی بوده است و پرداختن به معشوق و سیمای او بدون باز کردن گوشه هایی از این جریان کاری ناقص و بی اساس به نظر می رسد. شمیسا در توصیف فضای عصر حافظ به نقل از زرین کوب مینویسد" شاهد بازی رسم رایجی بود چنان که حتی گوشه خانقاه و خلوت مدرسه هم ممکن بود صحنه آن باشد. ترکان که پادشاهان و امراء عصر از آنها بودند در این ایام نامشان با این رسم در همه جا همراه بود. شمیسا (۱۶۷:۱۳۷۹)
در ایران خرید و فروش بردگان از دیرباز مرسوم بود و در دوران اسلامی پیوسته گروهی از این بندگان در نقاط مختلف به ویژه خراسان و ماوراءالنهر به سر می بردند. در دوران سامانیان جمعی از غلامان ترک برای خدمات لشکری منظور شدند ابن حوقل مینویسد «بندگان ترک در جهان نظیر ندارند و در بها و زیبایی هیچ یک را با آنها یارای همسری نیست و من غلامی را دیده ام در خراسان که به سه هزار دینار فروخته شد قیمت کنیزک ترک در میان خراسانیان به سه هزار دینار نمیرسد و از این جنس در دستگاه آل سامانیان بسیار است. غالب غلامان سغدی، خزری و دیگر طوایف ترک را تجار خوارزم و سمرقندی فروخته اند» (عزیز دشتی،۲۵:۱۳۹۵)
پای معشوق مذکر به وسیله بردگان و غلامان ترک به شعر فارسی باز شد. تسلط غزنویان بر ایران شرایط فرهنگی و اجتماعی جدیدی را پایه گذاری کرد آنها که خود روزگاری غلام و برده سامانیان بودند اکنون به مقام و دستگاه دست یافته بودند و ابزار تبلیغی آنان شاعرانی بودند که به خاطر دریافت صله حاضر به مدح آنان بودند و شاعران نیز به تبعیت از ملوک خود و به خاطر خوشنودی آنها آشکارا از عشق به غلامان سخن آوردند که در اشعار کسانی چون فرخی و عنصری و امیر معزی و بسیاری دیگر به وضوح دیده می شود.(وزین پور، ۷۳:۱۳۷۳).


معشوق مونث
معشوق به شیوه مونث در ادبیات فارسی به طور عام دیده نمی شود اما به طور خاص در شعر برخی از شاعران به آن اشاره شده است.
ادبیات صحنه نمایش اوضاع فرهنگی و اجتماعی هر کشوری است و از آنجا که جامعه آغشته گذشته ایرانی تصویری مبهم و به بی توجهی به زن ارائه میدهد در تاریخ ادبیات ایران نیز زن نقشی نامرئی بازی می کند و ابری سیاه آسمان ادبیات عاشقانه فارسی را پوشانده است . چهره زن در آن چنان ،گم مستتر مخدوش و تیره است که گویی شاعران پیکره پسر جوانی را با کمی تغییر به مجسمه مسخ شده یک زن تبدیل کرده اند (براهنی، ۲۵:۱۳۹۳).


مدنی، ارژنگ (۱۳۷۱) عشق در ادب فارسی از آغاز تا قرن ششم.

پورنامداریان، تقی (۱۳۸۲) گمشده لب دریا.

شمیسا، سیروس (۱۳۷۹) شاهد بازی در ادبیات فارسی. 

عزیز دشتی، طارق (۱۳۹۵) بررسی سیمای معشوق در اشعار عماد خراسانی.

براهنی، رضا (۱۳۹۳) تاریخ مذکر و فرهنگ حاکم وفرهنگ محکوم.

وزین پور، نادر (۱۳۷۳) تاریخ ادبیات وتحول اندیشه در ادبیات فارسی.